بنده خدا
بنده خدا
خواندن ۱۰ دقیقه·۲ سال پیش

لعنت به آمریکا

بعد از گفتو گویی که سر مسئلۀ هسته ای بین ما و گروه موسوم به 1+5 به وجود آمد، عده ای گمان کردند که دیگر تمام شد؛ ما در شنیدن صحبت های دشمن و مخالف، هیچ مشکلی نداریم. پیامبر حرف مشرکین مکه را شنید و با آنان صحبت کرد. اسلام در درجه اول به دنبال گفت و گو است، چون آن کسی که حتی منحرف است، شاید مشکلش با گفت و گو حل شود. در صلح حدیبیه، پیامبر فرمودند: میخواهم به حج بروم. مشرکین گفتند:ما تو را راه نمیدهیم، امسال برگرد از سال دیگر با این شرایط بیا. « شروطشان هم جالب است، وقتی این تفاهمنامه امضا شد یک بده بستان هایی داشت؛ یکی این بود که پیامبر تضمین کرده بود: اگر از بین آن مکه ای ها فردی مسلمان شد، ما او ر ا پس خواهیم داد. در ظاهر شما میدیدید پیامبر به آنها امتیازی داده اما در باطن، پیامبر هیچ امتیازی به آنان نداده بود :) ، به خاطر اینکه مفاد این قطعنامه علنی میشود و کسانی که در مکه هستند هم میشنوند، و میداننداگر اسلام بیاورند و اعلام کنند، پیامبر ملزم است آن ها ر ا پس بدهد، بنابراین اسالم شان ر ا اعلام نمیکردند و به اصطلاح تقیه میکردند. کفار مکه فکر میکردند گل زده اند! اما دشمن به همان هم پایبند نماند. نکتۀ دیگر اینکه آقا رسول الله حضرت امیر را برای صحبت کردن با آنها نفرستاد، خلیفه سوم را فرستاد، شاید به این دلیل بود که پیامبر، نمیخواست امیرالمؤمنین با آنها بر سر یک میز بنشیند.


مواردی نقل شده که اهل بیت ما با دشمنان صحبت کردند، امیرالمؤمنین با زبیر صحبت کرده یا امام حسین با عمرسعد صحبت کرده.

مراد از آن صحبت ها در درجۀ اول هدایت آن فرد بوده، حضرت امیر رفت و به زبیر تَشَری زد، از قضا روی زبیر اثر کرد و برگشت، اما حضرت علی وقتی بالای سر جناز ۀ زبیر رسید فرمود قاتل زبیر و خود زبیر هر دو در آتشند.

از اینجا معلوم میشود که قاتل اش از سپاهیان معاویه بوده است. اما یک نکته ای هم دارد؛ حضرت می فرماید باز هم زبیر جهنمی است. با اینکه دیگر نجنگید و جنگ را رها کرد. زبیر بی طرفی را انتخاب کرد و این بدترین نع خیانت به مولا علی بود زیرا با سکوت اش و نپیوستن به سپاه مولا علی از عده حق کم کرد و شامیان را گستاخ تر کرد. حر بن یزید ریاحی هم شبهه ای داشت، امام حسین برایش استدلال آورد. از قضا به حر، امام حسین بعد از استدلال تَشَر زد.

مثال دیگر، مذاکراتی است که امامحسینAبا زهیر داشت. زهیر مشکل سیاسی داشت، فکر میکرد حضرت علی قاتل عثمان بوده. امام حسین به زهیر فرمودند: بیا میخواهم با تو صحبت کنم. یعنی بیا میخواهم حق را برایت روشن کنم.

آقا اباعبدالله تنها ده دقیقه برایش توضیح داد که ما عثمان را نکشتیم. و زهیر با سنجیدن صحبت های امام حسین علیه السلام تا آخرین قطره خون پای حق جان داد..

