بانو تقیان
بانو تقیان
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

سلامتی دیوار که هیچ‌وقت پشت آدم رو خالی نمی‌کنه


ما کتک خورده روزگار هستیم داداش

تو دیگه با اون زبون سرخت شلاقمون نزن.


ما گفتیم چار صباح مدلمون رو عوض کنیم، بریم تو دسته لوطیا

شاید یه مرد پیدا کردیم اون وسط مسطا.

ملتفتی که دیگه دوره جینگولک بازی گذشته.

این روزا باس چار تا چش و چال درآورد،

باید نفس‌کش رفت تا وسط میدون

تا حساب کار بیاد دس داداشیا.

ما نوکر پوکریم. مرامتونو عشقه.

خط و خشی نبینمتون.

بیبین داداش، دُرُسه ما تو نگاه شوماها ضعیفه‌ایم؛ اما یه لشکر رو حریفیم.

توک پاتون از گلیم بزنه بیرون

می‌دیم قلمش کنن.

اصی می‌گیم بیان دم دروازه دارتون بزنن که هم حساب کار بیاد دس داداشیا، هم عبرت خلایق بشین.

د لاکردارا

د لامصبا

اون بناگوش دریده رو جمع کن تا نیومدم بساطتت رو آتیش بزنم دود شی بری هوا.

می‌دونی چیه؟ تو نمیری، ما توی هر قالبی بریم، خوب چفت همون می‌شیم.

حالام حال کردیم که دستمال یزدی دسمون بیگیریم

پیرن سفید و شلوار سیا بپوشیم و کلا کج بذاریم.

نعره‌کش بیایم خیابون

بدخواها رو زنجیر کنیم.

از شما که آبی برا ما گرم نشده

دیگه هم نیمیشه؛

ولی ما خودمون قد خودمون می‌شیم.

پاشنه کفش ور می‌کشیم،

آستین بالا می‌زنیم،

یه یاعلی و بعدش هم علی مدد و رخصت.


اینام که قاطی و پاتی بلغور کردیم، سوز سویدای دل سوخته‌مونه.

لاکردارا همچین داغ گذاشتند به دلمون که تا یوم قیامه آتیشش دود می‌کنه.


می‌گن چرا قلیون می‌کشی؟

داداش قلیونی شدیم که دود دلمون رو قاطی دودش بدیم هوا

کسی نفهمه چی به این دل سوخته‌مون گذشته.


ها بخند.

تو هم به درد ما بخند.

ما یقه چاک می‌دیم که بقیه راه گلوشون باز شه.

اصلی خدا ما رو خلق کرد که خلایق شاد باشند و خُلقشون تنگ نشه.


مَخلَص کلوم، اونی که مثل شما یقه دیپلمات می‌بنده، داره میره مردمو خفت کنه.

ما یقه تا چاک سینه وا می‌کنیم که همه بفهمند تو دل وامونده‌مون چی می‌گذره.


القصه

زیاد دور و ور ما آفتابی نشو

که یا آتیشمون دامنتون رو می‌گیره

یا همچین کیشتون می‌کنیم که تا ابد مات بمونین.


می‌دونی داداش، همه می‌دونن تو خودت ختم روزگاری و همه حیرون این بند بازیات.

ما رو سیاه نکن خدا وکیلی.

با ما راست باش،

ما باهات کج نمیایم.


پ‌ن: گویند رمز عشق مگویید و مشنوید

مشکل حکایتی است که تقریر می‌کنند

کوچه بازاریداش مشدیلات و لوطیلاکردار
بانو تقیان، ارشد زبان و ادبیات فارسی، نویسنده و ویراستار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید