هم‌دلی با کارفرماها

خوب سلام سلام، این ویرگول رو هیچ وقت فکر نمیکردم بنویسم ولی با من همراه باشید که در اخر براتون دوتا فایل گذاشتم:)

خیلی وقت ها میبینم اکثر طراح ها یا برنامه نویس های فریلنسر از نبود پروژه حرف میزنن یا از رفتارهای کارفرماها گله میکنند، راستشو بخوایید خودمم بعضی وقت ها توی لینکدین از این غرها میزنم.

ولی تا حالا شده باهاشون هم‌دلی کنیم؟ خودمون رو بزاریم به جای اون ها؟

طبق تجربه ام و نظرات کارفرماها توی لینکدین به چندتا نکته رسیدم که دوست داشتم با شما هم به اشتراک بزارم چرا که بحث فقط پروژه گرفتن و پول درآوردن نیست بحث همکاریه و باید برد-برد باشه تا این همکاری ادامه دار باشه و گرنه شاید اولش خیلی پروژه پیشنهاد بشه ولی در دراز مدت اثر همکاری بد رو خواهیم دید.

این بحث همکاری فقط به اینجا منتهی نمیشه بلکه وقتی ما درنقش همکار ظاهر بشویم، کارفرما فقط به طراحی ما به چشم یه چیز خوشگل و تزئینی نگاه نمی کنه و ارزش کار ما در کسب و کار و میزان سودآوریی که ما میتوانیم برای او داشته باشیم را متوجه میشه.

ولی چطور این همکاری رو ایجاد کنیم:

برای ایجاد این همکاری کتاب دیزاین بریف رو توصیه میکنم ولی از نظر خودم به نظرم همکاری موثر ریشه در هم‌دلی در کارفرما داره.

در واژه هم‌دلی، افراد را قادر می سازد خود را به جای دیگران گذاشته و بی آن که دچار همان احساسات شوند، احساسات و هیجانات طرف مقابل را درک و دریافت کنند. افرادی که از مهارت همدلی برخوردارند نحوه برخورد مناسبی با فرد آسیب دیده را دارند و می توانند با پیشنهادات و توصیه های خویش، آنان را در مقابله با مشکلات حمایت نمایند.برای همدلی ضرورتی ندارد که فرد همان احساسات فرد آسیب دیده را تجربه کند تا بتواند کمک کند. برای مثال، لازمه کمک یک پزشک به بیمار و این که بتواند شرایط  او را درک کند، این نیست که خود به همان بیماری مبتلا شود.
در واژه هم‌دردی، افراد بر عواطف و احساسات طرف مقابل تمرکز کرده و رفتاری حاکی از ترحم و دلسوزی ابراز می کنند. آنها این پیام را به فرد آسیب دیده انتقال می دهند که صادقانه به صحبت های او توجه دارند. این افراد از احساسات طرف مقابل دچار تاثر شده و بر احساسات و عواطف او متمرکز می شوند. این حالات و رفتارها گاه ممکن است حس تحقیر شدن را به فرد مقابل القا کند. هم چنین می تواند حاوی این پیام باشد که شنونده فرد ضعیفی است که به جای دریافت و درک پیام، تنها تحت تاثیر احساسات قرار گرفته است.

منبع

البته در این ویرگول کارفرماهایی که به فکر سواستفاده از مهارت های ما هستن رو فاکتور میگیرم.


هم‌دلی با کارفرماها

بیاییم صادق باشیم، اعتماد کردن به یه فرد غریبه و پرداخت پیش پرداخت برای کارفرماها دردناک و ترسناکه چرا که تو ایران پیگیری قرارداد دردسرهای زیادی داره و به غیر از پول به باد رفته پیش پرداخت باید کلی هزینه‌ی دادگاه را پرداخت کنند و این موضوع اعتماد رو برای کارفرماها سخت‌تر هم میکنه.

ولی موضوع دیگه بحث زمانه، (زمان پیدا کردن یه فرد + زمانی که قراره اون تسک رو انجام بده) معمولا این زمان کم نیست و این برای کارفرماها اگر ما تو زرد در بیاییم، سنگینه.

