bbook
bbook
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

درک یک پایان از جولین بارنز

کتاب در یک‌ جمله خلاصه می‌شود، کوشش بارنز جهت اثبات پاسخ دلخواه خود به پرسش چیستی ماهیت تاریخ.

تاریخ دروغ فاتحان است یا روایت فریب‌خوردگی شکست‌خوردگان؟! و شاید نقطه‌ی تلاقی نارسایی حافظه و نابسندگی مستندات است!! چینش حوادث و رویدادهای کتاب به نفع تعریف سوم است و توانایی بارنز در آفرینش چنین حادثه‌ی کم‌نقضی از تفکر مدنظرش ستودنی است.

تونی‌وبستر یک مرد عادی شصت و چندساله در انگلستان این روزهاست. مانند اکثر مردم زندگی می‌کند و با فلسفه‌ای که به پوچ‌گرایی تنه می‌زند همواره خود را مجاب کرده بیشتر از حدود یک فرد عادی نخواهد. نامه‌ای از یک آشنای دور، او را به گذشته‌های جوانی پرتاب میکند و به این ترتیب مخاطب روایت زندگیش می‌شویم. شیوه‌ی روایت جالب‌توجه است. فصل اول تشریحِ آن بخش از تاریخ نوجوانی و جوانی تونی است که به نحوی با موضوع نامه مرتبط است و فصل دو، تا رسیدن به تاریخ دریافت نامه، به صورت بخش‌بخش در قالب یک یا دو پاراگراف روایت می‌شود. گویا دفتر خاطرات تونی را می‌خوانی. احتمالا این بخشها برای شما هم حوصله‌سربر باشد، که فکر میکنم عامدا چنین نگاشته شده تا یکنواختی زندگی او را به ظرافت تمام نشان‌دهد. انتهای داستان انتظار هرچه را داشتم جز آنچه میخواندم. از چند صفحه قبل‌تر به خودم آفرین می‌گفتم که دست بارنز را خواندم، ولی به نظرمی‌آید هدف او برانگیختن چنین خودتحسینی! کاذبی در خواننده باشد. بارنز از تفکر شما علیه خودشما استفاده میکند. همان طور که تونی در باتلاق خودفریبی تاریخ ساختگی فرو رفت و همان طور که شما براساس گفته‌های تونی به چنین قضاوت اشتباهی دچار شدید؛ حقیقت علم منقول تاریخ هم چنین است. باور حقیقت یک حادثه‌ی تاریخی محدود به دسترسی به مستنداتی است که تا به امروز در اختیار داشته‌ایم که امکان تغییر دارد و البته اطمینانی به حافظه هم نیست! دیالوگ شخصیتها و تفکرات تونی، رنگ‌ولعاب فلسفی دارد،‌ خصوصا دیالوگهای ابتدایی میان شخصیتهای نوجوان، انتظار کاذبِ بار فلسفی بیشتر در زمان پختگی آنها را به وجود می‌آورد. ولی کتاب در حد سفسطه باقی می‌ماند و نمیتوانم قضاوت کنم که آیا عامدا در این سطح نگه داشته شد تا دلالت بر غرور و حرفهای پرطمطراق ایام جوانی باشد، یا چنین غرضی درکار نبود و از بارنز بایستی به اندازه‌ی یک سال فلسفه‌خواندن، انتظار فلسفه داشته باشیم.

درک یک پایان، تشریح آغاز یک مسیر، تداوم و پایانی است که کاملا درک نمی‌شود. نورِ حافظه و مستندات تنها بر بخشی از پایان هر حادثه‌ای می‌تابد. بااین حساب هیچ‌گاه حق قضاوت نداریم چون هیچ‌گاه به همه‌چیز، احاطه نداریم!

درک یک پایانجولین بارنزحسن کامشادنشر نوکتاب خوب
https://www.instagram.com/bbook_page 《بی بوک مکانی برای افزایش بینش و آگاهی ماست》 ‌‌‌‌‌‌《مکانی برای بیان برداشت‌های شخصی از کتاب‌ها》? /نقل مطالب بی بوک با ذکر منبع مجاز است.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید