بدنم گُر گرفته بود.معمولا موقع پریود همینطور میشوم. ساعتی گر میگیرم و ساعت بعد میلرزم. توی واگن مخصوص خانمها کاپشنم را دراوردم. تیشرتم تا روی آرنج میرسید.زنی هل داد و دخترکی اعتراض کرد، زن فحاشی میکرد و دستور میداد 《 هل میدم که میدم》ناراحتید اسنپ سوار شید. زن داد میزد.مغزم نمیکشید. گفتم داد نزن، بلند هم گفتم.
گفت به توچه مربوط؟
گفتم امروز این را هل میدهی فردا من و امثال من رو.
گفت: تو با این تیپت دنبال همخوابه میگردی.