بانکت
بانکت
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

داستان تولد یک ناجی در دل کویر | تولد یک سالگی بانکت

داستان تولد خیلی از برندها با یک احساس نیاز آغاز می‌شه! داستان تولد بانکِت اما یکم متفاوت‌تر از سایر خوراکی‌ها آغاز شد.
نمی‌دونم از یه دفتر کار تو قلب شهر شلوغ تهران بود یا یه باشگاه بدنسازی.
شاید هم تو اتوبوس بی آر تی خط تجریش – راه آهن.
وقتی که احساس کرد انرژیش تحلیل رفته، یه نایلون فریزر رو از تو کیفش درآورد تا چند تا دونه خرما بخوره!
یکم دور و برش و نگاه کرد و با یه حس عدم اطمینان از تمیز بودن دستاش، یه دونه از خرماها رو که درشت‌تر از بقیه بود با زحمت زیادی از تو کسیه درآورد و گذاشت تو دهنش.
حس ناخوشایندِ نوچی!!!
حالا یا باید سر انگشتاشو طبق عادت همیشگی لیس می‌زد یا بین اون همه خرت و پرت دنبال دستمال می‌گشت.
تا اینکه یکسال پیش تو همچین روزی از روزهای سرد دی ماه، یه ناجی تو دل کویر داغ به دنیا اومد تا خیلی چیزها رو تغییر بده!

27 دی 1400 | تولد یکسالگی بانکت

#تولد_یکسالگی_بانکت #تولد_یکسالگی #بانکت #تولدبانکت #hbd

بانکتتولدبانکتخرمابانکتبانکت فودbanquet
فلسفه بانکت نگاهی نو و خلاقانه به دنیای خوردنی‌های سالمه که قراره هر جا هستین شارژتون کنه!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید