بسیج دانشجویی دانشگاه تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه تهران
خواندن ۱۱ دقیقه·۴ سال پیش

هفده گناه آموزشی / مدیریت «شاد» آموزش و پرورش

ویروس کرونا هرچند دردسرهای بسیاری برای جوامع بشری ایجاد کرد، اما برای نگاه‌های تیزبین سرشار از اندرز و هشدار بود. تغییراتی که این ویروس در زندگی افراد و فعالیت‌های فردی و اجتماعی آن‌ها و همچنین نحوه مدیریت مدیران و قانون‌گذاری مراجع قانونی ایجاد کرد، نمودی از توانایی‌های جامعه و مدیران آن‌ برای آمادگی در مواجهه با بحران‌ها است؛ بحران‌هایی که خواه‌ناخواه شرایط کنونی جامعه جهانی مواجهه با آن‌ها را ناگزیر می‌نماید. در ایران عزیز ما بحران نعمتی است که خداوند متعال آن را هرگز از ما دریغ نکرده است؛ بحران‌هایی مانند جنگ، تحریم و... . در بسیاری از موارد این محدودیت و بحران‌ها را به فرصت تبدیل کرده و شاهد توفیقات قابل توجهی بوده‌ایم؛ اما متاسفانه بحران‌ها همواره به چند بخش‌ کلیدی کشور ما آسیب‌‌‌‌های جدی وارد کرده‌ا‌ند؛ آسیب‌هایی که در آن‌ها ماهیت خود بحران‌ها اثر مخرب کمتری نسبت به آنچه که «مدیریت بحران» می‌خوانیم، داشته‌اند؛ به شکلی که اگر به جای مدیریت بحران آن را به حال خود رها می کردیم، آسیب کمتری متوجه کشور می‌شد. یکی از این بخش‌‌های کلیدی و سرنوشت‌ساز، بخش آموزش است. آموزش، کارخانه تولید منابع انسانی کارآمد برای آینده هر جامعه است اما بحران مدیریت در این رکن اساسی جامعه در کشور ما بیداد می‌کند و اثرات این بحران مدیریت برای آینده کشور ما گران تمام خواهد شد. در واقع ویروس کرونا بیش از همیشه بحران مدیریت را به رخ ما کشید و مدیریت این بحران ثابت کرد مدیریت مدیران ما در این بخش از هر بحرانی آسیب‌زاتر است.

در این مجال توجه شما را به نمونه‌هایی از این بحران‌های مدیریتی جلب می‌نمایم؛ نمونه‌هایی که هر یک از آن‌ها شرط کافی برای استیضاح و اخراج جمعی از مدیران در سطوح مختلف، از وزیر تا مدیران زیر دست را دارا است:

▪ ۱. با شروع تعطیلات، علی‌رغم جدی بودن خطرات و تهدید ویروس کرونا، آموزش‌وپرورش چندان موضوع تعطیلی را جدی نگرفت و بعد از یکی دو تعطیلی موقت و کوتاه اعلام شد که تعطیلات طولانی مدتی در انتظار دانش‌آموزان است. شعار «مدرسه تعطیل است اما آموزش نه» این تصور را ایجاد می‌کرد که برنامه آموزشی جامع غیرحضوری با بیشترین ضریب نفوذ در اقصی نقاط کشور انتظار دانش‌آموزان را می‌کشد و قرار است در کمترین زمان و اتلاف وقت آغاز گردد. با همین تصور برنامه شبکه آموزش شروع شد؛ برنامه‌ای به عنوان مدرسه تلویزیونی ایران. این برنامه با ایرادات فراوان مواجه بود:

۱-۱. برخلاف تصور، شبکه آموزش در همه کشور پوشش آنتن‌دهی ندارد؛ به خصوص در مناطق محروم و مرزی به جای استفاده از شبکه آموزش می‌بایست از شبکه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های استانی استفاده می‌شد.

