با توجه به این که من هم به کشیدن سیگار اعتیاد داشتم و وابسته آن بودم، بعد از آنکه موفق شدم سیگار را برای همیشه ترک کنم به این موضوع علاقه مند شدم که راز رهایی خودم و افرادی را که موفق به این کار شده اند را دریابم.
بسیاری از افراد رهایی یافته از مصرف سیگار، ترک کردن آن را شبیه یک معجزه می دانند.
من بارها سعی کرده بودم که سیگار را ترک کنم ولی متاسفانه موفق نمی شدم و هر بار دچار افسردگی شدید می شدم. ترک کردن به صورت ارادی کار بسیار سختی است، شما یک روز شاد و سرحال هستید ولی یک روز دیگر چنان احساس افسردگی و ناراحتی می کنید که گویی تمام دنیا بر سر شما خراب شده است.
این احساس درست مانند حسی است که به چیزی چنگ بزنید تا از گودالی با دیوارهای سست بیرون بیایید.
ولی هرچه بیشتر سعی می کنید بیشتر فرو می روید و در نهایت یک سیگار روشن می کنید و می بینید که چه مزه بدی دارد. بعد با احساس تاسف از اینکه دوباره شکست خورده اید به کشیدن سیگارهای بعدی ادامه می دهید.
اگر از اکثر افراد سیگاری بپرسید که آیا دوست دارید سیگار را ترک کنید جواب اکثر آنها مثبت خواهد بود.
بدلیل اینکه اگر اکثر سیگاری ها را به روزهای قبل از وابستگی شان به سیگار بازگردانید خواهید دید که به هیچ عنوان لب به سیگار نخواهند زد.
اکثر افراد سیگاری فکر می کنند که یک نیروی شیطانی ذهن و فکر آنها را تسخیر کرده است. آنها هنگام تصمیم گیری برایترک سیگار به خود می گویند که من قصد کنار گذاشتن سیگار را دارم ولی از امروز نه، از فردا و شاید از شنبه .ولی هنگامی که فردا و یا پس فردا و شنبه ها می رسد با یک سری از توجیه و بهانه ها پا روی تصمیم خود می گذارند و گویی که انگار از اراده کافی برای انجام این کار برخوردار نیستند.
آن ها فکر می کنند که چیزی در سیگار وجود دارد که برای لذت بردن از زندگی باید آن را مصرف کنند.
یکی از دلایل سخت وانمود کردن ترک سیگار در ذهن افراد سیگاری این است که باید دریابیم که چرا افراد سیگاری در گذشته برای اولین بار به سیگار روی می آورند؟
باید به این نکته توجه کنیم که چه چیز افراد را مخصوصا در دوران نوجوانی مجذوب مصرف سیگار می کند.
راز عجیبی در سیگار وجود دارد و آن هم این است که ما اکثرا برای اولین بار به این خاطر سیگار می کشیم که می بینیم افراد زیادی در حال انجام این کار هستند، اما هر کدام از این افراد آرزو دارند که ای کاش هیچ وقت برای اولین بار سیگار نمی کشیدند.
ولی افراد تازه کار نمی توانند باور کنند که افراد سیگاری از آن لذت نمی برند و دائم در ذهن خود می گویند که اگر لذتی در سیگار نیست چرا به سیگار کشیدن ادامه می دهند.
بسیاری از ما در دوران نوجوانی و بلوغ فکر می کنیم که سیگار کشیدن نشانه بزرگ شدن ما است و سعی می کنیم که خود را به آن عادت دهیم. ولی بعد از عادت کردن به آن و افتادن در دام اعتیاد نیکوتین به دیگران و فرزندانمان توصیه می کنیم که هرگز سیگار مصرف نکنند.
اگر یک نیم نگاهی را به هزینه های پرداختی افراد برای خرید سیگار و لوازم جانبی آن از قبیل فندک و زیر سیگاری و گاهی چوب سیگار بیاندازیم در می یابیم که هر شخص در طی دوران مصرف خود هزینه زیادی را بابت آن پرداخت کرده است.
از دیدگاه من انسان پولی را که بابت خرید سیگار و مصرف آن می پردازد را اگر به صورت یکجا به چاه فاضلاب بریزید بسیار بهتر خواهد بود تا اینکه آن پول را هزینه خرید سیگار کند و با آن ریه های خود را پر از دود سرطان زا گرداند، و بعد مجبور باشد که برای درمان خود هزینه های دیگر و همینطور درد و رنج بیماری را نیز تحمل کند.
هزینه کردن برای سمی که هر روز در خون ما باعث مسدود شدن رگهای عروقی می گردد و باعث می شود که ماهیچه های ما از اکسیژن کمتری برخوردار شوند و ما را هر روز بی حالتر و کسل ترمی کند.
افراد سیگاری هر روز خود را به داشتن یک زندگی نکبت بار محکوم می کنند.
بوی بد دهان، دندان های جرم گرفته، لباس های سوخته، زیر سیگاری کثیف و همیشه داشتن بوی بد سیگار و توتون در وجودشان تنها بخشی از دستاوردهای سیگار است.
آیا واقعا زندگی افراد سیگاری چیزی غیر از این است.
در مقاله بعدی ادامه این صحبت را با یکدیگر پی خواهیم گرفت.
با تشکر از شما
دوستدار شما: داریوش قاضی مرادی
منبع: بهبودی - مجموعه ترک طلایی سیگار