این مقاله درباره مصاحبه جذاب مدیر آموزش یکی از سازمانهای معتبر و خانم میرزاخانی (مدیر توسعه برنامهریزی موسسه باران) است. صحبتهایی درباره بررسی دغدغههایی مدیران سازمانی، مسیری که موسسه باران با توجه به نیازسنجی از مدیران پیادهسازی میکند، متد آموزشی موسسه باران و اهمیت انتخاب مدرس با توجه به زبانآموز بین مدیر آموزش و خانم میرزاخانی انجام میشود.
سلام خانم میرزاخانی خیلی ممنون که وقتتان را به ما اختصاص دادید، واقعیت این است که قصد داریم برای سازمان خود دورههای آموزش زبان بگذاریم. این دورهها در سطوح مدیران ارشد، مدیران میانی و کارشناسان ما میباشد، برای آموزش زبان کارکنان سازمان خود چگونه میتوانیم از همکاری و خدمات شما استفاده کنیم؟
سلام. خیلی خوشحالیم که در خدمت شما هستیم. ابتدا باید بپرسم که برای همهی لایههای سازمان قصد دارید آموزش زبان داشته باشید؟
بله دستور مدیرعامل است که در این شرایط همهی کارکنان، مدیران و کارشناسان سازمان آماده باشند و از سطح زبان انگلیسی قابل قبولی برخوردار شوند.
خب ببینید ما برای لایهی مدیران، یعنی مدیران ارشد که بسته به سازمان شامل مدیرعامل، اعضای هیئت مدیره و معاونین میشود، کلاسهای VIP (آموزش زبان انگلیسی ویژه مدیران) داریم که بهصورت تک نفره میباشد و با زمان و نیاز افراد هماهنگ میشود، در لایهی دوم که در سازمان شما ممکن است مدیران ارشد یا مدیران میانی شما را شامل شود، کلاسهای CIP (دوره آموزش زبان انگلیسی نیمه گروهی مدیران) داریم که گروههای دو تا چهار نفره هستند، لایه بعدی که شامل کارشناسان و سرپرستان میشود، میتوانند در کلاسهای گروهی ما که تقریبا شش نفره هستند، شرکت کنند. ولی نکته اینجاست که در حال حاضر کلاس VIP و CIP ما هم بهصورت حضوری و هم آنلاین برگزار میشوند ولی آنلاین برگزار کردن کلاسهای گروهی با توجه به اینکه بین شش تا هشت نفر حضور دارند، ممکن است کمی دشوار باشد. اگر شما اطلاعاتی دربارهی امکانات سازمان خود مانند اینکه چه شرایطی را برای آموزش غیرحضوری دارید، در اختیار ما قرار دهید، به ما کمک میکند زیرا خیلی ازسازمانها در این مقوله، خودشان ممکن است امکاناتی داشته باشند.
متوجه شدم خیلی ممنون از توضیحاتی که ارائه دادید، برای کلاسهایی که مخصوص آموزش مدیران میباشد در سالهای گذشته ما تجربیات متعددی داشتیم. هنگامیکه کلاس برگزار میکردیم یا مدیران حضور نداشتند یا کلاس با 10 الی نفر 12 نفر شروع شده و نهایتا 2 نفر در کلاس باقی میماندند و در نتیجه آن دورههای آموزشی سرانجام مطلوبی نداشته و اکنون مدیران ما به نوعی نسبت به یادگیری زبان انگلیسی بدبین شدهاند.
بله درست است.