بعضی میخواهند (حسن روحانی و خاتمی و رفسنجانی مرحوم) دکان و دستگاه سیاسی درست کنند، بی جا میکنند با اهل بیت ورود پیدا میکنید. اهل بیت نگاه شان به این مسئله یک نگاه ارشادی است، دنبال جنگ که نیستند. حضرت امیر در صفین ده دوازده نفر رافرستاد که بروندو بگویند: آدم شوید. یعنی شما باید از خَرِشیطان پایین بیایید، شما دارید اشتباه میکنید و ایدئولوژیتان اشتباه است و تفکرتان بر اساس باطل شکل گرفته اما مگر می شود قلب هایی که بر آنها مهر نفهمی و کفر خرده را هدایت کنی ؟

امروز هم آمریکا آمده با ما مذاکره کند، میگوییم بسم الله، بیا ببینیم چه میگویی، تو بمب اتم میخواهی، من نمیخواهم،من برایتو رفع ابهام میکنم اما کل تحریمها را هم باید برداریو با هیچ بهانۀ جدید یهم نباید دوباره آنها را برگردانی. بنشینیم حرف بزنیم اما از دل این نباید داستان دو تا تکواندوکار در آید؛دو نفر تکواندوکار با دست و پا بههم حمله میکنند، دفاع میکنند اما وقتی بههم میرسند برای اینکه کسی لگد نخور د، همدیگر ر ا بغل میکنند. آمریکا لگد میزد، االن دار د با ما صحبت میکند و نزدیک شده، نباید بگذاریدبه بغلکردن بکشد.

مرگ بر آمریکا، مرگ بر یک مفهوماست. داستان آمریکا داستان کشوری نیست که براساس منافع ملیاش بخواهد اقدام کند. از قضا اگر آمریکا به دنبال منافع ملیاش بود، نباید رژیم جعلی اسرائیل را به رسمیت میشناخت. چرا این کار را نمیکند؟ حمله به عراق برخالف منافع ملی آمریکا بود، بهخاطر اینکه نفت عراق را قبل از این حمله هم داشت. به عراق حمله کرد،صدامراکنار زد وعراق رادو دستی به ایران تقدیم کرد. احمق نبود؟ چرا این کار راکرد؟ چون اسرائیل از او میخواست. ما مطمئنیم آمریکا سگ قالدهای اسرائیل است. از آنطرف هم نمیتو انیم با اسرائیل بسازیم، فلذا مرگ بر ً اصال آمریکا همان مرگ بر اسرائیل است. خود اوباما گفت: »با ایرانیها میتو انید جنگ را شروع کنید اما تمامکنندۀ جنگ نخواهید بود.« اسرائیلیها را قانع کرد که بیایید روش کار را عوض کنیم، گفت: »بیایید اینها را مثل همان تکواندوکار بغل کنیم.« مرگ بر آمریکا یعنی مرگ بر آن ادبیاتو سیاستهایی که باعث شد آن هواپیمای ما را بزنند و بیندازند، مرگ بر آن بمبهای شیمیایی که در اختیار آنان قرار گرفت، مرگ بر آن بمب اتمی که در هیروشیما و ناکازاکی انداختند. در این شک ندارمکهآمریکا دارد از داعش حمایت میکند،در این هم شک ندارم که داعش دشمن خونی من است پس من نباید بگویم مرگ بر آمریکا؟اگر ما این فحش را محکمتربه آمریکا بدهیم،دولت در مذاکرات میتو اند بگوید:»ببین این مردم ما هستند، هیچ تضمینی وجود ندار د کهمن دوباره دو سال دیگر ر أی بیاو رم.«


وقتی برادر میخواهدبه برادر ش پول قرض بدهد، از او چک میگیر د، حاال ما میخواهیم با آمریکا مذاکره کنیم، ً هیچ تضمینی نداشته باشیم؟! ما یک قبال بار اول انقالب مذاکراتی با آمریکا داشتهایم آن هم سر گروگانها بود. عدهای از نمایندههای مجلس میگفتند: »دولت نباید همۀ گروگانها را یکجا بدهد چون در این صورت آمریکا چیزیبه ما نخواهددادوزیر حرفش میزند.«اماعدهایمیگفتند:»نه، آمریکا در مجامع بینالمللی اعتبار دار د، آبروی خودش را نمیبر د!«یک بند بیخودی هم قبول کردیم کهما یک حساب بازدر آمریکا نگه داریم. شاه رفته بود پول داده بود، هنوز جنس را نخریده بود، پولها را نگه داشتند، جنسها را هم به ما ندادند و گفتند: »یک حساب باز باشد.« آمریکاییها گفتند اگر کسی از ایران شکایت داشت، آمریکا از آن پرداخت کند. گروگانها را گرفتند،کوفتهم ندادند! تمام آن 12میلیارد دالر یا 20ملیارد دالر را هم باال کشیدند. یک بار از این سوراخ گزیده شدهایم. االن ما باید چهکار کنیم؟ همزمان که داریم پیرامون بحث هستهای با آمریکاییها مذاکره میکنیم، با روسها هم مذاکره کنیم. باید دیپلماسی دوگانهای را به وجود بیاو ریم که یک عده بروند با روسها صحبت کنند و بگویند: »ببینید آمریکاییها دارند میآیند.« از آنطرف بگوییم: »تو داری با ما مذاکره میکنی؟ روسیه فالن چیز را به ما داده، من دیو انهام بیایم با تو مذاکره کنم؟ قدرت بعدی اقتصادی دنیا چین است. چین سمت ماست، چرا باید با تو مذاکره کنم؟«

