مدیریت سیستم لینوکس شغلی است که می تواند سرگرم کننده ، ناامید کننده ، ذهنی چالش برانگیز ، خسته کننده و غالباً منبع بزرگی از برجام و یک منبع فرسودگی عالی باشد. یعنی این کار مثل هر روز با روزهای خوب و با بد است. من مانند اکثر مدیران سیستم ، تعادل پیدا کردم که برای من مؤثر باشد. من وظایف منظم خود را با سطوح مختلف اتوماسیون و دستکاری دستی انجام می دهم و همچنین تحقیق نسبتاً خوبی انجام می دهم که معمولاً به عنوان مقاله به پایان می رسد. دو سؤال وجود دارد که من در این مقاله به شما پاسخ می دهم. دوم ، “چگونه یک مدیر سیستم می شود؟” ، و دوم ، “یک مدیر سیستم لینوکس چه کاری انجام می دهد؟”
از آنجا که هیچ مدیر کالج مدیر سیستم لینوکس وجود ندارد و هیچ مسیر یادگیری واقعی برای مدیران سیستم لینوکس وجود ندارد ، چگونه یک مدیر سیستم لینوکس می شود؟ بیشتر سرپرستان سیستم لینوکس (SA) به طور تصادفی وارد میدان شدند. نه ، به طور جدی فقط یکی بپرس برخی از SA به عنوان حاشیه ای از لینوکس ، وظایف خود را به عنوان Unix SA در نظر گرفتند ، زیرا علاقه و پذیرش در اواخر دهه 1990 زیاد شد. با تبدیل شدن لینوکس به یک مرکز داده استاندارد و “طعم” های مختلف یونیکس از محبوبیت کمتری برخوردار شدند ، کسانی که می خواستند در آن کار کنند ، در صورت نیاز به مدیران لینوکس تبدیل می شدند.
برای مدیران جدید لینوکس ، بسیاری از علاقه مندان به عنوان علاقه مندان به خانه ، گیمرها یا سرپرستهای مخفی سرورهای دانشگاه وارد کار خود می شوند. این چنین است که برای من اتفاق افتاد. به محض اینکه لینوکس را برای اولین بار در سال 1995 دیدم ، قلاب شدم. در ژانویه سال 1996 ، من گروه محلی کاربر لینوکس (LUG) را در Tulsa ، اوکلاهما ، قسمت اعظم گروه علاقه ویژه یونیکس (Unix SIG) شروع کرده بودم.
آغاز کار من با لینوکس بسیار دشوار بود.اولین بار در یک مجله روی لینوکس رفتم که در آن میتوانستم یک دستگاه سیدی ۲ را در اوایل سال ۱۹۹۵ خریداری کنم وقتی در WorldCom کار میکردم . من یک سرور گروه FTP / دانلود را برای همکاران گروه پشتیبانی دسکتاپ خود نصب کردم. چند هفته بعد، یکی از “gurus“ در گروه دیگری به من گفته شد: “ من مطمئن نبودم که چه چیزی مجاز است و چه چیزی وجود ندارد،بنابراین من سرور را نگه داشتم اما سامبا را بر روی آن نصب کردم و اطلاعات سرصفحه daemon را تغییر دادم تا به نظر برسد سیستم کوچک من سرور ویندوز است.
بعد از اینکه گروه پشتیبانی رومیزی را ترک کردم، به مدیریت دامنه ویندوز رفتم. من یک سیستم Red Hat Linux 4.0 نصب کردم که در زیر میز من از چشمان تیزبین مخفی کردم. من همچنین Samba را روی آن نصب کردم تا درباره کاوشگر شبکه و رهبر تیم آزار دهنده من که زمانی پرسید: ” کارگزار لینوکس برای ما چه کار میکند؟” پاسخ من این بود: ” این کار برای ما انجام نمیدهد، اما برای من کارهای زیادی انجام میدهد. من از آن برای تحقیق استفاده میکنم، تا زمانی که به گروه دیگری منتقل شدم، سیستمRed Hat Linux را نگه داشتم. لینوکس هنوز در شبکه مجاز نبود. هنوز اهمیتی نمیدادم. بله، من مخالف بودم، اما قصد نداشتم در این اطراف بنشینم و با ویندوز ۳.۱۱ و ویندوز ۹۵ درگیر شوم، در حالی که بقیه جهان لینوکس را پذیرفتند.
در صورت علاقه به خواندن ادامه مقاله به لین زیر مراجعه کنید