همه ما تجربه حضور در کلاس درس را داریم. معلمها، دانشآموزان و گفتگوهای میان آنها که تعامل کلاسی را رقم میزنند. گفت و شنودهایی که گاهی با نگفتنها و سکوتهایی هم همراه بوده است؛ اما معمولاً نادیده گرفته شدهاند. اغلب دانشآموزی که در گفتگو شرکت کرده فعال و دانشآموز ساکت، منفعل شناخته شده است. اکثر معلمها نیز خود را ملزم به پاسخگویی مشارکتکنندهها میدانند. اما دانشآموز ساکت چرا سکوت کرده؟ سکوت او چه معنایی میتواند داشته باشد؟ اصلاً او چه سهمی در این تعامل کلاسی داراست؟ آیا باید او را نادیده گرفت، تشویق کرد یا وادار به سخنگفتن کرد؟ مواجهه معلم با این دسته از دانشآموزان چگونه باید باشد؟
پژوهش بسیاری برای دستیابی به چرایی سکوت دانشآموزان و معانی آن صورتگرفته است. یافتههای این محققان به معرفی انواعی از سکوت انجامیده است. به طور مثال Schultz(2010) در مقاله خود بر دو معنای سکوت بهعنوان نشانهای از قدرت و سکوت بهعنوان نوعی محافظت تمرکز کرده است. البته وی در این مقاله به برخی دیگر از معانی سکوت مانند «سکوت نشاندهنده نظم و اطاعت» و «سکوت بهعنوان کمبود توجه، علاقه یادانش» هم به طور ضمنی اشاره کرده است. در واقع وی میخواهد با نشاندادن معانی مختلف سکوت دانشآموزان به معلمان در تفسیر سکوت در کلاس کمک کند. برخی دیگر مدعی هستند که به اشکال و عملکردهای سکوت پرداختهاند. مانند Hanna(2021) که به دو گونه سکوت پرداخته است. نخست سکوت برای بهرهوری که همراه با گوشدادن است دوم سکوت تحمیلی که معلم گفتگو را ممنوع میکند؛ زیرا پیشفرض وی این است که از این طریق دانشآموزان میتوانند دانش را دریافت کنند. گوناگونی این سکوتها که حتی در برخی موارد خلاف یکدیگر هستند نشاندهنده ابهام و پیچیدگی در مفهوم سکوت است ؛ بنابراین ضروری به نظر میرسد ماهیت سکوت مورد بررسی عمیق و ژرفنگرانهتری قرار گیرد.
همانطور که ملاحظه میشود، ابهام در معنا و مفهوم سکوت دانشآموز و نقشی که در تربیت ایفا میکند هدف تنی چند از پژوهشگران بوده است. تلاش آنان به معرفی انواع متفاوتی از معانی سکوت انجامیده است. بررسی معناهای ارائه شده در این پژوهشها نشانگر آن است که میتوان برخی از آنان را عمل دانشآموز دانست. درنظرگرفتن این مفهوم میتواند، یاریگر معلم در امر تربیت باشد. این پژوهش در صدد آن است تا با معرفی مفهوم عمل سکوت دانشآموز، انواع آن را از منظر عاملیت انسان تبیین نموده و با ارائه دلالتهای تربیتی بر اساس آن راهگشای معلم در تعامل با دانشآموزانش باشد.