بر وید از آقا رسول اللهk یاد بگیرید. چرا اینطور چیزهای اهلبیتb را یاد نمیگیرید؟اینطرف خندق بود، سپاه احزاب بیرون خندق، آنطرف هم یهودیان شمال مدینه که در مدینه هم بودند. اینها قصد داشتند از دو طرف حمله کنند. آقا رسول اللهk یک یهودی مسلمانشده ر ا مأمور کرد که برو به اینها این را بگو، به آنها این را بگو. آنقدر استادانه اینها را به جان هم انداختکه ً اصال بیخیال جنگ شدند. " ِ اد َ ب ِ ةَ الْع َ اس َ س " که در زیارت جامعه کبیره آمده یعنی همین. سیاستمدار باشید، از اهلبیتb اینها را هم یاد بگیرید. پینوکیو که گربهنره و روباه مکار پدرش را درآوردند، باالخره بعد از هشتاد قسمت فهمید! دیگر آمریکا چهکار باید بکندکه تو هم بفهمی این دشمن توست و آدم شوی

ما در دنیا خودمانیم، در آینده اگر روسیه هم کارش پیش ما گیر نباشد، ممکن است یک مذاکر ۀ مستقیم با آمریکا بگذار د. روسیه چقدر خوب یک ماه پدر داعش رادرآورده. پوتین فهمیدکهاگر اینها رادر سوریه جمع نکند، اسد میر ودو این هم سوریه ر ا از دست میدهد، بعد این اراذل و اوباش به کشور هایشان، یعنی چچن روسیه و قزاقزستان بیخ گوش روسیه برمیگردند. گفتهاند مار را در النهاش بکش وگر نه باید در خانه آن را بکشی. فرض کنیدآمریکاییها یکدفعهآدم بشوندوفردا بگویند:» ً اصالاسرائیل خیلی بیخود کرده، ما با اسرائیل دشمنیم.« در آن صورت ما با آمریکا رفیقیم. یهودیان صهیونیست در دو جا از همۀ دنیا بیشترند: 1 .اسرائیل؛ 2 .آمریکا.در این همه نقطه دردنیا به ً دقیقا آمریکا رفتند. صاحب نفوذ و صاحب قدرتند، مگر میشود اینها آمریکا ر ا رهاکنند؟


آقای "جورج شولتز"، وزیر خزانهداری آمریکا که یک یهودی صهیونیست است، میگوید: »انقالب اسالمی ایران خطرناکترین دشمن مشترک تمدن غرب در سرتاسر تاریخاست.«"ریچارد نیکسون"،رئیسجمهور آمریکامیگوید: »اسالم خمینی و بنیادگرایی اسالمی، برای ما خطرناکتر از تهدید کمونیسم و شورویاست.«پس مشکلش با من و شما توان هستهای نیست. "رابرت ساتلوف" در کتابی به اسم "نبرد ایدهها در جنگ علیه تروریسم" میگوید: باید برای اینها کالس زبان بگذاریم: »راههای مبارزه با حکومتهای اسالمی، فرصتهای آموزشی الزم با تأ کید بر زبان انگلیسی در اختیار جوانان مسلمان قرار داده شود.«"مارک پالمر"در گزارشی با عنوان “ایران، آمریکا، رهیافت جدید” میگوید: »ایران به لحاظ وسعت سرزمینی، کمیت جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار، موقعیت جغرافیایی ممتاز در منطقۀ خاورمیانه و نظام بینالملل به قدرتی کمنظیر تبدیل شده،دیگر نمیتوان با یورش نظامی آن را سرنگون کرد.«بنابراین میآید طرح "دلتا" را پیشنهاد میدهد.