شما برای این واقعیت چه راهحلی دارید ؟
کاملا حرف شما درست است، ما انقدر از این مدل تجربیات سازمانها شنیدهایم که البته کاملا هم حق دارند. با موسسات و آموزشگاههای مختلف کار کردیم که اکنون خود آنها استاد سازمان خود شده که بطور تمام وقت آنجا کار کرده و از همکاران خود بوده و دوستان از خدمات آموزش زبان این اساتید استفاده میکردند، اما در واقعیت چه اتفاقی میافتد؟
برای مثال شما با یک آموزشگاهی کار میکنید که ممکن است دغدغهی آن آموزشگاه، سازمانها نباشد زیرا سازمانها مدیرانی با مشغلههای زیاد دارند، از سوی دیگر بزرگسال هستند و نیازشان با آن نوع آموزشی که در آموزشگاهها اتفاق میافتد خیلی متفاوت است و البته اساتید آنها نیز فرق میکند و در واقع دغدغهی آنها ممکن است مانند یک مدیری که نیاز به یادگیری زبان انگلیسی برای استفاده در جلسات و ماموریتهای کاری دارند نباشد. تقریبا میشود گفت در این 20 سالی که فعالیت میکنیم، تخصص موسسه باران -که نمیدانم چقدر آن را میشناسید- آموزش زبان به مدیران سازمانهای بزرگ کشور بوده، یعنی ما اصلا آموزشگاه نیستیم، بلکه موسسهای هستیم که از ابتدا دغدغهمان این بوده که به مدیران کشور آموزش زبان بدهیم و زبان را در قالب چیزی که نیاز مدیران میباشد ارائه دهیم. از طرف دیگر، در نهایت خروجی آموزشی برای آنها اتفاق بیافتد چون ما با بسیاری از مدیران که صحبت میکنیم به ما میگویند خانم میرزاخانی آیا ما بالاخره خروجی میگیریم و نتیجه مطلوب را از آموزش زبان بدست میآوریم یا خیر؟
زمانیکه ما از تجربیات مدیران دیگری که هم صنف آنها بوده و مثلا ممکن است در یک بانک دیگر یا هر سازمان دیگری مشغول به کار باشند، به آنها میگوییم، هنگامیکه متوجه میشوند همکارشان در همان رشته خروجی مطلوبی گرفته این قوت قلب را دریافت میکنند که پس من هم میتوانم زبان انگلیسی را یاد بگیرم و با انگیزهی بیشتری کلاس رو شروع میکنند، زیرا زمانی که از آموزش افراد کم مشغله با سن کم مثال بزنیم، دلایل مختلفی میآورند نظیر اینکه: خب بله آنها وقت آزادتری دارند، دغدغه ها و پیچیدگیهای من را ندارند و… اما وقتی میبینند همکار دیگری در همان سازمان یا در یک سازمان مشابه خود با همان دغدغهها توانسته زمان بگذارد و زبان انگلیسی یاد بگیرد گویی که در او انگیزهی رقابتی بیشتری ایجاد میشود و دوست دارد که زودتر کلاس را شروع کند و با انگیزهی بیشتری هم این کار را میکند.
حالا موسسهی باران کار خوب دیگری هم که انجام میدهد، این است که در بخش کلاسهای VIP قبل از شروع کلاس، یک جلسه یک ساعتهی نیازسنجی دارد که این هم به ما و هم به آن زبانآموز که دارای رده شغلی مهمی است بسیار کمک میکند تا بفهمیم که مشکل این مدیر چیست که تا الان نتوانسته یادگیری زبان خود را به نتیجه برساند، وقتی ما خاطرات و تجربیات زبانآموزی این دوستان را میشنویم، راحت تر میتوانیم تصمیم بگیریم که چه استادی مناسب ایشان است، چه مدل و سبک یادگیری دارد، چرا تا الان به این مشکلات برخورد کرده است، در نتیجه آنها بسیار به ما اعتماد کرده چون فکر میکنند ما قراراست مشکل آنها را حل کنیم، همه تجربیاتی که تا اکنون داشتهاند را به ما میگویند و ما با کمک آن تجربیات و دانشی که در موسسه باران وجود دارد یک ترکیبی را ایجاد میکنیم که باعث کسب نتیجه شود. انتخاب استاد مناسب طبق روحیات زبانآموز و ارائه محتوای آموزشی مورد نیاز دو عامل مهم برای دریافت نتیجه از یک کلاس زبان است. زمانی که با جزییات به همهی این عوامل توجه کنیم (که البته ممکن است از نظر شما خیلی هم مهم نباشند) اما از نظر ما که یک موسسه آموزشی هستیم و با مدیر و زبانآموزان بزرگسال کار میکنیم، کنار هم قرار دادن همهی این جزییات باعث میشود که آن مدیر بتواند نتیجه مورد نظرش را بگیرد.
اگر بخواهم صحبتهای شما را جمعبندی کنم میتوانم اینگونه بیان کنم که هنر شما این است که بر اساس شناخت زبانآموزی یا مدیری که ما به شما معرفی میکنیم، استاد مناسب و برنامه مناسب با متد مخصوص خود را به هم وصل کنید تا کلاس به نحو مطلوبی پیش برود.
بله دقیقا.
