یادداشت در روزنامه ایران | یکشنبه، ۲۰ خردادماه ۱۳۹۷
۱- در آخرین روزکاری سال گذشته، در اثنای تردد به سازمان برنامه و بودجه برای حل و فصل مسائل مالی وزارتخانه و پرداخت مطالبات همکارانم که تا آخرین ساعات نیز به درازا کشید، برای مصاحبهای که قبلتر قول داده بودم، حاضر شدم. یکی از محورهای گفتوگو موضوع نشاط و شادابی بود.
خبرنگاری که در آن مجال نیمساعته روبهرویم نشسته بود مصاحبهاش را با این پرسش آغاز کرد؛ «شما یک نوه دارید که هنوز به مدرسه نمیرود. وقتی دوران خدمتتان تمام شود احتمالاً نوه شما به سن تحصیل رسیده است. دوست دارید که چه چیزی در نظام آموزشی از شما به یادگار مانده باشد که از آن برای نوهتان بهعنوان دستاورد دوران خدمت خود یاد کنید؟»
بخشی از پاسخ بیدرنگ من به این سؤال از این قرار بود: «هدف نانوشته این است که روزی مدرسه برای همه فرزندان این مرز و بوم تبدیل به یک محیط بسیار لذتبخش و پرنشاط شود. این مهمترین شاخص موفقیت نظام آموزش و پرورش است» و در ادامه اظهار امیدواری کردم که روزی فرا برسد که بچههای ما با اشتیاق به مدرسه بروند و با دلتنگی آنجا را ترک کنند.
۲- 35 روز بعد، زمانی که به مراسم سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر رفته بودم خطاب به خبرنگاری که نظر مرا درباره جایگاه ترویج هنر در مدارس پرسید، تأکید کردم که شاید یکی از دلایلی که شادابی و نشاط در مدارس را کمتر میبینیم و فضای تحصیل خشک و غیرقابل انعطاف است و دانشآموزانمان از حضور در مدرسه احساس رضایت ندارند، دورشدن از هنر، زیبایی و حس زیباییشناختی است.آن روز با کمال تأسف اعتراف کردم که فضای مدارس ما از هنر فاصله گرفته است و امیدوارانه این نوید را دادم که سیاست وزارت آموزش و پرورش دولت دوازدهم کم کردن این فاصله است.
۳-طرح «زنگ هفتم» که یکی از بخشهای جنبی جشنواره جهانی فیلم فجر امسال بود و طی آن 20 هزار دانشآموز با حضور در هفت پردیس سینمایی تهران فیلمهای مناسب گروه سنی خود را تماشا کردند، خود جلوهای از پیمودن نخستین گامها در این مسیر است؛ مسیری که آرامآرام ساخته میشود تا به کمک هنر از یک طرف خشکی و انعطافناپذیری را بیرون براند و از طرف دیگر شادی و نشاط را برای آیندهسازان این مرز و بوم به ارمغان آورد. بی شک حرکت در چنین مسیری سبب افزایش مهارتهای اجتماعی و فراشناختی دانشآموزان میشود و استعداد زیباییشناختی آنان را که یکی از ساحتهای ششگانه تربیتی مورد توجه در سند بنیادین تحول است، شکوفا میکند.
۴- بخشی از این مهارتآموزی و پرورش استعداد باید به برنامه مدارس افزوده شود و بخش دیگری از آن را باید در فعالیتهای دانشآموزی که در محیطهای یادگیری دوم و سوم از جمله فضاهای فرهنگی و هنری مشتمل بر سینماها، سالنهای تئاتر، موزهها، فرهنگسراها، مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، نمایشگاههای فرهنگی، اردوگاهها و جشنوارهها انجام میشود، دنبال کنیم.کمی پیشتر از آن نیز برای این مهم جلسه بسیار خوبی با هیأت مدیره خانه تئاتر داشتم و قرارشد ظرفیتهای این نهاد هنری برای آموزش تئاتر در مدارس به کمک آموزش و پرورش بیاید.
۵- آشتی مدارس با فعالیتهای هنری و فرهنگی، استقرار نظام ارزشیابی توصیفی بهجای نمرهدهی، از میان برداشتن استرس و فشار آزمونهای ورودی، ممنوعیت ترویج کتابهای کمکدرسی در مدارس، حذف پیک نوروزی و جایگزین کردن آن با داستانخوانی و داستانگویی، همه و همه قطعات یک پازل به شمار میروند که در نهایت قرار است چشماندازی شادیافزا و دلگرمکننده را به تصویر بکشند.
۶- با این حال تأکید میکنم که راه برای وزارت آموزش و پرورش در این مسیر دلانگیز و امیدبخش چنان که باید هموار نیست چراکه این وزارتخانه با انبوهی از کمبودها در زمینه نیروی انسانی، بودجه، فضا، امکانات و از همه مهمتر مقاومتهای پیدا و پنهان در برابر تغییر روبهرو است. در این میان، کمترین انتظار آن است که اگر امکان همکاری و همراهی بیشتر وجود ندارد، اشخاص و نهادهای غیر مسئول و گاه ناآشنا با ظرایف نظام تعلیم و تربیت و فعالیتهای آموزشی و پرورشی با برخی اقدامات نسنجیده این مسیر را ناهموارتر از گذشته نکنند.