اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
🔸وَلَن تَرْضَىٰ عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ
(ای پیامبر،) یهود و نصاری هرگز از تو راضی نخواهند شد، مگر اینکه از آیین آنان پیروی کنی! بگو:«بیگمان، هدایت خداوند است که هدایت راستین است.» و اگر پس از دانشی که برای تو آمده، از هوسها و خواستههای آنان پیروی کنی،
📍در برابر خدا هیچ یاور و مددکاری نخواهی داشت...
⭕️ صحنه سیاست بینالملل و مفاهیم اساسی آن، بیش از آنکه بر اساس عقل و منطق باشد، متأثر از روابط قدرت و گفتمان صاحبان قدرت است. این امر تا جایی پیش میرود که حتی تعریف خیر و شر نیز بنا به سلایق و منافع صورت میگیرد. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و سنگینی کردن کفه ترازوی قدرت به نفع ایالات متحده، این کشور برای پیشبرد اهداف خود نیاز به یک بازنگری در سیاست خارجه خود داشت. حال که سایه تهدید کمونیسم -شما بخوانید بهانه دخالت در امور کشورهای جهان سوم- رخت بر بسته، پیشبرد اهداف آمریکا نیاز به یک «دیگری» دیگر داشت؛ یک «غیر»، یک «ضد» تا با ثنویتسازیهای مسبوق به سابقه، خودش را نقطه مقابل آن تعریف کند.
این امر تا رخداد حمله به برجهای دوقلو و ساختمان پنتاگون، تا حدودی روی زمین مانده بود. قوت و نیرویی که این حادثه به هدایت سیاست خارجه آمریکا داد باعث تعریف یک «غیر» جدید شد؛ اسلام سیاسی.
✅ حالْ وقت آن شد که آمریکا عَلَم صلح و عدالتخواهی را که در انبارهای کاخسفید خاک میخورد دوباره برافراشته کند و برای تنظیم نظم جدید جهانی، قدمهای نحساش را در خاورمیانه بگذارد.
نقشههای شوم سران این کشور در تمامی زمینهها کامل بود. از مهمترین آنها میشود به طرح «خاورمیانه بزرگ» اشاره کرد که با درایت مقام معظم رهبری و فعالسازی محور مقاومت، سالهاست عقب افتاده وگرنه امروز شاهد چنین تقسیمبندیای در پهنه جغرافیایی اطرافمان نبودیم.
اما یکی از اقداماتی که سالهاست صورت گرفته، کنوانسیون بینالمللی سرکوب تأمین مالی تروریسم نام دارد.
نام بلندی دارد، اما نه به بلندی تاریخ ترور و ظلمی که میزبان آن یعنی ایالات متحده مرتکب شده است.
در ابتدای متن اشاره شد؛ مفاهیم اساسی منجمله تروریسم، توسط سران قدرت توصیف و معنا میشود. طبیعی است در این جهان که آنها بنیانگذار مفاهیم هستند، حماس تروریست باشد و IDF ارتش حامی حقوق بشر!
از همه عجیبتر، خبر پذیرش و اجرای آن توسط ایران است! حال اینکه چه مقدار از این قضیه اجرایی شده تا لحظه نگارش این متن مشخص نیست، اما چطور است که ما باید پذیرنده اوامر کنوانسیونی شویم که سپاه را سازمان تروریستی میداند؟ همان سپاهی که افتخار انتصاب یکی از خاصترین تعابیر حضرت امام خمینی(ره) را به خود دارد:
اگر سپاه نبود، کشور هم نبود!
سؤال زیاد است و فرصت اندک. در این اوضاع که تیغ مکانیزم ماشه -همانی که به تعبیر سردار دیپلماسی اصلا وجود نداشت- رسما روی گردن ایران در حال لغزش است، آیا واقعا راه برونرفت از لیست سیاه FATF، پذیرش مفاد CFT و پالرمو است؟ این عقبگرد ما از مواضعمان، چه نتیجهای به دنبال دارد؟
ای کاش حداقل کسانی که چنین حرکات محیرالعقولی را در مجلس پیاده میکنند، مردم را محرم خود میدانسته و با توضیحی هرچند کوتاه، دل این عزاداران جنگ ۱۲ روزه را آرام کند...آقایان، باور کنید، این مردم تمام چیزی هستند که دارید! نگذارید فاصله از این بیشتر شود. اقناع افکار عمومی را در این مسئله بهخصوص جدی بگیرید.
این اقدام حرکتی سازشکارانه است که علی رغم اعتماد و حسن نیت جمهوری اسلامی، همیشه با نیرنگ و خیانت طرف مقابل مواجه شده و هرگز وفای به عهد آنها را به همراه نخواهد داشت.
به دشمن برت مهربانی مباد!
که دشمن، درختیست تلخ از نهاد.
همان میوه تلخ آرد پدید،
از آن چرب و شیرین نیاید پدید...
ما فرض را بر خیر میگذاریم که اقدام شما، علیه سپاه عزیز ما تمام نمیشود، اما نکند که آیه ابتدایی این متن، شامل حالمان شود!
خدا با کسی رودروایسی ندارد...