۲-۱. برنامه‌‌های شبکه آموزش از نظر زمانی بسیار محدود بود. میانگین زمان برگزاری کلاس برای هر پایه در مدرسه تلویزیونی ایران ۳۰ دقیقه در روز بود؛ در حالی که هر دانش‌آموز در حالت عادی در مدرسه سه زنگ ۸۰ دقیقه‌ای، یعنی ۲۴۰ دقیقه، فعالیت آموزشی چهره‌به‌چهره را تجربه می‌کرد که این فعالیت‌ها صرفاً تدریس نبود و با انجام پرسش، ارائه تکلیف، انواع آزمون‌ها و آزمایش‌ها و فرآیندهای تکمیلی پشتیبانی می‌شد. در مقابل آموزش تلویزیونی به معنی زمان کمتر، تنوع کمتر در شیوه‌های آموزشی و عدم پشتیبانی بود.

۳-۱. برنامه ارائه شده دروس در شبکه آموزش بسیار غیرعلمی و غیرکارشناسانه بود. به طور مثال درس شیمی پایه دهم در ۶ روز ۴ زنگ داشت و در ۹ روز دیگر هیچ زنگی نداشت و با توجه به اصول یادگیری این فاصله که در بسیاری از دروس تکرار می‌شد به هیچ وجه قابل پذیرش نیست.

۴-۱. برنامه ارائه‌شده در شبکه آموزش با قوانین آموزش‌وپرورش در مغایرت بود. با اینکه مسئولیت این برنامه‌ریزی با خود مدیران آموزش‌وپرورش بود اما قوانین برنامه درسی به هیچ وجه رعایت نگردید. بر همگان مشخص است که دروس با اهمیت بیشتر سهم بیشتری از ساعت تدریس هفتگی دارا هستند؛ در حالی که در برنامه مدرسه تلویزیونی شبکه آموزش این مطلب به هیچ وجه رعایت نشده بود؛ به طور مثال بیشترین ساعت درسی پایه دهم رشته ریاضی متعلق به دروس شیمی، زبان انگلیسی و زبان فارسی بود، در حالی که طبق قانون دروس ریاضی و فیزیک بیش‌ترین سهم از برنامه تدریس هفتگی را در این رشته دارا هستند. در جدول زیر وضعیت تدریس این رشته در شبکۀ آموزش در یک بازۀ ۵۰روزه و مقایسۀ آن با مدت زمان مشابه در مدرسه را مشاهده می‌کنید. این مشکل در سایر پایه‌‌های متوسطه دوم نیز مشهود بود.

اعداد مربوط به ۱۱ اسفند تا ۳۱ فروردین است
اعداد مربوط به ۱۱ اسفند تا ۳۱ فروردین است

▪ ۲. بعد از گذشت حدود دو ماه آموزش‌وپرورش از شبکه اینترنتی دانش‌آموزی خودرونمایی کرد. مشکلات این برنامه عبارتند از:

۱-۲. هزینه‌بر بودن آن برای خانواده‌ها که خلاف قانون اساسی کشور است. هزینه خرید یا تعمیر گوشی هوشمند، بسته‌های اینترنتی و سیم‌کارت، بسیاری از اولیا را شرمندۀ فرزندانشان کرد.

۲-۲. اعلام چند زمان برای شروع و بی‌نظمی‌های ناشی از آن.

۳-۲. عدم پوشش‌ اینترنت در مناطق محروم و مرزی کشور و اعتراف وزیر آموزش‌وپرورش به عدم دسترسی تمامی دانش‌آموزان به اینترنت.

۴-۲. ایرادات نرم‌افزاری بسیار که با توجه به بحرانی بودن شرایط می‌بایست برای امنیت روانی دانش‌آموزان در این مورد دقت بیشتری می‌شد. همین ایرادات در شهرهای دارای زیرساخت قوی مثل تهران باعث شد بسیاری از دانش‌آموزان و معلمان قید شاد را بزنند و فقط در آن اعلام حاضری کنند.

