محمد حقانی – کارشناسی علوم سیاسی | صهیونیسم لفظی است که در ادبیات دینی، ادبیات سیاسی و حتی در ادبیات سینمایی هالیوود زیاد شنیده میشود و حاکی از تفکرات متعددی است. از تفکر دینی در یهودیت که برآمده از تورات و تلمود است و یهودیان را در انتظار ظهور ماشیح و تشکیل دولت یهودی در تپه صهیون فرامیخواند، تا تفکری که بعدها و پس از رنسانس در مسیحیت پروتستان پیوریتن ظهور یافت، که در انتظار بازگشت مجدد مسیح بودند و خود را منتظران واقعی عیسی مسیح نامیدند و وظیفۀ دینی خود را زمینهسازی برای بازگشت مجدد عیسی مسیح میدانستند؛ تا تفکری که در برخی ملی-مذهبیگرایان یهودی شکل گرفت که قائل به کار فرهنگی برای دولت ماشیحانی در یهودیت بود و تفکر سیاسی صهیونیستی در برخی دیگر از لیبرالهای قومگرای یهودی که در آرزوی تشکیل دولت مستقل یهودی بودند؛ همۀ این موارد برداشتهایی از لفظ صهیونیسم، در ادبیات دینی و سیاسی قرون اخیر است. اگر بخواهیم به تعریفی واحد از لفظ صهیونیسم برسیم باید گفت: «جنبشی است که طرفدار بازگشت یهودیان به سرزمین تاریخی خود و ایجاد دوباره و استقرار حاکمیت مستقل یهود در آن سرزمین است»؛ این تعریف در میان اکثر صهیونیستها مورد توافق است و هر تفکری از منظر خود آن را تحلیل میکند.
رابطهای میان انواع صهیونیسم حاکم است که برخی را قبل از ظهور ماشیح به دنبال تشکیل دولت مستقل یهودی کشانده و برخی را منتظر ظهور نگه داشته و تشکیل دولت مستقل یهودی در فلسطین را به پس از ظهور ماشیح مشروط کرده است. بنابراین مهمترین عنصر در تفکر صهیونیسم بهطور خاص تشکیل دولت یهودی است که اختلاف نظر یهودیان مبنی بر اینکه این اتفاق پس از ظهور ماشیح رخ دهد یا پیش از آن، اندیشههای صهیونیسم را به چندین دسته مختلف تقسیم میکند که مهمترین آنان عبارتند از: صهیونیسم دینی در یهودیت، صهیونیسم دینی سیاسی در مسیحیت، صهیونیسم سیاسی در یهودیت و صهیونیسم فرهنگی در یهودیت.
ریشۀ اندیشۀ صهیونیسم دینی و فرهنگی به شریعت یهودی و آموزههای تورات و تلمود باز میگردد. این تفکر معتقد است در آخرالزمان شخصی از نسل داوود، دولت یهودی خود را در تپۀ صهیون (اورشلیم) تشکیل میدهد و تا قبل از ظهور این شخص نباید به سرزمین موعود رفت. در مقابل صهیونیسم سیاسی معتقد به تشکیل دولت یهودی بدون توجه به ظهور منجی است. این تفکر، روشی بود که نخستین بار توسط تئودور هرتزل مطرح شد. هرتزل برای یهودیان جهان عبارت «ملت» را به کار میبرد و همین کلمه زمینهساز آن شد تا وی با مقدمه قرار دادن آن، نتیجهای تحت عنوان «ایجاد دولت مستقل یهودی» تعریف نماید. این ایده در کنگرۀ بال به تصویب رسید و هرتزل در این باره گفت: «باید بگویم در بال، من کشور یهود را بنیان گذاشتم. این را علنی نخواهم گفت، چون اگر امروز چنین بگویم، جهان به من میخندد، اما شاید در عرض پنج سال و مسلما پنجاه سال آینده، جهان کشور یهود را به چشم خود خواهد دید.» در نهایت حدود 50 سال بعد از این کنگره در 14 مه 1948 دیوید بن گوریون، رئیس آژانس یهود، «تأسیس یک کشور یهودی در سرزمین اسرائیل، با نام دولت اسرائیل» را اعلام کرد. پیش از تئودور هرتزل نیز اندیشمندانی نظیر موسی هس، لئو پینسکر و گینزبرگ چنین استدلالی را درباره تشکیل دولت یهود مطرح کردند. موسی هس مینویسد: «آنچه را یک فرد یهودی به دلیل آنکه یهودی است نمیتواند به دست آورد، ملت یهود به اعتبار یک ملت، قادر به تحصیل آن خواهد بود.» عنصر حقارت و آوارگی قوم یهود در تاریخ پس از ادغام با مظلومنمایی برخاسته از هولوکاست در انتها یهودیان را مصمم ساخت تا برای این ایده دست به کار شوند. هدف اصلی این جنبش که در یهودیت، ملیگرایی نام گرفت، دستیابی به اهداف و آرمان صهیونیستی و تاسیس یک دولت ملی برای جامعۀ یهودیان در فلسطین بود. آنها تحت حمایت مسیحیان پروتستان پیوریتن بودند و با حمایت آنان، صهیونیسم سیاسی بهنام ملیگرایان یهودی بهویژه هرتزل ثبت شد. دیدار ویلیام هکلر، نویسندۀ کتاب بازگشت به فلسطین با تئودور هرتزل، موسس صهیونیست سیاسی یهودی و نویسنده کتاب دولت یهود، نمونهای از ایجاد همبستگی صهیونیسم مسیحی و ملیگرایی یهودی بود. خواستۀ اصلی مسیحیان صهیونیست آن بود که از دل یهودیت اما برخلاف تعالیم تورات و تلمود، بایستی حرکتی برای بازگشت به فلسطین ایجاد شود. پس از این اتصال تفسیری جدید از صهیونیسم در یهودیت ثبت شد.
زمینههای پیدایش صهیونیسم مسیحی به پروتستانتیسم و پیوریتانیسم باز میگردد. نهضت اصلاح دینی به رهبری مارتین لوتر با بیان اندیشههای عبرانی مسیحیت به ستایش از یهودیان پرداخت و این فرایند توسط فرق منشعب آن به پیوریتانیسم ادامه یافت تا آنجا که هم اکنون یکی از بازوهای قدرتمند رژیم صهیونیستی به شمار میآید. در نهایت باید گفت گرچه تفکر صهیونیسم دینی یا فرهنگی ریشه در تورات و تلمود دارد و تفکر صهیونیسم سیاسی در یهودیت، ریشه در نگاه نژادی یهودی و نیز تفکر صهیونیسم مسیحی دارد؛ اما تشکیل دولت یهودی برای هر دو گروه مهم بود. نژادپرستان، دولت یهودی را قبل از ظهور ماشیح برای آرامش یهودیان خواستار بودند و مسیحیان صهیونیست نیز دولت یهودی را مقدمهساز بازگشت مجدد عیسی مسیح میدانستند و همین امر سبب ادغام این دو گروه در حمایت از تشکیل دولت یهودی شد. با این وجود، امروزه یهودیان سنتی همچنان با رژیم غاصب فعلی در سرزمین مقدس فلسطین مخالفت شدیدی دارند و آن را مخالف تعالیم توراتی و تلمودی خویش میدانند.