همه در دنیایی سریع و با عجله گیر افتاده ایم.
وسواس سرعت برای انجام کارهای بیشتر در زمان کمتر.
حتی همه میخواهند بدانند چطور سرعتشان را کم کنند اما میخواهند این کار را هم خیلی سریع انجام دهند.
ما زندانی کارها و وظایفی شده ایم که گاهی نمی دانیم چرا باید انجامشان بدهیم ولی سعی می کنیم سریعتر انجامشان بدهیم.
ما زندگی خوبی نداریم. زندگی سریعی داریم.
فکر می کنیم اوضاع را بهتر کرده ایم.
نه.
ما فقط سریعترش کرده ایم. حتی چیزهایی که طبیعتشان آهسته است را هم می خواهیم سریعتر کنیم. اعتیاد به سرعت.
در سرعت زندگی روزمره، ما خرابیهایی را که این مسابقه سرعت زندگی به وجود آورده نمیبینیم. اینقدر در فرهنگ سرعت غرق شدهایم که هزینههایش در تمام جنبههای زندگیمان را نمیبینیم؛ سلامتمان، رژیم غذاییمان، کارمان، ارتباطاتمان، محیط زیست و اجتماعمان. ما عجله داریم! در حرف زدن، در غذاخوردن، در عبادات، در محبت کردن، در ...
گاهی هم روابطمان از دست میروند چون وقت کافی، یا صبر کافی یا آرامش کافی برای بودن با / یا گوش کردن به یک نفر را نداشتیم.
سرعت سیستم بیش از حد زیاد است. مشغله ها افراطیست و وقت آن است که هنر گمشده تغییر سرعت را بیابیم.
اگرچه متداول است که فکر کنیم با کندتر شدن ضرر خواهیم کرد اما درست برعکس، اگر در زمان های مناسب آهستهتر عمل کنیم، بهتر خواهد بود؛ در خوردن، در عشق ورزیدن، در ورزش و در کار.
وقتی ما غذایمان را با سرعتی معقول آماده کرده، پخته و بخوریم، لذیذتر و سالمتر خواهد بود.
خیلی وقتها کمتر، موثرتر است و آهستهتر بهتر.
البته هر نوع آهستگی هم خوب نیست. کندی بد هم داریم مثل کم کاری و معطل شدن های بی فایده و بیجا. و سرعت خوب هم داریم مثل نجات جان کسی که نیاز فوری به کمک ما دارد.
آنچه که اهمیت دارد، تحقق کندی و آهستگیِ خوب است. کندیِ خوب، زمان گذاشتن برای خوردن غذا با خانواده بدون تلویزیون است، یا نگاه به مشکل از همه زاویهها برای گرفتن بهترین تصمیم در محیط کار، یا حتی زمان گذاشتن برای آهستهتر شدن و چشیدن طعم زندگی.
حالا یک نفس عمیق بکش. به صدای تیک تاک زمان گوش بده. لحظه ای درنگ کن. کمی آهسته تر قدم بردار. آن وقت است که احساس میکنی سالمتر، شادتر و کارآمدتر از همیشهای. و روابطت عمیقتر، غنیتر و قویتر شدهاند. احساس میکنی واقعا داری زندگی میکنی نه اینکه فقط بدویی.
باید به ریتم آرامتری از زندگی بازگشت.
به بو کردن عطر گل رُز.
با الهام از سخنرانی کارل هانر در تد