تولید کنندههای محتوا همیشه یه داستانی دارن که من اسمشو میذارم پارادوکس محتوا.
این قضیهی پارادوکس محتوا بر میگرده به اون فکری که شبا موقع خواب یقهی آدمو میگیره. فکر میزنه ایده میرقصه. ایدههای تولید محتوای متنی، محتوای صوتی، محتوای تصویری، سلسله پست ها و مقاله ها و برنامه ها. اندازهی شبکهی HBO ایده های جذاب میاد سراغتون.
قضیه وقتی بدتر میشه که قرار میذارید محتوایی که تولید میکنید محتوای به دردبخور، با کیفیت و در عین حال جذابی باشه.
حالا شمایید و هزارتا ایدهای که میدونید جذاب در آوردن هرکدومش کار یه روز و دو روز نیست که باید عمر به پاش گذاشت.
خب فکرتون که اصلن سمت تولید محتوا نکردن که نباید بچرخه. چون شما تولید کنندهی محتوایید و چون تولید کنندهی محتوایید وسط بیابون هم ولتون کنن باید محتوا تولید کنید.
من به تجربه برای این شرایط چندتا راهکار به ذهنم رسید که با شما در میون میذارم.
وقتی شما اسم خودتون رو گذاشتین تولید کنندهی محتوا یعنی قاعدتن باید سفارش محتوا هم داشته باشید. خب از طرفی هم حوزههای مورد علاقهتون رو انتخاب کردید. (نکردید؟ این یادداشت رو بخونید) حداکثر دو سه تا حوزه رو دارید کار میکنید و براش حرف دارید و سفارشهاتون هم تو همین چنتا حوزه داره سمتتون میاد، به خاطر همین می تونید ایدهها رو یه جایی یادداشت کنید و به محض این که مشتریای حاضر شد بابتش پول بده، از طاقچه بردارید و حالا تولید نکن، کی تولید کن.
این جوری هم دارید لذت ایدههاتون رو میبرید هم تولید شدهن، هم درآمد شماست و هم رزومهتون.
تازه وقتی هم که مجبورید ایده بزنید ایدهتون نمیاد میتونید برگردید ازشون استفاده کنید.
این توصیه رو از نویسندگی میشه قرض گرفت و به کار بست. اگر اشتباه نکنم این توصیهی همینگوی باشد که فرض کن ایدهت یه فنره، دستتو بذار روش تا جایی که میتونی نگه دار. شما هم با ایده هاتون همین کار رو بکنین. اصلن سعی نکنین تا ایده ای به ذهنتون خطور کرد از این که جهان رو با ایده تون متحول نکردید عذاب وجدان بگیرید. به ایده تون خوش آمد بگید و بذارید بره یه گوشه بشینه ماستشو بخوره و شما هم به بقیهی زندگیتون برسید. ایده ای که رهاتون نمیکنه خودش راهش رو برای بیرون زدن پیدا میکنه. پس در واقع نتیجه این شد که ننویسش، کاری نکن ... اگر تونستی.
دست ورزی با انواع محتوا برای شمایی که کارتون تولید محتواست، خیر دنیا و آخرت رو با هم داره. این که از خم و چم انواع محتوا اطلاع داشته باشید بعدهها خیلی به دردتون میخوره که به وقتش مفصل دربارهش حرف میزنم. اما یه امتیاز هم داره این کار، این که شما رزومهتون قوی میشه و بهتر تصمیم میگیرید که برای کار محتوا کدوم یکی از نقشها رو به عنوان تخصص بر میدارید. اون وقت شما یه فرق خیلی بزرگ با خیلیها دارید. این که شما دربارهی تخصصهای دیگر محتوا هم دید دارید.
اساس کار شما ایده پردازیه، پس اشتباه ترین کار اینه که ایده ها رو خفه کنید و سعی کنید ایده پردازی نکنید. مثلن فرض کنید شما یک بازیکن حرفهای تنیس هستید و از این نگرانید که تنیس خیلی وقتتون رو میگیره و اون نتیجهای که میخواید نمیگیرید و به خاطر همین تصمیم میگیرید تنیس بازی نکنید. چه اتفاقی میافته؟ بله شما دیگه بازیکن حرفهای تنیس نیستید. دربارهی محتوا هم دقیقن به همین شکل است.
وقتی شما ایده پردازی رو کنار بذارید درست از یک ثانیه بعدش شما دیگه تولید کنندهی محتوا نیستید.
اما اگر سعی کنید به جای این که ایده هاتون رو به معضل تبدیل کنید باهاشون تفریح کنید قضیه خیلی فرق میکنه. کلن جلوی ایده هاتون رو نگیرید باهاشون حال کنید، خیال پردازی کنید ولی افراط نکنید و ارتباطتون رو بادنیای واقعی از دست ندید.
بعدن دربارهی این حرف میزنیم که شیوهی دقیق و درست ارزیابی ایدهها چطوریه.
مطالب این جا رو میتونید در اینستاگرام من، سایت استوری برند و در اپلیکیشن کست باکس هم دنبال کنید.
اینستاگرام: bardiabahrami15
کست باکس: BPLAN
سایت استوری برند: mystorybrand.ir
*** اگر در سرچ BLAN در کست باکس مشکل داشتید اسمم رو سرچ کنید : bardia Pourbahrami**