سال اول تدریس (دروس فنی هنرستان رشته الکترونیک و برق) که از میانه سال وارد مدرسه شدم، فهمیدم خیلی از بچهها فهمی از بزرگی اعداد ندارند. جلسه بعد از اون کلاس و اولین جلسه تدریس دروس فنی سالهای که با «پیشوندهای یکا» شروع میشه (دانش فنی پایه و...) رو با یه شبهآزمایش ساده شروع میکنم که هرسال هم یه نتیجه جذاب داشته! آشنایی با پیشوند یکاها یه هدف آموزشیه و در کنارش یادآوری محاسبه با استفاده از اعداد نمایی و نمادعلمی هم از دیگر اهداف این بازی آموزشیه!
من این بازی رو برای چندسال متمادی انجام دادم. هنرستانها امسال و سال گذشته را هم در بسیاری از مواقع مثل ابتدای سال حضوری برگزار میشدند و اجرای این بازی ممکن بود. برای امسال (سال تحصیلی 1400-1401) هم شب قبل از اجرای این شبهبازی، در توییتر شرح و توضیح دادم که با بازخوردهایی از کاربران نیز همراه بود که میتونید به اون رجوع کنید.
شیوه کار اینجور بوده که بعد از تدریس یکاهای پیشوند مثل گیگا، دکا، هکتو، میلی، نانو و... و کلیاتی از درس وقتی یه ذره از سختی درس که متوجه میشن. میگم «میتونید برای پاس شدن این درس و باقی دروس که با من دارید اونم با نمره ۲۰ میتونید بجای درس خوندن بیایید و از عدد 0 تا 2.5G (دو و نیم گیگ) رو بنویسید و حداقل در ۵ درس که تا پایان دیپلم دارید، یعنی در ۲۵ پودمان ۲۰ بگیرید. اما باید امروز اعلام کنید و اگه نتونستید بنویسد باید شیرینی بگیرید.»
واکنش همیشگی این چندسال در چندکلاس متفاوت این بوده که تقریبا ۲۰ درصدی سریع اعلام آمادگی میکنن و اسماشون رو یادداشت میکنم. با کمی تحریک و وسوسه و جو دادن به ۶۰ درصد کلاس میرسه. خیلیها متوجه میشن. با فریادی به دوستاشون میگن نمیشه ولی حتی از همونها هم وقتی میبینن دوستاشون قبول کردن هم اعلام آمادگی میکنن. و این طمع و حسادت و جوگیر شدن خیلی جالبه و بعدها، بارها یادآوری میکنم (:
از سوالات همیشگی این بوده که میتونیم با خانواده بنویسیم؟ میگم آره. میتونیم برنامه بنویسیم (با پایتون، سی، بیسیک و...) و پرینت بگیریم؟ میگم آره. تا آخر سال میشه بیاریم؟ آره. ...؟ آره. با همین سوالات آمار به ۷۰ درصد هم رسید یکبار.
خب نیمه اول بازی تموم میشه و اسامی رو یادداشت میکنم [سعی میکنم روی حدود 50 درصد دانشآموزان متوقف بشه و اگه بیشتر اعلام آمادگی داشتن با فرصت انصراف و... آمار رو کمتر میکنم. دلیلش هم جذابیت بیشتره!].
نیمه دوم با این جمله شروع میکنم ک ه میگم:
شما که قراره بنویسید بیاید حساب کنید چقدر زمان، چقدر پول، چقدر کاغذ و چه تعداد کامیون نیاز دارید؟
خب این جذابیت ایجاد میکنه که به روش حل مساله با نماد علمی توجه کنن و خیلی خوب هم توجه میکنن. یه زمان متوسط در نظر میگیریم. یکی رو میگیم بنویسه و زمان متوسط حساب میکنیم. به همین روش تعداد متوسط عدد در هر برگ کاغذ. ابعاد کاغذ و... همه هم با یکاهای پیشوند و نماد علمی. وقتی میفهمن اگر ۲۴ ساعته با سرعت تقریبا ناممکن برای نوشتن ۰ تا دو ونیم گیگ چندسال باید وقت بذارن و چه بودجه عظیم و چندصد تریلر نیازه. میفهمن ده به توان ۹ یعنی چه!
روش محاسبه چجوریه؟
روش محاسبه زمان نوشتن به طورکلی این شکلی هست که یه زمان متوسط در نظر میگیریم. مثلا یکی رو میگیم بنویسه و زمان متوسط حساب میکنیم. روشها برای هر اجرا تفاوت داشته. چون با پیشنهاد بچهها انجام میدیم. مثلا امسال گفتیم اینجور حساب کنیم که ابتدا بیایم تعداد ارقام (نه عدد) لازم برای نوشتن از 0 تا 2.5 گیگ رو بدست بیاریم (تخمین) و سرعت متوسط نوشتن رقم رو محاسبه کنیم و بر اون اساس تخمین بزنیم.
چون هدف محاسبه دقیق نیست و تخمین هم کار راه انداز هست
بعد از محاسبه تعداد رقم و سرعت نوشتن محاسبه باقی موارد مثل زمان نوشتن (برحسب ثانیه و سال) و یا تعداد برگ لازم (با در اختیار داشتن تعداد رقم در هرصفحه) و بودجه لازم (با در نظر گرفتن قیمت هر برگ) و... راحت هست و صرفنظر میکنم از آوردن آنها و تنها به زمان لازم برای نوشتن اکتفا میکنم که مطابق محاسبه ما شد 250 سال بدون توقف و خستگی!
خب ما تا آخر سال شیرینی داریم. منتها یه ترس و چالش سطح درآمد خانوادهها بوده که نمیشه زیاد مانور داد و بعد فشار آورد که شیرینی بخرن. البته همیشه گفتم شکلات هم قبوله. کار خاصی نکردم، ولی پیشنهاد میکنم این شبهبازی ساده رو شما هم اگر معلمید و میتونید به درس ربط بدید اجرا کنید. من این مطلب رو قبلا (البته خلاصه تر) در توییتر نوشته بودم و بازخوردهای جالبی به همراه داشت که اگر علاقه مند بودید میتونید رجوع کنید. منتظر نظراتتان هستم.