کتاب جاسوس، یکی دیگر از آثار پرفروش و محبوب نویسنده برزیلی پائولو کوئلیو است جاسوس داستان فراموش نشدنی زنی است که خود به جرات داد تا برخلاف عرف دورانش زندگی کند و بهایش را نیز پرداخت. داستان کتاب جاسوس( The Spy ) بر اساس اتفاقات واقعی نگارش شد و به زنی به نام ماتا هاری می پردازد. سرگذشت پرفراز و نشیب این زن که به اتهام جاسوسی علیه فرانسه در برابر جوخه اعدام ایستاد، یک رقصنده که در جریان جنگ زندگی اش به اتفاقات مختلفی می پیوندد. افسونگر، قربانی خشونت، قربانی بازی های سیاسی کشورهای متخاصم، مادر بی بهره از حق سرپرستی فرزند، قربانی خشونت خانگی، جاسوس، انسان جنگ زده، روسپی اعیان و اشراف زندگی ماتا هاری (Mata Hari) شهر فرنگی است از همه این نقش ها و با این حال او همه این ها بود و هیچ کدام نبود.
آغاز کتاب داستان «جاسوس» صحنه صبح اعدام ماتا هاری است که از خواب برمیخیزد تا برای اعدام آماده شود و در نهایت با شلیک آخرین گلوله در شقیقهاش، افسر شلیک کننده این جمله را به زبان میآورد: «ماتا هاری مرده است.»
جسد ماتا هاری در گوری کم عمق که هیچ نشانی از آن به جا نیست دفن شد و طبق رسم آن روزگار فرانسه، سرش را جدا کردند و به نمایندگان دولت تحویل دادند. سر او تا چند سال در موزه آناتومی خیابان سن پییر پاریس نگهداری میشد تا آن که در تاریخی نامعلوم ناپدید شد. مقامات موزه تازه در سال ۲۰۰۰ بود که متوجه غیبت سر شدند.
پائولو کوئیلو درباره نوشتن رمان «جاسوس» نوشته است: با آن که تلاش کردم رمانم را براساس واقعیتهای زندگی ماتا هاری بنویسم، ناگریز بودهام در مواردی گفت و گوها را از خودم خلق کنم، صحنههایی را به هم بپیوندم، ترتیب و توالی وقایع را تغییر دهم و هر چیزی را که فکر میکردم به روایت نامربوط است، حذف کنم.
حالا من فقط دخترم را داشتم ، خانه ای که همیشه خالی بود ، شوهری که هیچ گاه از ترس خیانت ، مرا با خود به جایی نمی برد و در نهایت شهری بسیار زیبا که با من ظالمانه رفتار کرد. اینجا، در این شهر ، من در بهشت بودم. اما خانه جهنمی بود که مالکش من بودم.
تا اینکه یک روز همه چیز تغییر کرد ! فرمانده ی رودولف ، افسران ارتش و همسرانشان را به یک مراسم محلی رقص که به افتخار یکی از حکمرانان جزیره برپا شده بود دعوت کرد. رودولف که هرگز نمی توانست به فرمان مافوقش نه بگوید ، از من خواست یک لباس گران قیمت و هوس برانگیز برای پوسیدن در مراسم تهیه کنم...
گرترود مارگارت زله معروف به ماتا هاری رقاص هلندی-آلمانی و متهم به جاسوسی در جریان جنگ جهانی اول در خاک فرانسه برای آلمانیها بودماتاهاری، نام هنری او یک واژه مالایائی و به معنی آفتاب است.
مارگاریتا گیرتوئیدا که نام اصلی او گریته زِلِ مک لئود بود در ۷ اوت ۱۸۷۶ در شهر لیوواردندر کشور هلند به دنیا آمد. او بزرگترین فرزند از ۴ فرزند آدام زِل و آنتیه وان در میلن بود. پدر او یک مغازه کلاه فروشی داشت و با یک سرمایهگذاری موفقیتآمیز در نفت آنقدر پولدار شد که توانست یک زندگی اشرافی برای دخترش ایجاد کند.