مشکلاتی که گوشی نوکیا ۹ پیورویو در تنها بخشی که قرار بود بدرخشه، یعنی دوربین، و در واقع اپ دوربین این گوشی داره، در کنار خبرهایی مثل مشکلات همین گوشی در هنگام تشخیص اثرانگشت داره و یا ارسال اطلاعاتی از گوشی بدون اطلاع کاربر و ...، مثل آب سردی بود بر روی تمامی امیدواریهای من برای بلند شدن دوباره نوکیا بود که همین موضوع باعث شد تا از خودم بپرسم، چرا نوکیا دست از این تقلای بیپایانش نمیکشه و یا برای همیشه تولید گوشی رو تمام نمیکنه، و یا برای همیشه این مشکلات رو برطرف نمیکنه؟!
بهعنوان کسی که عاشق تکنولوژی و مخصوصا گوشیهای موبایله؛ و کسی که مثل خیلی از همسن و سالهای خودم، یکی از اولین گوشیهای موبایلی که خریداری کرده نوکیا بوده [۵۷۰۰ دوستداشتی]، نوکیا با تمام مشکلاتی که داشته و داره، همواره یک بخشی از ذهنم رو به خودش اختصاص داده. نمیشه عاشق تلفنهای همراه و هوشمند بود و نوکیا رو نشناخت. در واقع میشه گفت حتی اگه از اون دسته از افرادی باشیم که به گوشیهای موبایل علاقه نداشته باشیم هم باز نام نوکیا رو شنیدیم. اما چرا این کمپانی که روزی غولی بیهمتا در صنعت گوشیسازی بوده، سالهاست همواره در حال تقلا کردن و درجا زدنه؟
اگه به سالهای دورتر برگردیم، به سالهایی که نوکیا و کمی سونیاریکسون و موتورولا آیندهی خودشون رو بر روی سیمبیان بنا نهادن، نوکیا از همون زمان، فقط زمان حال رو میدیده. در واقع در همان زمان هم، نوکیا به اشتباه پایداری سری ۶۰ سمیبیان رو به آیندهی UIQ ترجیح داد. آیندهای که میتونست با کمک نوکیا خیلی درخشانتر باشه.
نوکیا حتی وقتی که میتونست این پایداری رو در کنار آیندهی بسیار جذاب همراه با مائمو/میگو، که در کنار پایداریای که برای کار روزمره برای کاربران عادی به ارمغان میآورد، انبوهی از اپهای لینوکس و توئیکها جذاب رو برای کاربرهای حرفهایتر ارائه میکرد، ترجیح داد تا باز هم به اشتباه، به خونهی به خیال خودش امنی به نام مایکروسافت روی بیاره.
باید بپذیریم که بخش بزرگی از تبلیغات برای یه کمپانی، از سمت مردم حاصل میشه و در بخش گوشیها، تمایل مردم به توئیک کردن و شخصیسازی گوشیهای خودشون، روزبهروز بیشتر میشه. درسته که پایداری برای بخش نرمافزار گوشیها، یکی از مهمترین ارکان انتخاب یک گوشیه، ولی دقیقا همین میل به پایداری زیاد و به نوعی میشه گفت میل نوکیا به عدم خروج از حاشیهی بهظاهر امنی که انتخاب کرده بود، باعث شد تا سالها از باقی برندها، و در واقع از علاقهی مردم به تبلیغ برای این کمپانی عقب بمونه.
نوکیا، حاشیهی امن سری ۶۰ سیمبیان و ویندوزفون رو به UIQ و مائمو/میگو ترجیح داد. اگه حتی یک بار با یکی از نسخههای UIQ، مائمو یا میگو کار کرده باشین، قطعا در کنار جذابیتهای این سیستمعاملها، با ویژگیهای منحصربهفرد و جذاب اونها هم آشنا شدین. تو روزهایی که نهایت کاری که کاربران سری ۶۰ با گوشیهاشون انجام میدادن، چت کردن و اجرای بازیها بود، کاربران UIQ درحال پورت کردن واکمن سونی از روی سری W گوشیهایی که از UIQ استفاده میکنن برای گوشیهای سری P بوده و داشتن بهطور کلی ظاهر سیستمعامل خودشون رو تغییر میدادن. تو روزهایی که اندروید تازه متولد شده بود و در حال جمعآوری توسعهدهندهها برای پر کردن استور خودش بوده، مائمو و میگو از دریایی از اپهای لینوکس بهره میبردند. جوامع کاربری این سیستمعاملها بهقدری پرشور و حرفهای (در زمان خودشون) بودن که هربار، هر کاربر و یا شاید خود نوکیا هم از خودش میپرسه چرا با ترس، مسیر رو اشتباه انتخاب کرد؟!
