هند از سرزمینهای کهن و از تمدنهای باستانی بشر بهشمار میرود و به تبع، موسیقی، بخش مهمی از این فرهنگ غنی و پیچیده است. پیشینهی سنتهای موسیقایی هند به بیش از ۳۰۰۰ سال پیش میرسد و در نوع خود از کهنترین سنتهای تاریخی است.
جغرافیای رِنگ و ریتم و رقص
موسیقی اصیل هند دو سنت جداگانه را در دامان خود پرورش دادهاست؛ موسیقی کوناتکی در جنوب هند و موسیقی هندوستان در شمال هند. مراکز اجرای موسیقی شمالی دربار شاهزادگان بود، حال آنکه موسیقی جنوبی در معبدها اجرا میشد. از آنجا که بسیاری از حکمرانان شمال هند اصلونسب ایرانی داشتند و مسلمان بودند، موسیقی این منطقه عناصر فراوانی از موسیقی ایران را در خود جذب کردهاست و این موضوع در استفادهی بعضی از اشعار فارسی و اصطلاحات نمود پیدا کرده. موسیقی هند جنوبی بیش از موسیقی نواحی شمالی در مسیر ویژهی خود تکامل یافت. موسیقی کلاسیک هند از قوانین محکمی برخوردار است و دیسیپلین اجرا در آن از اهمیت بالایی برخوردار است. اجرای راگاها در زمانهای مشخصی از شبانهروز مثالی برای این موضوع محسوب میشود. مثلا راگای صبح فقط در ساعتی از صبح که برای اجرای آن تعیین شده اجرا میشود. جالب است که در فرهنگ قدیم ایران نیز مقامها و دستگاهها زمان مشخصی برای اجرا داشتهاند. جالبتر از آن این است که راگای صبح با دستگاه چهارگاه که در موسیقی ایرانی به طلوع تشبیه شده و قطعهی صبحگاهی نیز در آن ساخته شده تشابه زیادی دارد.
آموزش سینهبهسینهی شرقی
شیوه آموزش موسیقی هند مثل بیشتر سنتهای آموزشی شرقی شفاهی است. البته در هند سیستمهای نگارشی سنتی هم وجود دارد؛ اما در آن فقط کلیات ریتم و ملودی نوشته میشود و جزئیات باید به صورت شفاهی و از استاد آموخته شود. بداههنوازی در موسیقی هند از اهمیت زیادی برخوردار است و در سطح بسیار بالایی قرار دارد.
موسیقی، دریچهای برای عمیقشدن در روح و تسخیر روان
موسیقیدانهای هندی موسیقی خود را برخوردار از سرشتی روحانی میدانند. راوی شانکار (متولد ۱۹۲۵)، یکی از مهمترین موسیقیدانان هندی، میگوید: موسیقی در نظر ما نوعی تربیت روحانی است که هستی درونی فرد را تا آرامش و سروری قدسی اعتلاء میبخشد. آشکار ساختن جوهر کائنات که موسیقی جلوهی آن است، برترین مقصود موسیقی ما است… انسان میتواند از راه موسیقی به خدا برسد. این تأکید معنوی در متون آوازهای هند جنوبی، که مضمونهایی مذهبی دارند نیز بازتاب یافته است.
با آنکه در هند آوازخواندن مهمترین شیوهی اجراء موسیقی است اما تنوع بسیار زیادی از انواع نیز در آن دیده میشود. در شمال هند سازها هماندازهی آواز محبوبیت دارند. حتی تعدادی از سازها به خدایان نسبت داده میشوند. مثلا ساز ساراسواتی را با الههی خرد هندوها مرتبط میدانند.
ساز هفت سیم، نمایندهی هفتاد و دو ملت
سیتار را میتوان نماد موسیقی هند دانست؛ دستهای بلند دارد با هفت سیم اصلی که پنج سیم برای نواختن ملودی و دو سیم برای تدارک جلوههای زمینه و ریتمیک. سیتار همچنین دارای نُه تا سیزده سیم رزونانس است. این سیمها در زیر پردهبندی و کموبیش موازی سیمهای اصلی قرار گرفتهاند. راوی شانکار مشهورترین نوازندهٔ سیتار است.
سارود سازی زهی از شمال هند است که سیمهای آن را با مضرابی از جنس عاج یا پوست نارگیل مینوازند. سارود به رباب ایرانی بسیار شباهت دارد. این ساز شش سیم اصلی و تا شانزده سیم رزونانس دارد.
طبلا یک جفت طبل یکطرفه است که کنار هم قرار میگیرند. طبل راست صدای زیر دارد و طبل چپ صدای بم. طبلا از رِنگ صوتی متنوعی برخوردار است. فرهنگ پیچیده موسیقی هند و تالاها در این ساز نمود پیدا میکند و این ساز را به یکی از موفقترین سازهای کوبهای جهان تبدیل کرده است.
محبوب کهن، دلربای معاصر
امروزه موسیقی هندی یکی از محبوبترین موسیقیهای کهن دنیاست و در جایجای جهان شناحتهشده است. استفاده از المانها و سازهای هندی در بسیاری از موسیقیهای تلفیقی متداول است و کنسرتهای زیادی توسط هنرمندان هندی در سرتاسر جهان اجرا میشود.