و اینکه همه مدیران ما پرمشغله هستند، یعنی حداقل چندین مسئولیت دارند و ساعتهای طولانی کار میکنند و در گروه سنی قرار دارند که متاهل و صاحب فرزند هستند، یعنی هم مشغلهی خانوادگی و هم مشغلهی کاری زیادی دارند. شما در این برنامهای که با دقت زیاد جزئیات آن را چیدید، برای این تراکم زمان و وقت نداشتن مدیران چه چارهای اندیشیدید ؟
درواقع به نکته خیلی مهمی اشاره کردید، آن چیزی که باعث تمایز موسسهی باران با دیگر آموزشگاهها میشود، این است که ما میدانیم اگر برای مثال ساعت 10 صبح کلاس آموزش زبان بگذاریم، به احتمال زیاد آن جلسه کنسل میشود زیرا مدیران زمانی که از ساعت 30/8 – 9 وارد پروسهی کاری و اداریشان میشوند جلساتشان هم شروع شده و اینجا بیشتر ما آسیب میبینیم و آن کلاس زبان هم برگزار نمیشود. ما انعطافی به خرج دادیم یعنی زمان شروع کلاسها را از ساعت 30/7 در نظر گرفتیم که مدیران این حق انتخاب را داشته باشند که قبل از شروع ساعت کاریاش کلاس آموزشی خود را شروع کند و کمتر در معرض کنسلی کلاس قرار بگیرد و از طرف دیگر هم حدود ساعت 3-4 که اصولا پایان زمان اداری هست نیز امکان برگزاری کلاس توسط ما امکانپذیر است. موسسه باران همیشه تلاش میکند تا از کلاسهای آموزشی زبان انگلیسی مدیران خروجی بگیرد و اگر این تعداد جلسات و کنسلیها زیاد باشد آن اتفاق خوبی که ما نیز منتظرش هستیم، حاصل نمیشود و برای استاد هم خیلی خوشایند نیست و ما هم سعی میکنیم که با این انعطاف زمانی به مدیر و استاد کمک کنیم تا جلسات برگزار شده در طول هفته و ماه به بیشترین تعداد خود برسد و اگر جلسهای دوباره کنسل شود استاد این وظیفه را دارد که جبرانی بگذارد و سریع با دفتر موسسه و زبانآموز محترم هماهنگ کند که یک جایگزین جلسات کنسلی با هم داشته باشند.
بسیار عالی.
من قبل از اینکه این جلسه را با شما داشته باشیم وب سایت باران را چک کردم و دیدم شما با صنایع و سازمانهای مختلف کار میکنید و تجربهی کاری با آن سازمانها را دارید و اگر خودتان هم یکبار اسامی آنها را ذکرکنید که با چه صنایعی کار میکنید و در چه جاهایی تجربهی کاری موفقی داشتید، سپاسگزار میشوم. سوال این هست که من حتی قبل از این جلسه، با دوستان خود که در بعضی از این شرکتهایی که شما نام برده بودید، تماس گرفتم و درباره سابقهی باران پرسیدم، ازاستقبال مدیران و کلاسهایشان صحبت کردند حتی مثال سادهای برای من گفتند که مدیری بوده که حتی در ماه یک جلسه هم فرصت نداشته که برای کلاس زبان وقت بگذارد و حضور داشته باشد ولی الان با موسسه باران بیش از 8 جلسه کلاس درماه دارد و درخواست جلسات بیشتر میکند ولی ما محدودیت گذاشتیم و گفتیم که بیشتر از این نباشد، شما چکار میکنید که زبانآموز بزرگسالی که مدیر هست و این همه مشغله دارد، اینقدر علاقهمند شود و جریان یادگیری خود را دنبال میکند؟ زیرا این یک تجربهی باورنکردنی است.
ما اکنون در صنایع و سازمانهای مختلف فعالیت میکنیم. در صنعت پتروشیمی، صنعت بانکداری، صنعت فولاد، در صنعت آی تی در شرکت خدمات انفرماتیک، شاپرک فعالیت میکنیم و سازمانهای بزرگی مثل سازمان بنادر و دریا نوردی، سازمان حسابرسی، راهآهن بعضی از مشتریان ما هستند.