▪ ۳. دفاع تمام‌قد معاون آموزشی وزیر آموزش‌وپرورش در برنامه پرسشگر شبکه هفت از برنامه‌های ناقص آموزش‌وپرورش، به‌خصوص برنامه‌‌های شبکه آموزش در قالب مدرسه تلویزیونی ایران. به طور مثال ایشان فرمودند «نه میلیون بازدید از سایت شبکه آموزش و دانلود این تعداد نشانه استقبال مردم از برنامه‌های شبکه آموزش بوده است»، در حالی که ۱۴ میلیون دانش‌آموز و ۱۴ میلیون ولی دانش‌آموز (یکی از اولیا) به همراه دو میلیون کادر آموزشی کشور جمعیت مخاطب بالای سی میلیون نفر را برای این مدرسه تلویزیونی رقم می‌زند و اگر هر یک از این‌‌ها بیست بار اقدام به بازدید و یا دانلود فیلم‌های موجود در آرشیو شبکه آموزش می‌نمودند حداقل ششصد میلیون بازدید و یا دانلود می‌بایست صورت می‌گرفت، ولی ایشان رقم ناچیز نه میلیون را نشانه استقبال مردم از برنامه‌های شبکه آموزش فرض کردند.

▪ ۴. در ایامی که اشتباهات بسیاری از سوی مسئولین آموزش‌وپرورش در حال انجام بود انتظار می‌رفت کمیسیون آموزش مجلس طبق وظیفه نظارتی خود وارد عمل شده و جلوی این اشتباهات را بگیرد یا در تصحیح امور به آموزش‌وپرورش فشار وارد نماید، اما ظاهراً نمایندگان دغدغه‌‌های دیگری داشتند. هنگامی که رئیس کمیسیون آموزش مجلس در برنامه پرسشگر خطاب به معاون وزیر آموزش‌وپرورش در مورد شرکت سازنده برنامه شاد سوال می‌کرد طوری مسئله را مطرح می‌کرد که انگار او نیز فردی از مردم عادی است و فقط در حال نقد و یا سوال کردن از یکی از مسئولین است؛ در حالی که رئیس کمیسیون آموزش مجلس قدرت نظارت بر اَعمال آموزش‌وپرورش دارد و باید به جای سوال پرسیدن صرف، اقدام به اصلاح رویه‌های غلط نماید. کمیسیون آموزش مجلس نه تنها حرکت مثبتی در این زمینه نکرد بلکه با اظهارنظر بسیار غلط و ساده‌لوحانه دبیر کمیسیون آموزش مجلس (آقای میرزاده)، موجی از نگرانی و دلهره در میان دانش‌آموزان قوی و موجی از آسان‌گیری و بی‌خیالی در دانش‌آموزان ضعیف ایجاد شد. ایشان در بحبوحه مشکلات آموزش‌وپرورش در ایام تعطیلات کرونا، در اظهارنظری عجیب فرمودند: «امسال بهترین سال برای حذف کنکور و انتخاب دانش‌آموزان صرفاً بر اساس سوابق تحصیلی است»! بدون این که فکر کنند تکلیف دانش‌آموزانی که کنکور سال دوم یا نظام قدیم هستند چه خواهد شد و یا خیل عظیم دانش آموزانی که با معدل ۲۰ امتحانات نهایی را به پایان خواهند برد بر چه اساس در دانشگاه‌های برتر انتخاب خواهد شد. مضاف بر این که بسیاری از دانش‌آموزان ضعیف با خبر برگزار نشدن کنکور بهانه‌‌ای برای درس نخواندن پیدا کردند.

▪ ۵. در بسیاری از مدارس تدریس دروس تا انتهای کتاب صورت گرفت و این امر به این دلیل بود که بسیاری از مسئولین آموزش‌وپرورش تأکید به ادامه تدریس تا انتهای کتاب در ایام شروع تعطیلات شیوع بیماری کرونا داشتند. اما با نزدیک شدن امتحان نهایی خرداد مشخص گردید بسیاری از مدارس و به تبع آن‌ها دانش‌آموزان و معلمان انرژی بیهوده را صرف ۲۰ درصد انتهای کتاب کردند؛ چرا که ۸۰ درصد ابتدایی کتب در امتحانات مورد سؤال قرار خواهد گرفت؛ در حالی که اگر از ابتدا این مقدار از حذف اعلام می‌شد دانش‌آموزان و معلمان برای قسمت‌‌های حذف‌شده انرژی صرف نمی‌کردند.