و حتی معمولا دنبال جواب این هستن که آیا این هزینه زمانی و مالی که قراره پرداخت کنم منصفانه و درسته؟ الکی زمان زیاد بهم نگفته باشه و از بازار عقب بمونم؟ الکی گرون نگفته باشه؟ اون طراح/برنامه نویس با چی محاسبه کرد و زمان و قیمت بهم گفت؟

خوب قضیه اعتماد سخت تر هم میشه زمانی که کارفرماها فکر میکنن به ایده ی خیلی خوبی رسیدن و اگر اون ایده را با کسی دیگه ایی به اشتراک بزارن ممکنه ایده‌شون دزدیده بشه. (به درست بودن یا نبودنش فعلا کاری ندارم.)

حتی این داستان یه مرحله بدتر میشه و بحث بی اعتمادی نسبت به مهارت و تجربه های ما پیش میاد مثلا کارفرما شنیده دیجی کالا این کار رو کرده و خوب دیجی کالا موفق شده پس ما هم باید همین کار رو انجام بدیم و هر حرفی طراح بزنه موجب بی اعتمادی بیشتر نسب به اون میشه...

ولی راه حل چیه؟

خوب به غیر از رزومه و نمونه کار که همه ی ما اهمیتش رو میدونیم، باید روی مهارت هم‌دلی و اعتمادسازیمون کار کنیم...

به نظر من این راه حل ها میتونه کمک کننده باشه:

1. با توجه به مهارت هامون جدولی درست کنیم و به کارفرما گزینه انتخاب بدیم مثلا اگر میخوایی فقط UI باشه انقدر تومن.اگر UX میخوایی انقدر تومن. حتی میتونه براساس زمان یا تعداد صفحات محصول باشه.( در اینجا شفافیت کامل را برای کارفرما ایجاد میکنیم ولی برای این کار ملزم به این هستیم که نسبت به مهارت و دانش خودمون صادق باشیم و رقم الکی بالا یا الکی پایین به کارفرما اعلام نکنیم)

حتی من پیشنهاد میکنم تفاوت و اهمیت UI و UX را برای کارفرماتون شرح بدید، چرا؟ چون هنوز مفهوم و چرایی UX برای بعضی کارفرماها جا نیوفتاده به شخصا دیدم گفتن UX این کار رو برام بزن ولی درواقعا همون زیبا کردن اسکچ روی کاغذ خودشون بوده...

2. نکته ی بعدی پشتیبانی و چک کردن کار نهایی برنامه نویسِ، خیلی از طراح ها بعد از تحویل پروژه دیگه پروژه براشون تموم شده است ولی حواسمون باشه ما از مهارت های برنامه نویس و محدودیت هاش خبر نداریم ممکنه نتونه اون دیزاین ما رو پیاده سازی کنه و یا به شکل خیلی ناجوری اون رو پیاده سازی کنه. اینجا ما باید بهش کمک کنیم و طرح رو تا جایی که امکانش هست تغیر یا ساده کنیم ولی حواسمون باید به برنامه نویس های تنبل باشه می دونید که چی میگم؟!🤦🏻‍♀️

این چک کردن کار برنامه نویس رو جدی بگیرید چرا که اون دیزاین نمونه کار شماست و کارفرمای بعدی فایل فیگما رو نمیبینه بلکه محصول لانچ شده رو میبینه...

3. نکته ی دیگه در جریان گذاشتن کارفرما در هر مرحله از دیزاینه، این چک کردن با کارفرما، هم خیال اون رو راحت میکنه که کار داره پیش میره و هم شما تایید گرفتید و در اخر کارفرما نمیزنه زیر همه چی و کل دیزاین رو تغیر نمیده.

من شخصا با توجه به تایم پروژه جلسات رو ست میکنم مثلا برای ددلاین ۷روزه یه جلسه وسط دیزاین ست میکنم که ساختار صفحات تا به حدی در امده و یه جلسه اخر دیزاین ست میکنم قبل از تحویل پروژه ...