خب در ادامهی سوال قبل، شما چه کاری کردید که آن مدیر آنقدر به کلاسها علاقهمند شده است؟
در حقیقت این سوالی هست که برای خود زبانآموز هم اتفاق میافتد. چطور من الان به طور مرتب کلاس میروم و نتیجه کسب میکنم، چون من سالها دنبال کلاس زبان بودم و نتیجهای دریافت نکردم؟ خب من سالها دنبال کلاس زبان بودم و آن اتفاق خوب نیفتاده! جا دارد خاطرهای را برای شما تعریف کنم شاید این خاطره بیشتر بتواند به شما کمک کند. من شاید سالیانه با توجه به جلسات نیازسنجی که با مدیران دارم حدود 50 تا 100 تا مدیر را در سال ببینم و با آنها صحبت کنم و تجربیاتشان را گوش کنم، یکی از جلساتی که اخیرا رفتم با مدیران ارشد یکی از بانکها بود، برای من توضیح دادند که کلاس معلم خصوصی داشتم و خیلی تحقیق کرده بودم که استاد خوب و رزومه کاری خوبی داشته باشد وقتی ایشان شروع به تدریس کردند، در جلسه اول دیدم 5-6 جلد کتاب برای من آورده و و میگوید مثلا این کتاب اصلیتان است و… بعد از پایان جلسه به من گفت خب اکنون شما باید هرکدام از این تکالیف را تا جلسهی بعد انجام دهید، مدیر گفت که در این مدت من فرصت نکردم تکالیف را انجام دهدم و این برای من به عنوان یک مدیر خیلی بد بود و خلاصه جلسه دوم را هم برگزار کردیم و وقتی من گفتم فرصت نکردهام استاد ناراحت شدند ولی خب قبول کردند و در جلسه دوم گفتند که علاوه بر تکالیف این جلسه، تکالیف جلسهی قبل نیز مانده، که باید همه را انجام دهید، مدیر گفت وقتی تدریس تمام شد من همان لحظه با خودم گفتم تمام، یعنی به خود گفتم با ایشان تماس بگیرم و بگویم که به دلیل مشغله کاری فعلا نمیتوانم برای کلاس زبان وقت بگذارم.
خب موسسهی باران اینجا درک میکند که یک مدیر تا زمانی که به آن انگیزهی لازمی که از طریق خود و استاد ایجاد میشود، نرسد، هیچگاه وقت نمیگذارد تا به سرعت در همان جلسه اول، دوم و سوم شروع به تمرین کند، ما این صبوری را میکنیم و استاد هم سعی میکند که به مدیر این فرصت را بدهد و در وی انگیزهای ایجاد کند که خودشان برای یادگیری زبان انگلیسی زمان بگذارند.
نکته دوم اینکه خب با شناختی که از مدیر پیدا میکنیم استاد مناسبی را برای ایشان انتخاب میکنیم ولی کار خوبی که موسسه باران دوباره انجام میدهد این است که در جلسهی سوم حتما از مدیر فیدبک میگیریم. اعتقادم این است که در یک دوره یادگیری تا آن ارتباط انسانی بین زبانآموز یا به عبارت بهتر بین شاگرد و استاد شکل نگیرد و دوستی حاصل نشود، درواقع اصلا یادگیری اتفاق نمیافتد. پس من باید ببینم اصلا این دو نفر با هم هماهنگ شده و ارتباط گرفتهاند یا خیر؟ ما زنگ میزنیم و فیدبک میگیریم، اگر آن مدیر فیدبک خوبی به ما بدهد و بگوید من با استادم هماهنگ شدم و همه چیز خوب است، من از جملات هیجانی مدیران میفهمم که رضایت دارند و خیالم راحت میشود. گاهی مدیر میگوید الان برای تصمیمگیری زود است و اجازه دهید چند جلسه بگذرد و بعد در مورد کلاس تصمیم گیری کنیم. ما در جلسه پنجم یا ششم کلاس، پیگیری میکنیم تا ببینیم مدرس و زبان آموز با هم هماهنگ شدهاند یا خیر و وقتی خیالمان راحت شد که آن دو نفر هماهنگ شدهاند، آن کلاس به روال خودش ادامه پیدا میکند. ما از زبان آموز و مدرس بازخورد میخواهیم و وقتی مطمئن میشویم مشکلی در مورد زمان، محتوا و استاد وجود ندارد، آن وقت، ماه به ماه از آنها بازخورد میگیریم . اما اگر مدیری به ما بگوید هماهنگی لازم بین مدرس و زبانآموز ایجاد نشده، موسسه باران، استاد را عوض میکند. این موضوع عوض کردن استاد برای موسسه ما و مدرسین ما، مساله کاملا عادی محسوب میشود چون میدانیم که باید ارتباط انسانی بین مدرس و زبانآموز شکل گیرد.
برای خیلی از آموزشگاهها و خیلی از اساتیدی که توی آموزشگاهها کار میکنند، تغییر استاد معنا ندارد. اگر مدیر در صورت عدم هماهنگی با استاد، نتواند به راحتی کلاس را کنسل کند و استاد را عوض کند، تجربه موفقی در یادگیری زبان نخواهد داشت.
در خلال صحبتهایتان به متد موسسه باران اشاره کردید، لطفا درباره نحوه آموزش زبان انگلیسی توضیح دهید.
