در این مقاله قصد دارم، به معرفی رمان به دنبال رویاها در تابستان بپردازیم. یک کمدی رمانتیک فوق العاده دلگرم کننده و امید بخش برای نجات زندگی. اگر شما به دنبال داستانی جذاب با کشش بالا هستید کتاب به دنبال رویاها در تابستان را به شما پیشنهاد می کنم. لینک خرید کتاب به دنبال رویاها در تابستان
ایوا بلو دختر جوانی که از زمانی چشم به جهان باز کرده بود تنها با یک چهره بود، آن هم چهره ی، مادرش مادری که دنیای خود را در سفر و تجربه ی هیجان های عجیب و غریب یافته بود.او با دنیای آرام ایوا گویی فرسنگ ها فاصله داشت.
داستان اصلی رمان به دنبال رویاها در تابستان از جایی شروع می شود که ایوا مادرش به طور ناگهانی از دست می دهد. اکنون ایوا حتى تنها سرپرست خود را نیز کنارش نداشت. بعد از آخرین سفر ژولیت او دیگر وقت باز نگشته بود و ایوا فقط با یک تماس تلفنی از خبر مرگ مادرش باخبر شده بود. ایوا بلو مانده بود و یک دفترت خاطرات و آرزوهای مادرش. سخت بود اما باید عملی می کرد. پس تصمیم خود را گرفت تا سفر دور دنیای خود را شروع کند و به آرزوی مادرش جامه عمل بپوشاند.
چه سفری منتظر ایوا بلو و راهنمای تورش ثور اندرسون بود؟ سفری مهیج و خنده دار و پر از اتفاقات عجیب و غریب که قطعا با خواندن آن لبخند بر لبانتان نقش خواهد بست اثری. خاص و کمدی از هالی مارتین در انتظار شماست.
از پله ها بالا رفت. از کنار عکس هایی که روی دیوار آویزان بودند و حتی یکی از آنها هم صاف نبود، گذشت. تصاویر زیادی از طلوع و غروب خورشید وجود داشت. ژولیت طلوع و غروب خورشید را خیلی دوست داشت. میگفت طلوع خورشید نشانه ی یک شروع جدید است و فرصت هایی که هر روز پیش روی ما قرار دارند بی نهایت هستند.
معتقد بود، یک غروب زیبا، نیز پایانی فوق العاده و عالی برای یک روز بی نظیر است. می دانست که باید این تصاویر که آخرین نشانه های حضور مادرش در این خانه بود را جمع کند ولی باید آن را به روز دیگری موکول می کرد.
ایوا ایستاد و با دیدن عکسی از مادرش که با پاهای باز روی یک موتورسیکلت بزرگ هارلی دیویدسون نشسته بود، لبخند به لبانش آمد.
وقتی با ایوا تماس گرفتند و گفتند مادرش مُرده، اصلاً برایش غیر منتظره نبود. البته دردناک و تأثرانگیز بود. اما با توجه به نحوه ی زندگی ژولیت در چند سال آخر، اصلاً تعجب برانگیز نبود. با کارهای مخاطره آمیزی که مادرش انجام میداد مثل پرش های متعدد، فیل سواری، در آغوش گرفتن شیر و کایت سواری، ایوا هر لحظه منتظر بود با او تماس بگیرند که مادرش دیگر به خانه برنمی گردد.
بالاخره هم در تصادف ماشین جانش را از دست داد؛ حادثه ای که به نظر میرسید برای کسی به زیبایی و سرزندگی ژولیت بسیار احمقانه و ملال آور است. همیشه می گفت اگر قرار باشد بمیرد، در شکوه و جلال خواهد مرد و مرگش چنان جذاب خواهد بود که در روزنامه ها بنویسند.
حتی به این آرزویش هم دست نیافته بود. ایوا به سمت طبقه ی بالا رفت و یکی یکی نگاهی به اتاق ها انداخت کـه کاملاً خالی از روح زندگی بود. تنها اتاقی که به آن سر نزده بود، اتاق زیــر شیروانی بود و ایوا نمیدانست آنجا چه خبر است...
هالی مارتین (Holly Martin) در فهرست نهایی جایزه استعدادهای جدید در جشنواره عاشقانه قرار گرفت. داستان کوتاه او در مسابقه سان لانگر برنده شد و در گلچین سان لانگر منتشر شد. او برنده مسابقه کارینا شد. او با رمانش به نام کتاب مهمان برنده مسابقه کارینا ولنتاین در جشنواره عاشقانه ۲۰۱۳ شد. او در جشنواره عاشقانه ۲۰۱۴ در فهرست نهایی بهترین کتاب رمانتیک، بهترین کتاب الکترونیکی و نوآوری در داستان رمانتیک قرار گرفت.