▪ ۶. پس از اعلام حذف ۲۰ درصد انتهایی کتاب‌‌های پایه دوازدهم، توسط آموزش‌وپرورش و همچنین سازمان سنجش بودجه‌بندی جدیدی اعلام گردید که مبنای صفحات کتاب در آزمون‌‌های نهایی و کنکور دانش‌آموزان پایه دوازدهم بود. در کمال تعجب ۸۰ درصدِ اعلامی از کتاب‌‌های ثابت توسط دو نهاد سنجشی یعنی سازمان سنجش آموزش کشور و اداره سنجش و پایش کیفیت آموزشی آموزش‌وپرورش در ۱۳ مورد با یکدیگر اختلاف داشت؛ یعنی این دو ارگان از 13 کتاب ثابت با صفحات مشخص دو عدد متفاوت برای مشخص کردن مقدار ۸۰ درصد کنکور اعلام کردند!

▪ ۷. پس از اعلام بودجه‌بندی جدید، آموزش‌وپرورش زحمت اعلام بارم‌بندی جدید بر مبنای ۸۰ درصد کتب درسی را تاکنون به خود نداده است. به‌طور مثال با حذف 2۰ درصد انتهایی درس دینی دوازدهم، درس ۹ و ۱۰ آن با بارم 6 نمره حذف گردیده و تکلیف اینکه این ۶ نمره بین کدام دروس پخش خواهد شد هنوز مشخص نیست.

▪ ۸. این که پس از گذران پنج ماه از سال تحصیلی و ادامه فعالیت مدارس در فضای مجازی و تحمیل انواع فشارها به مدارس و مدیران برای فعالیت دانش‌آموزان و معلمان در فضای شبکه شاد، امتحانات خرداد اکثر پایه‌ها را باری‌به‌هرجهت و حتی اختیاری برگزار کنیم، چیزی جز اهمال و کم‌کاری مسئولین ذی ربط نیست. قطعاً در ایام امتحانات شاهد تجمع دانش‌آموزان برای تقلب کردن در امتحانات مجازی خواهیم بود؛ در حالی که با اندک صرف زمان و تفکر و نظرخواهی از اساتید ارزشیابی، می‌شد امتحانات را بسیار آبرومندانه و جدی‌تر برگزار کرد، بدون این که نیاز به صرف هزینه و تهیه امکانات خاصی باشد. با این رویکرد در ارزشیابی پایانی بسیاری از دانش‌آموزان علناً درس را رها کردند؛ چرا که این روش برگزاری آزمون هیچ انگیزه و فشاری برای مطالعه در دانش‌آموزان ایجاد نمی‌کند.

▪ ۹. ۲۰ درصدی که هم اکنون از کلیه کتب حذف شده، پایه بسیاری از مطالب در سال‌های بعد است؛ یعنی آموزش ندادن این مطالب حذف‌شده باعث ایجاد نقص در توالی ارائه دروس و ایجاد پایه ضعیف برای یادگیری مطالب بعدی می‌گردد. متأسفانه دستورالعملی برای جبران این نقیصه تا کنون ارائه نشده است.

۹ ایراد اساسی و ۸ ایراد در ذیل این ایرادات اساسی منجر به رقم زدن ۱۷ ایراد در فعالیت مدیران آموزش‌وپرورش گردیده است. ایراداتی که با نگاه کارشناسانه هیچ کدام غیرقابل‌رفع نبوده‌اند. اگر این مطلب را بحران مدیریت در مدیریت بحران بنامیم سخنی به‌گزاف نگفته‌ایم.

میثم نهنگی | دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی
شماره ۱۶۰ نشریه سپیدار


کروناآموزش مجازیآموزش و پرورششادشبکه آموزش
تریبون رسمی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید