امروز دیگه خرید از فروشگاههای تلگرامی و اینستاگرامی پدیدهی تازهای نیست. بیشتر ما دستکم یکی دو بار تجربهی چنین خریدی رو داشتهایم و شاید از ذهن خیلیهامون ایدههایی برای ساختن فروشگاههای شخصی اینچنینی گذشته باشه. اگر از روشهای نوین پرداخت در این فروشگاهها اطلاع دارید و فقط دنبال راهی برای ساختن یک درگاه اینترنتی شخصی به شکل فرم پرداخت هستین به این صفحه سری بزنید.
اما اگر چالشهای پرداخت در فروشگاههای شبکههای اجتماعی و راههای بهتر و کاراتری که میشه برای آنها ارایه کرد، کنجکاوی شما رو تحریک میکنه حتما میدونید که به جز بعضی فروشگاههای خاص که هزینهی اضافی ساخت یک وبسایت مستقل و دردسر فنی ساخت یک درگاه بانکی برای اون وبسایت رو به جون خریدن، ابزار مالی معمول این خریدها کارت به کارته. معمولا مشتری مشخصات یه کالا رو برای فروشنده میفرسته و از قیمت و شرایط خریدش میپرسه. فروشنده قیمت رو برای مشتری توضیح میده و اگه هنوز قصد خرید داشت براش یه شماره کارت میفرسته تا قیمت جنس رو براش کارت به کارت کنه و رسیدش رو دوباره برای فروشنده پس بفرسته. حالا یا قبل از فرستادنِ رسید یا بعدش یک بار هم فروشنده باید به تفکیک اطلاعات مورد نیازش از مشتری رو ازش بگیره. اطلاعاتی مثل نشانی، ایمیل، شماره تلفن و مانند اینها که فروشنده برای ثبت و ضبط فروشش، فرستادن محصول و نگهداریِ آماری از مشتریانش بهشون نیاز داره.
این وسط فروشنده باید همیشه حواسش به پیامکهای واریز وجه روی گوشیش، درستی رسیدهای دریافتی و مطابقتشون با مبلغ کالا و دستهبندی اطلاعات مشتری هم باشه و وقت زیادی از روز رو صرف رد و بدل کردن این پیامها با مشتریها کنه. مشتری هم طبیعتا نگران واریز وجه برای یه فرد ناشناسه که جز یه حساب تلگرام یا اینستاگرام چیزی ازش در اختیار نداره. سقف تراکنش کارت به کارت روزانه هم یه دردسر به همهی این دردسرها اضافه میکنه. درسته که مبلغ بیشتر این خریدها کمتر از سقف کارت به کارته، اما همیشه ممکنه مشتری قبل از این خرید بخشی از سقف کارت به کارتش رو مصرف کرده باشه و به همین خاطر مجبور شه خریدش رو یک روز به عقب بندازه.
خیلی طولانی نشد؟
به نظر ما در وندار این روش کارآمد نیست.
فروش کالا و خدمات در شبکههایی مثل تلگرام و اینستاگرام، کسبوکاری امروزیه که فرق زیادی با کسبوکارهای سنتی مشابه داره. طبیعیه که استفاده از روشهای مالی قدیمی مثل کارت به کارت همخوانی کاملی با این فروشگاهها نداشته باشه.
فرمپرداخت یه ابزار مالی نوین کمتر شناخته شده است که میتونه بدون هیچ هزینهی اضافی و بینیاز از کوچکترین توان برنامهنویسی، یه درگاه پرداخت اینترنتی شخصی در اختیار همه قرار بده.
ساختن فرم پرداخت برای صاحب یه فروشگاه اینستاگرامی رایگان و به سادگی ساختن یک ایمیله. وقتی این فرم ساخته شد همهی فرآیند خرید در سه گام خلاصه میشه:
۱- مشتری در مورد یک کالا از فروشنده پرسوجو میکنه.
۲- فروشنده فرم پرداخت کالا رو برای مشتری میفرسته. فرمی که درش مبلغ کالا، جای خالی همهی اطلاعاتی که فروشنده از مشتری نیاز داره، و دکمهای برای پرداخت گذاشته شده.
۳- مشتری فرم پرداخت رو پر میکنه و دکمهی پرداخت رو میزنه.
تمام. همهی اطلاعات دستهبندی شده و مرتب در میز کار وندار به دست فروشنده میرسه، و وندار درستی تراکنش و رسیدن مبلغ واریزی رو به فروشنده اطلاع میده. خریدار هم خیالش راحته که از فروشگاهی خرید کرده که هویت فروشندهاش پیش یه پرداختیار مثل وندار تایید شده و صرفا یه حساب ناشناس در اینستاگرام یا تلگرام نیست.
اما راحتتر شدن فروش با فرم پرداخت تنها مزیت این ابزار نیست. خیلی از کسبوکارهای اینستاگرامی حاصل یک کار گروهی هستن و لازمه درآمدهاشون به روشی شفاف بین اعضای گروه تقسیم بشه. اینجاست که ساخت یک فرم پرداخت به اسم کسبوکار امکان دسترسی همهی اعضای تیم به جزئیات فروش رو فراهم میکنه و با فرآیند تسهیم وندار سهم هر عضو از کیف پول فروشگاه مستقیم به حساب بانکیش واریز میشه.
فرمهای پرداخت، درگاه پرداختی هستن که مناسب نیاز کاربر شخصیسازی شده تا از اصطکاک ناخواستهی بین مشتری و فروشنده جلوگیری کنه. برای نمونه این فرمها میتونن مبلغ ثابتی داشته باشن. به این ترتیب دیگه امکان نداره مشتری مبلغ دیگهای رو به اشتباه یا به نیت چانهزنی لحظه آخری برای فروشنده واریز کنه و فروشنده رو در عمل انجام شده قرار بده.
مثل همهی درگاههای پرداخت و کارتخوانهای فروشگاهی، با استفاده از این فرمها هم مبلغ واریزی بامداد روز بعد به کیف پول فروشنده نزد وندار میره. و با امکان تا سه بار تسویه کیف پول در روز به حساب یا حسابهای مورد نظر فروشنده برای همهی بانکها و تا ۱۶ بار تسویه برای حسابهای بانک آینده، عملا اختیار پولهای واریزی همواره در دست فروشنده باقی میمونه.
به این ترتیب تنها یک تغییر کوچک در نحوهی دریافت پول از مشتری، بخش عمدهای از دردسرهای پیگیری و ثبت سفارش در شبکههای اجتماعی رو از بین میبره، زمان بیشتری برای تمرکز روی تولید محصول بهتر در اختیار فروشندهها میذاره، همهی اسناد فروش و روند مالی رو در یک جا جمع میکنه و این امکان رو در اختیار پرداختیاری مثل وندار میذاره که گزارشهایی دقیق و کارآمد از روند مالی فروشگاه رو در اختیار صاحبانش قرار بده.
راحتی، شخصی بودن و کارآمدی فرمهای پرداخت در حدیه که بعضی از کاربران اسمش رو «درگاه پرداخت شخصی» گذاشتن. از طرفی چون همهی اطلاعاتی که لازمه فروشنده برای مشتری بفرسته در یک لینک خلاصه شده، بعضیها هم بهش «لینک پرداخت» میگن.