نوید شفیعی
هر انتخاباتی در هر دورانی اهمیت خاص خودش را دارد. به طور مثال انتخابات مجلس شورای اسلامی که حدود یک ماه و نیم به اجرای آن مانده است از جهات مختلفی حائز اهمیت است. برای مثال اگر دولت سیزدهم با یک مجلس کارآمد و بهروز همراه باشد طبعاً اثرگذاریاش چند برابر میشود. دولت سیزدهم با توجه به اینکه قراردادهایی همچون بریکس، شانگهای و قراردادهای اقتصادی دیگری با کشورهای همسایه و منطقه دارد، نیازمند مجلسی هوشمند است تا بتواند در راستای ایجاد زیرساختهای اقتصادی در کشور عمل کند. اما فارغ از این مسئله، یکی دیگر از انتخاباتهایی که برگزار خواهد شد، انتخابات مجلس خبرگان است. این انتخابات در نسبت با انتخابات اسبق حواشی زیادی داشته است. حسن روحانی رئیس جمهور دولت یازدهم و دوازدهم، برای این انتخابات کاندید شده است. اما سؤال اینجاست که به غیر از این شخص، نام کدام یک از کاندیداهای دیگر را شنیدهاید؟ حسن روحانی مصاحبهها، گفتوگوها و نشستهایی قبل از این انتخابات انجام داد و همچنان ادامه دارد. حال آنکه اگر نگاهی به ماههای قبل از این انتخابات بیندازیم، با سکوتی سنگین از سمت این فرد مواجه هستیم. در واقع به نظر میرسد که این فرد بعد از تمام شدن مسئولیت ریاست جمهوریاش و عمل نشدن به وعدههایی همچون برجام و همچنین کشاندن کشور به وضعیت بحرانی در آبان 98 کاری جز سکوت نمیتوانست بکند. بعد از سکوت دوساله، در ابتدا اقدام به انتقاد شدید از دولت سیزدهم کرد. از اعتراض به طرحهایی که دولت سیزدهم افتتاح میکند تا اقداماتی دیگر. به طور مثال مشاور حسن روحانی بعد از افتتاح فرودگاه سقز در کردستان اظهار کرد که این فرودگاه در دوره حسن روحانی افتتاح شده است. حال آنکه این فرودگاه تا قبل از افتتاح در دولت سیزدهم نه برج مراقبت داشت و نه قابلیت پرواز و فرود هواپیما. در نزدیکی انتخابات نیز با طرح مسئلههایی در رابطه با مقام معظم رهبری تیر نهایی برای دیده شدن را زد. اما هدف از این اقدامات چه بود؟ با اظهار نظر در خصوص رهبری تلاشی برای برانگیختن قشر حزب اللهی را کرد تا اگر رد صلاحیت شد بگوید این قشر با تحت فشار قرار دادن شورای نگهبان باعث شدند تا رد صلاحیتم کنند. اگر هم رد صلاحیت نشد، بگوید اینکه این قشر این صحبتها را راجع به من میکنند صحت ندارد. این سطح از تلاش حسن روحانی برای نشان دادن خود و تلاش برای دیده شدن و حضور در مقابل چشمان مردم نشان از به حاشیه رفتن این فرد و همچنین چنگ زدن به افکار عمومی و مردم است تا شاید مردم با پروپاگاندای رسانهایش، خیانتها و سهلانگاریهایی که داشته است را از یاد ببرند و دوباره بعد سیاسی خود را پررنگ کند.