متد موسسه باران، از تجربه کار با همین زبانآموزها و شنیدن فیدبکها و صحبت کردن با این دوستان شکل گرفته است. موسسه باران و خود مدیر عامل همیشه دوست داشتند یادگیری را برای بزرگسالان آسانتر، راحتتر و اثربخشتر کنند. بنابراین روی این موضوع کار کردیم و متد آموزشی موسسه باران KLS نام دارد که اسم اختصاصی خود موسسه باران است. در این روش 120 ساعت اول تمرکز اصلی کار روی بحث شنیداری و تقویت مهارت listening است. زبان آموزها باید ورودی خوبی داشته باشند. درست مثل کودکی که وقتی میخواهد زبان یاد بگیرد دوسال فقط میشنود و بعد حرف زدن را شروع میکند. ولی در 120 ساعت دوم به صحبت کردن تمرکز میکند. این صحبت کردن، همان 120 ساعت اولی است که فرد بتواند ورودیهای خیلی خوبی دریافت کند. البته در 120 ساعت اول ممکن است Speaking یا صحبت کردن هم داشته باشیم اما تمرکز اصلی قطعا بر listening و تقویت مهارت شنیدن است.
چند بار در مورد اساتید و مدرسین موسسه باران صحبت کردید، آیا روش خاصی برای جذب مدرس دارید؟ به نظر میرسد که این موضوع برای شما اهمیت زیادی دارد.
بله واقعا به نکتهای اشاره کردید که برای موسسه باران بسیار مهم است. شاید یکی از سختترین فرایندهای کاری موسسه باران، جذب نیروی انسانی باشد، فرقی نمیکند که هدف جذب کارمند دفتری باشند یا اساتید زبان چون مخاطب ما سازمانها هستند و باید نکات کار با سازمانها را در نظر بگیریم. مثلا خیلی ازافرادی که فرم رزومه را پر میکنند، اساتید خیلی خوبی هستند و در حال تدریس در آموزشگاههای خوب کشورمان هستند. ولی برای ما مواردی مهم است که شاید برای آموزشگاههای دیگر چندان مهم نباشد مثل صداقت، رفتار، رازداری. چون زبانآموزان ما در سازمانها و ردههای مختلف بالای سازمان کار میکنند و اینکه مدرسان ما درک کنند که حرفها در آن سازمان و آن اتاق باید بماند و به بیرون درز نکند، برای ما بسیار مهم است.
موسسه باران در مراحل مختلف فرایند استخدام منابع انسانی خود، مصاحبه رفتاری دارد. بعداز تایید مدیرعامل از مصاحبه رفتاری آموزش مدرس شروع میشود. همه اساتید، اساتید خوبی هستند که در حال تدریس در آموزشگاههای سراسر کشور کار هستند ولی از آنجا که مخاطب ما، مخاطب خاص است، ما هم حساسیتهای خاص خودمان را داریم تا از آن طرف، مشکلی با سازمان یا با مدیران نداشته باشیم. شاید بتوان گفت از هر هزار رزومهای که وارد مجموعه باران میشود، یک درصد انتخاب شدهو وارد سیکل جذب اساتید باران میشوند.
اجازه دهید آخرین سوال را هم بپرسم، شما برای آموزش زبان انگلیسی مدیران در دوره کرونا چه راهحلهایی دارید و آیا کلاس زبان انگلیسی مجازی و کلاس آنلاین و غیر حضوری برای این دوره دارید یا خیر ؟
بله، از اسفند سال گذشته (1398) که بحث ویروس کرونا پیش آمد، ما به سرعت سیستم آموزشمان را به سمت آموزش آنلاین بردیم. درحالی که قبل از کرونا، کلاسها به صورت حضوری برگزار میشد. حالا همکارها درحال کار با سیستم نرم افزاری اسکایپ و ادوبی کانکت هستند. آنلاین شدن آموزش برای بسیاری از مدیران موجب نتایج بهتری شد چون ما با صنایع مختلف مثل صنعت پتروشیمی یا صنعت فولاد کار میکنیم و خب این دوستان دفاتری در تهران دارند و همیشه درحال تردد بین تهران و عسلویه، ماهشهر، اهواز یا اصفهان بودند و وقتی میخواستند در جلسه آموزش حضوری شرکت کنند، حتما باید تهران حضور پیدا میکردند ولی الان این امکان برایشان وجود دارد که در تهران کلاس حضوری و در شهر محل کار خود کلاس آنلاین داشته باشند و کلاس ها قابلیت برگزاریبه هر دو صورت را دارد.