«اگر مردم پشتیبان یک حکومتی باشند، این حکومت سقوط ندارد. کاری نکنید که مردم از شما بترسند، کاری بکنید که مردم با شما صحبت کنند.»
انقلاب اسلامى ایران به رهبرى امام خمینى(ره)، سرآغاز شکلگیرى نظام و حکومتى با ماهیت دینى و مشارکت بىنظیر مردم با اهداف بسیار متعالى بود. امام احیاءکنندهی مکتب سیاسى اسلام بود با ویژگىها و امتیازات خاص آن.
با شکل گیرى مکتب سیاسى امام، مفهوم و اصطلاح جدیدى تحت عنوان «مردمسالارى دینی» احیاء و مطرح گردید که بدون انفعال از دموکراسى غرب، ترسیم کنندهی نقش و نوع مشارکت و میزان دخالت مردم در نظام سیاسى اسلام بوده و حکومت را در خدمت و براى مردم معرفى مىکند.
یک نظام سیاسی در صورتی میتواند ضمانت ماندگاری داشته باشد که از یک پشتوانهی قدرتمند مردمی برخوردار باشد. امام از روزی که حرکت انقلابی خویش را آغاز نمودند، همواره مخاطبین اصلی را در هنگامهی بحرانها و افت و خیزهای سیاسی و اجتماعی مردم قرار دادند و رازمندی عنوان حکومت مردمی در نهضت امام در همین نکته نهفته است. ایشان در سخنرانیهای قبل و بعد از انقلاب، بارها به نقش مردم و به خصوص مستضعفین در اداره و پیشبرد کارهای حکومت تأکید داشتند.
مستضعفین در نظام سرمایهداری ارزشی ندارند؛ چون اساسا مولد ثروت و قدرت نیستند. اگر هم به آنها توجه میشود برای این است که شورش نکنند و به شکل صوری آنها را تحت مدیریت خودشان داشته باشند تا انسجام ظاهری جامعه از بین برود؛ اما در نظام مردمسالاری دینی همهی اهتمام حاکمیت بر افزایش کرامت و عزت مردم است و از نظر هویت و شخصیت انسانی فرقی بین ضعیف و غنی نیست. اینطور نیست که اگر فردی موقعیت اجتماعی یا ثروت ندارد، از اعتبار و آبرومندی کمتری برخوردار باشد. در فرهنگ اسلامی معارفی داریم که این مسئله را تأیید میکنند از جمله اینکه فرمودند کرامت انسانی مهم است و در کرامت انسانی هم تقوا اهمیت دارد. این موضوع نشاندهندهی این است که عدم برخورداری مالی، یک نفع یا ضعف محسوب نمیشود. همچنین امیرالمومنین علیهالسلام فصلی از خطبههای خود را بهصورت عام به مردم توصیه کردند که بیشتر برای مستضعفین است. به همین دلیل آنها کرامت بیشتری دارند. حضرت میفرمایند: «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا»؛ خودتان را سبکبال کنید تا سریعتر به قیامت و خدا ملحق شوید. پیامبر بههیچوجه حکومتی که بعدها بخش زیادی از کرهی خاکی را فراگرفت، با قدرت صاحبان ثروت و قدرت بهدست نیاورد، بلکه با پشتوانهی مردم مستضعفی که از کمترین امکانات برخوردار بودند، توانست این حکومت را بهدست بیاورد. امیرالمومنین در خطبه ۳۷ نهجالبلاغه میفرمایند: «الذَّلِیلُ عِنْدِی عَزِیزٌ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ لَهُ، وَ الْقَوِیُّ عِنْدِی ضَعِیفٌ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ مِنْه»؛ مستضعف نزد من عزیز است تا حقش را از کسانی که ظالم هستند، بگیرم و آنهایی که از نظر دیگران قوی هستند و حقی را که از دیگران تضییع کردند و بهواسطه تصاحب حق دیگران بزرگ شدند و جایگاهی برای خودشان فراهم کردند، از آنها بگیرم.
در نظام حکومتی اسلام «اراده مردم» منبع قدرت است، و «اراده خداوند» منبع مشروعیت، لذا تنها در نظام حکومتی اسلام است که دو رکن عقلی حکومت یعنی قدرت و مشروعیت، هر یک جایگاه منطقی و عقلی خود را دارا میباشد. امام خمینی پس از آنکه در بسیاری موارد بر حقِ مردم برای تعیین سرنوشت خود تاکید میکنند، به جایگاه رای مردم در حکومت اشاره کرده و بر این باورند که حکومت اسلامی حکومتیست که صددرصد متکی به آراء ملت باشد. ایشان در این باره میفرمایند: «ما تابع آراء ملت هستیم. ملت ما هرطور رای داد ما هم از آن تبعیت میکنیم. ما حق نداریم، خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است که ما به ملتمان یک چیز را تحمیل کنیم.»
ایشان در بیان ضوابطی که در جمهوری اسلامی باید حاکم باشد، ضمن برشمردن مهمترین آنها میفرمایند: «متکی به آراء ملت باشد به گونهای که تمام آحاد ملت در انتخاب فرد یا افرادی که باید مسئولیت و زمام امور را بدست گیرند شریک باشند. در این حکومت به طور قطع باید زمامداران امور دائماً با نمایندگان ملت در تصمیم گیریها مشورت کنند و اگر نمایندگان موافقت نکنند نمیتوانند به تنهایی تصمیم بگیرند.»
مداخله مردم در سرنوشت خویش در نظام جمهوری، با انتخاب رئیس جمهور و نمایندگان مجلس پایان نمییابد و نظارت بر عملکرد آنان، و در شرایطی عزل آنها ادامه مییابد: «در جمهوری، حق است و مردم میتوانند بگویند نه، تو غلط کردی برو دنبال کارت.»
امام همواره بر اصل نظارت تاکید داشتهاند و آن را مانع شکلگیری استبداد میدانند. ایشان حکومت مردمسالاری و جمهوریاسلامی را تحت نظارت، ارزیابی و انتقاد مردم و عموم ملت میدانند به نوعی که ناظرِ مجریان و متولیان امور حکومت محسوب میشوند: «آنان ناظر و هادى مجريان امور مىباشند. اين حكومت در همهی مراتب خود، متكى به آراى مردم و تحت نظارت و ارزيابى و انتقاد عمومى خواهد بود.»
ایشان معتقد هستند که نظارت مردم امری فراگیر است، بهطور مثال در انتخابات که یکی از ابزارهای زمینهساز کنترل و نظارت است خود مردم بر امور انتخاباتی نظارت دارند. امام خمینی در مجموع گفتهها و نوشتهها و موضعگیریهایشان در مراحل مختلف انقلاب، به حق حاکمیت «مردم» پرداختهاند و معتقد هستند که تا مردم در صحنه نباشند، هیچکاری صورت نمیگیرد و ارادهی خدا در حاکمیت مستضعفان تحقق نمییابد.
زهرا متقی