مهدخت و چیزهای دیگر
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

کارگران معدنِ usa

مادرم فکر می‌کند فرزندانش کارگران معدن هستند و دائم به کتونی و شلوارجین احتیاج دارند. ما در خانه‌مان کتونی و شلوار جین آنقدر داشتیم که چشم را کور میکرد، ولی مثلا کیف و پالتو یکی داشتیم. اگر شارژرمان خراب می‌شد گناهکار محسوب می‌شدیم ولی وقتی شلواری خراب می‌شد الساعه شلوارجین می‌خرید. گاهی فکر میکنم شلوارجین/کتونی در ذهن مادرم به مثابه زره‌ای برای در امان ماندن و بقا بود. حتی عید در نظر مادرم فرصت خوبی برای خرید چند دست شلوار جین تازه بود و حداقل دو تا کتونی بی‌ربط گرون قیمت رنگ گوجه‌ی کال جاده‌ی میانه_بستان آباد‌ که با هیچ سرطانی جز لباس مدرسه ست نمی‌شد ولی تا دهه‌ی سوم زندگی‌ات عین یک همراه باهات میدوئه.کاش یک وقت یک برند داخلی شلوار جین_کتونی بیاد از مادر من به عنوان یک متخصص جنس پارچه و کتونی مشاوره بگیرند.


یه جا پیدا کنم بشینم بعد میام می‌نویسم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید