در کتاب « نیمه تاریک وجود » از بخشی از وجود شما سخن می گوید که به روی آن چشم بسته و نادیده اش گرفته اید.
بخشی از شما که بدون پذیرش آن هیچگاه کامل نخواهید شد و به یکپارچگی دست نخواهید یافت.
دبی فورد در این اثر به شما یادآور می شود که هریک از ویژگی های انسانی همچون موهبتی خداداد هستند که کاربرد و نقش خاصی در ابراز خویشتن حقیقی ما دارند.
او با شرح نمونه هایی زنده ، شفاف و تکان دهنده از تجارب خود و مراجعه کنندگانش ، چشم ها را به گستره ی بیکران وجود انسان می گشاید و اثبات می کند همان بخش مطرود وجودمان گنج هایی مدفون در تاریکی هستند که چناچه آن ها را بجوییم و بیابیم ، می توانیم از دایره ی سرگشتگی تکرار شکست ها ، نا امیدی ها و درجا زدن های در زندگی خود فراتر برویم.
کتاب نیمه ی تاریک وجود چگونگی قرار گرفتن در جایگاه دیگران و نرمش پذیری در برابر رفتارها و واکنش های آن ها را در وضعیت های گوناگون به ما می آموزد.
با خواندن این کتاب راهی به سوی سعادت و آرامش خواهید یافت.
همچنین شیوه ی دوست داشتن خود را خواهید آموخت این امر می تواند گوهری در زندگی شما محسوب شود . زیرا کسی که خودش را دوست دارد ، تاوان تغییر دنیایش را خواهد داشت.
بسیاری از ما رشد می کنیم و ویژگی های مثبت مان افزایش می یابد ، زیرا زندگی مان سرشار از درد و رنج می شود.
گاه فشار این درد و رنج ها آن قدر زیاد است که احساس می کنیم دیگر توان تحمل شان را نداریم .
کتاب نیمه ی تاریک وجود در مورد برداشتن نقاب از آن جنبه از خودمان است که ارتباط های مان را خراب و روحیه مان را خرد کرده. آن جنبه از خودمان که اجازه نمی دهد توان دستیابی به رویا هایمان را داشته باشیم.
این همان چیزی است که کارل یونگ آن را سایه می نامد که شامل تمام بخش ها و جنبه هایی از زندگی مان می شود که همواره سعی در انکار یا پنهان کردن آن داریم.
سایه چندین فاکتور در خود دارد:
ترس ، طمع ، خشم ، کینه جویی ، شرارت ، خوخواهی ، سلطه طلبی ، تنبلی ، دورویی ، دشمنی ، زشتی ، فریبکاری ، بی ارزشی و....
این فهرست می تواند همچنان ادامه یابد . نیمه تاریک وجود ما همچون انباری عمل می کند. همه ی ویژگی های غیر قابل پذیرش مان – همه ی آ« چیزهایی را که وانمود می کنیم نیستیم و ما را در برگرفته اند- در آن قرار دارد. این ها چهره های متفاوت از ما هستند که مایل نیستیم به جهان و نیز به خودمان نشان دهیم .
هرچیزی را که از آن متنفریم و در برابرش مقاومت می کنیم یا برای خودمان نمی پسندیم ، در زندگی مان رخ می دهد و سبب می شود خودمان را بی ارزش بیابیم .
هنگامی که با نیمه ی تاریک وجودمان رو در رو می شویم اولین واکنش غیر عادی ما این است که می خواهیم از آ« روی برگردانیم.
دومین بازتاب ما چانه زدن با آن است که می خواهیم ما را ترک کند.حال آنکه این بخش از وجودمان نیاز به نگرش و توجه بیشتری دارد.
درباره ی نویسنده ی کتاب دبی فورد بخوانید...