اما به دست گرفتن نوکیا توسط HMD Global و همکاری با گوگل، نوید این رو میداد که بالاخره نوکیا از اشتباهاتش درس گرفته و بالاخره میشه دوباره روی این کمپانی حساب باز کرد. اگر ورود HMD رو شروع دوبارهی نوکیا در نظر بگیریم، اشتباهاتی مثل انتشار گوشیهایی با باگهای عجیب مثل فورسکلوز شدن ناگهانی اپهای محبوبی چون اسپاتیفای، گوگل مپز و ...، برای کمپانیهایی که تازه شروع به کار کردن قابل قبوله. اما شما نمیتونین از لحاظ کمیت، مثل یک کمپانی بزرگ و کهنهکار رفتار کنید و انتظار داشته باشین از لحاظ کیفیت، شمارو تازهکار بدونن.
استفاده از اندروید وان و نزدیکی بسیار زیاد به نسخهی اصلی اندروید در کنار زمان انتشار قابلقبول بهروزرسانیهای اندروید، هرچقدر هم جذاب و درست باشه، اگه همراه با رفع مشکلات اصلی نرمافزاری نباشه راه بهجایی نمیبره. در واقع یکی از بزرگترین مشکلات نوکیا در حال حاضر، همین تعدد انتشار گوشیهاست. در حالی که نوکیا میدونه که قدرت کافی برای رفع مشکلات نرمافزاری رو نداره، داشتن بیشاز ۲۰ گوشی برای پشتیبانی نرمافزاری که قول بهروزرسانی ۳ساله هم برای تمامشون داده میشه، بهسادگی یک اقدام به خودکشی حساب میشه.
نوار کاستی رو تصور کنید که در بخشی از نوار، دچار آسیبدیدگی شده و شما این نوار رو برای مهمانهای خودتون به آغازش برگردونه و پخش میکنید تا به بخش آسیب دیده میرسه و دوباره اون رو به آغازش برمیگردونین و .... عملا یک گردش باطل و فراری دادن مهمانها؛ گردش باطلی دقیقا شبیه به گردش باطل نوکیا. عوض کردن موسیقیِ روی نوار، قرار نیست بخش آسیبدیدهی نوار رو برای همیشه بهبود ببخشه. به عبارت دیگه، کاربر قرار نیست بارها و بارها و بارها منتظر بشینه تا شاید نوکیا بتونه نوارش رو ترمیم کنه. در واقع، وقت اون رسیده که نوکیا خودش رو از این نوار کاست خلاص بکنه و به دنیای دیجیتال قدم برداره.
داشتن نام جذاب و محبوب برندی چون NOKIA با همراهی اسم آشنای علاقمندان به دوربین، یعنی ZEISS در کنار لنزهای گوشیهای این کمپانی و همچنین وجود برچسب android one بر روی گوشیهای نوکیا، همگی میتونن برگ برندهی این کمپانی باشن؛ تنها در صورتی که نوکیا، گرفتنِ تصمیمات درست رو آغاز کنه. نوکیا، یا میخواد تو دنیای امروز بین غولهای گوشیسازی دنیا حرفی برای گفتن داشته باشه و یا میخواد نوار خودش رو روی تکرار بذاره؛ که اگه انتخابش قدم زدن در بیان بزرگان باشه، باید بهسادگی قبول کنه که خیلی با اونها فاصله داره.
راهکاری که میتونی نوکیا رو از وضعیت رها کنه، استفاده از مسیریست که کمپانیهایی مثل وانپلاس رفتن و نتیجه گرفتن. به این معنی که بهجای انتشار تعداد زیادِ گوشیهایی که از لحاظ نرمافزاری هنوز مشکل دارن، گوشیهای اندک با نرمافزاری آماده که کاربر رو از خودش فراری نده روی بیاره؛ تا نهتنها توجه کاربران رو تنها برای نامهای ذکر شده به خودش جلب کنه، بلکه دوباره به برندی قابل اطمینان بین کاربران تبدیل بشه. نوکیا، هنوز قدرت رقابت با غولهای این عرصه رو نداره و هرچه زودتر این موضوغ رو بپذیره، زودتر میتونه در مسیر پیشرفت قرار بگیره و من هم، مثل خیلیها، منتظر این هستیم که این برند رو سرحال و قدرتمند ببینیم.