طرح دلتا سه ضلع دار د: مهار ایران ایران را نگه داریدتا از این سریعتر پیشرفت نکند، چون خیلی پیشرفت کر ده و سرعتش باال رفته. نبرد رسانهای االن وسط نبرد رسانهای قرار داریم. 160 شبکه فارسی رو ی ایران کار میکند. ساماندهی نافرمانیهای مدنی ایرانیها ر ا به خیابان بکشانید.

آقای "توماس فریدمن" در سال 85 در مقالهای به اسم "ویزای دانشجویی" نوشت:»الزم نیست آمریکا به ایران لشگرکشی نمایدبلکه باید روابط خود را با ایران گسترش دهد و سفارتخانۀ آمریکا در تهران را بازگشایی نماید. این سفارت قبل از هرچیز و در اولین گام 50هزار بورس تحصیلی به نخبهها و جوانان ایرانی برای ادامۀتحصیل در دانشگاه آمریکا بدهد. فقط این کار را بکند و بنشیند و شاهد خروش شگفتیآورترین بحثها در داخل ایران باشد.«میگوید خودشان خودشان را نابود میکنند. دوباره توماس فریدمن:»جنگ با این دشمن )اسالم( با ارتش ممکن نیست باید در مدارس، مساجد، کلیساها و معابد به رویارویی با آنها پرداخت. جز با همکاری روحانیون وکشیشها و راهبها نمیتوان به پیروزی دست یافت.« ً رسما میگویدباید روحانیون میانهرو ر ا در ایران سرکار بیاو ریم.

در گزارش "کمیتۀ خطر جاری"، همه جمع شدند و یک خط و نیم برای ایران آماده کردند: »باید شبکههای متعدد رادیویی و تلویزیونی برای ایرانیان تدارک ببینیم و پیامهای خود را با پیشرفتهترین تکنولوژی روز دنیا به دست مردم ایران برسانیم.« پیشرفتهترین تکنولوژیها یک روز ماهواره است، یک روز گوشی شماست. بچۀ چهار ساله در تهران خودکشی کرده، چون این چیزها ر ا در ماهواره دیده و خشونت در او شکل گرفته، در آن، این بچه دیده بنتن دشمنانش را اینطور دار میزند، همان بال ر ا بر سر خودش آورده. نگران خانوادههایتان نیستید؟دشمن فهمید چطور باید شما را بزند.

مسلم فتوای جهاد داد، گفت: »باید بر ویم هانی ر ا از داخل قصر ابنزیاد بیرون بیاوریم.« 4هزار نفر آدم جمع شدند، در حالی که در کاخ فقط پنجاه نفربودند. اگر کنارمسلم مانده بودند،کار تمام بود.میدانیدابنزیاد چهکار کرد؟با پنج نفر جنگ رسانهای کرد؛ سریع محمدبناشعث و شبث و شمر را به میان مردمفرستاد. آنها گفتند:»ابنزیاد پوست آن کسانی از شما که اینجا هستیدرا می َ کند.« تهدیدکردند کهگزینههای نظامی روی میز است؛ لشگر یزید دار د از شاممیآید.گفتند:»ابنزیاد گفته به آن کسانی از شما که اینجا ر ا ترک کند، دو برابر پول میدهم.«این شایعه پخش شد، مسلم برگشت دید هیچکس نمانده. ابنزیاد، جنگ باخته ر ا برد. االن هم آمریکا باخته، دمش زیر تله گیر است، بازی نخورید، جنگ رسانهای راه انداخته، نترسید،در قلعه پنجاه نفر بیشتر نیستند.

سخنرانی با موضوع استکبار ستیزی

آبان ماه 1394

آمریکامرگ بر آمریکااسرائیلانقلاباستاد رائفی پور
عمرمون کوتاهه، پس ازش به درستی لذت ببر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید