در یک سرمایه گذاری موفق لازم است به ابعاد اطلاعاتی ، فنی ، نیروی انسانی و سازمانی آن در کنار بعد سخت افزاری آن سرمایه گذاری توجه شود . در صورتی که به ابعاد نرم افزاری یک سرمایه گذاری توجه کافی نشود ، انتقال تکنولوژی بسیار کند صورت می گیرد و بهره وری کاهش می یابد. تجهیزات و دارایی های فیزیکی در یک پروژه تنها زمانی بازدهی مطلوب خواهند داشت که تحت سازماندهی و مدیریت درست در کنار نیروی انسانی توانمند و با انگیزه و مسلط به دانش علمی آن تجهیزات قرار گیرد. متأسفانه ما به خاطر رواج نگرش های محدود در جامعه و بهره مندی از درآمد های نفتی به بعد نرم افزاری سرمایه گذاری ها توجهی نکرده ایم . اینکه هنوز بعد از قریب به نیم قرن ، صادر کننده ی محصولات خام با ارزش افزوده پائین و وارد کننده ی کالاهای نهایی با ارزش افزوده بالا هستیم ، گواه بر این ادعاست.
تجربه ی کشور کره ی جنوبی به ما نشان داد که داشتن خوراک و مواد اولیه مزیت نیست بلکه مزیت در خلق کالای نهایی با استفاده از صنعت است و آنهایی می توانند به این مزیت رقابتی دست پیدا کنند که حلقه های بالایی و پائینی صنعت را دیده باشند. برای مثال این ضعف و عقب ماندگی در صنعت خودرو کاملاً نمایان است. سالهاست با وضع تعرفه های بالا و محدودیت واردات از خودرو سازان داخلی حمایت کردیم و مردم کشور را از استفاده ی خودروهای با کیفیت دنیا محروم ساختیم، هزاران میلیاد تومان منابع بانکی را به پای خودروسازان ریختیم و در نهایت محصولات بی کیفیت آنها را تحویل گرفتیم دریغ از جهشی در کیفیت و فناوری و رقابت پذیر شدن محصولات آنها. حتی در مواردی که ادعا می شد در یک خودرو به طور کامل خود کفا شده ایم ، با پرش قیمت آن همزمان با جهش ارز روبرو شدیم و بعد مدیران خودروساز مدعی شدند که در این محصول خودکفا ، هنوز 6000 یورو وابستگی ارزی داریم. اینها همه به خاطر اینست که ما به ابعاد نرم افزاری بها نمی دهیم و روی دانش و مدیریت سرمایه گذاری نمی کنیم.