ممکنه کارفرما از کارتون خیلی راضی باشه و جلسه اخر چک کردن نهایی همراه با تحویل دادن پروژه هم باشه و این واقعا لذت بخشِ:))))

اگر بتونید قبل از دیزاین و یا حین دیزاین با فرانت کار دیزاین رو چک کنید که چه بهتر...

4. ولی ممکنه همه ی این کارها رو انجام بدین ولی باز کارفرماها بهتون اعتماد نکنن، که به نظرم راهنما و قرارداد به کمک ما می آیند:

راهنما: از مراحلی که قراره انجام بدین داکیومنت بنویسید، همیشه توصیه شده بعد از این که کار تموم شد داکیومنت بنویسم تا برای توسعه ی آینده پروژه کارفرما و یا مدیر به مشکلی نخوره ولی این راهنما که اینجا نوشتم اشاره به قبل از پروژه است.

فرض کنید کارفرما بهتون پیام داده و گفته فلان پروژه را دارم و ازتون قیمت خواسته و شما میگید n تومن در n روز ولی کارفرماها هیچ دیدی از این که یهو با این قیمت مواجه شده نداره و اکثر مواقع ارزششو متوجه نمیشه اینجاست که راهنما بهش کمک میکنه و براش توضیح بیشتر میدیم و این راهنما رو میتونید زمانی که دارید لیست قیمت ها رو میدین لحاظ کنید ولی حواستون باشه نباید راهنمای طولانی و گزینه های قیمتی زیادی به کارفرما نشون بدین چرا که فقط باعث گیج شدن بیشتر کارفرما میشه و در اخر نمیتونه به درستی انتخاب کنه.

من راهنما رو توی قرارداد مینویسم ولی اگر پروژه بزرگ باشه و شامل جزئیات بیشتری باشه بهتره یه فایل جدا از قرارداد بنویسیم.

قرارداد: شخصا دوبار پیش امده قرارداد فرستادم و کارفرما خونده ولی به مرحله ی امضا نرسیده و این از شفاف نبودن قرارداد و یا حرفه ایی نبودن متن و بندهای قراردادناشی شده. حواسمون باشه بعضی کارفرماها با امور حقوقی و مالی قراردادهای تکنولوژی و طراحی آشنایی ندارن...

همچنین مشخص و واضح نبودن تعهد دو طرف ممکنه باعث دردسر در آینده بشه.

و بعضی قراردادها رو دیدم که کامل به نفع طراح یا برنامه نویس بوده و فرض رو بر آگاه نبودن کارفرما گذاشتن، که این برای کارفرماهای آگاه به معنی از دست دادن اون پروژه است و ممکنه حتی ما از این موضوع آگاه نباشیم چرا که قرارداد از یه همکار دیگه گرفتیم و بدون آگاهی حقوقی داریم ازش استفاده میکنیم...

در نهایت براتون این دوتا فایل اماده کردم که میتونید دانلود کنید و ازش با توجه به کار خودتون الهام بگیرید.

نکته ی خیلی مهمی که باید بهش توجه کنیم این فایل پروپوزال قیمت یه فایل ثابتی نیست که برای هر پروژه و هر کارفرما بفرستیم بلکه با توجه به شرایط پروژه باید این فایل تغیر کنه.

پروپوزال قیمت (خواستم این ویرگول رو پاک کنم ولی دلم نیومد و راستش رو بخوایید این پروپوزال برای پروژه های فریلنسری به من جواب نداد ولی برای شرکت ها رو نمی دونم. در هر صورت خواستم بهتون اطلاع بدم:))) )

قرارداد طراحی

برای نوشتن این ویرگول دوتا کتاب "دیزاین بریف" و "بهترین قصه‌گو برنده است" بهم خیلی کمک کرد.

اگر نکته،نظر و انتقادی دارید خوشحال میشم بهم بگید:)


و در نهایت همه جا منو میتونید با ای دی bawhari@ پیدا کنید و اینم سایت منه bawhari.design اگر نیاز به همکار توی شرکت یا پروژه ایی داشتی خوشحال میشم باهات همکاری کنم و ازت یاد بگیرم :)