دو حالت داره! اگه ماتریکس و دیدین و ستایشش کردین و برای طولانی مدت درباره چیستی خودتون و دنیا به فکر فرو رفتین که اوکی! اگه دیدین و براتون جذاب نبوده! چند سال دیگه دوباره ببینیدش
اما
امروز نمیخوام درباره ی فیلم صبحت کنم!
اخیرا یه ویدیو یه ربه از صحبت های جو روگان یک پادکست ساز و یوتیوبر خفن دیدم که با الون ماسک بود
صحبتای این دو نفر به خصوص حالتی که الون ماسک بیان میکردشون انقد منو به وجد اوردن که طولانی مدت بهشون فکر کردم و نتونستم درباره ش یه ویدیو نسازم!
1 سوال اول بعد دیدن اون ویدیو اینه که ما تو شبیه سازی ایم یا نه؟
2 سوال بعدی اینه که اگه ما تو شبیه سازی ایم بیرون شبیه سازی چیه؟
3 سوال بعدی اینه که ما بیرون شبیه سازی چی ایم؟
4 سوال بعدی اینه که اصلا اینکه بفهمیم تو شبیه سازی ایم مهمه یا نه! ؟
5 سوال بعدی اینه که من شمارو گیر اوردم و دارم سرکارتون میذارم یا چی؟!
نه ولی واقعا متن به جاهای جذابی خواهد رفت ! حداقل، من اینطوری فکر میکنم!
الون ماسک میگفت امکانش هست که ما تو شبیه سازی باشیم!
نه شبیه سازی ای که تو ماتریکس دیدیم! چون اگه داستان اونطوری باشه که نئو اگه این متن رو میبینی به دادمون برس!
اما الون ماسک جور دیگه ای به این داستان نگاه میکرد!
از نوع بیان الون ماسک میشد فهمید که ذهنیت اون از شبیه سازی بودن! این بود که یک نوعی از موجود که ما نمیشناسیمش و نمیفهمیمش شبیه سازی رو ساخته ! دلیلش؟! که سرگرم شه!
سرگرمی انقد مهمه!
منظور چیه؟
الون اعتقاد داشت هرچیزی که احتمالا بیرون شبیه سازیه خیلی حوصله سر بره! چرا؟
الون اینطوری مثال زد که یک فیلم اکشن رو در نظر بگیرین!
ساختن ۲ ساعت از یک فیلم اکشن تقریبا ۱ سال بیشتر طول میکشه! و واقعا هم حوصله سربره! چرا؟ چون نزدیک به ۷۰ درصد از چیزایی که تو یه فیلم اکشنن میبینیم جلوه ویژس!
ینی وقتی میبینین راک از ساختمون ۷۰ طبقه میپره پایین . در واقع پشت سر راک عزیزمون یه پرده ی سبز مخصوص ایجاد جلوه های ویژه س و راکم از هیچ جایی نمیپره! در خفن ترین حالت توسط یه طناب از یه جایی اویزونه ادای افتادن رو در میاره!
و این کارهارو برای یک سال تکرار میکنه و تهش بعد از اضافه کردن جلوه های ویژه! یک اثر دوساعته ی جذاب داریم!
ماسک میگفت در نظر بگیرین!
۱۳.۵ میلیارد سال قدمت جهان تخمین زده شده و در خفن ترین حالت ممکن ۷۰۰۰ ساله که تمدن وجود داره!
امیدوارم شباهتو گرفته باشید!
البته همه اینا در شرایطی فرض شده که کل اون ۱۳ میلیارد سال هم جزو همین اثره سرگرم کننده نباشه!
خیلی سنگین شد!
اول اینجا بگم هدف من از این حرفا یه جورایی فقط سرگرمیه چون نه من علمی ازین داستانا دارم نه میخوام چیزیو ثابت کنم در نتیجه
استی کالم
همه اینا سوال اول بود!
جوابشم اینه که شاید! شایدم نه!
اگه نه که خب برید زندگیتونو کنید
اما اگه آره! ماسک عقیده داشت بیرون از شبیه سازی جای حوصله سربریه!
من سوالم درباره ی این حرف ماسک اینه که اگه حوصله سربره چی باعث میشه یک موجود،خالق یا هرچیزی که ما درکش نمیکنیم بخواد انگیزه ی ساخت همچین شبیه سازی ای رو داشته باشه؟
سرگرمی؟ سرگرمی کی دقیقا؟
قاعدتا راک برای سرگرمی خودش فیلم نمیسازه! به خاطر پول میسازه!
نمیخوام وارد جزییات شم! ممکنه سرگرمی بچه هاش باشه مثلا یا تحت تاثیر قرار دادن عشقش!
هرچند با این تعریفم حس میکنم خالق شبیه سازی رو تا حد خیلی زیادی در حد شبیه سازیش کوچیک کردم!
ماییم که فرزند و معشوقه برامون معنا داره!
خالق همه ی اینا ممکنه دلیل خیلی منطقی تر یا متفاوت تر ازین حرفا داشته باشه!
هرچند ممکنه هم اینطور نباشه و ما یه جورایی تصویر ساده شده ی همون خالق شبیه سازی باشیم!
امیدوارم بعد این متن از بیمارستان روانی باهام تماس نگیرن! :)
سوال بعدی اینه که ما بیرون شبیه سازی چی ایم!؟
مثلا
یه فایل بیرون کامپیوتر چیه؟ هیچی !
اگه ماهم یک فایل باشیم تو یه شبیه سازی چی؟
بدتر ازون! انسان داره حیاط روی کره ی زمین رو از بین میبره!
اگه ما تو شبیه سازی ویروس باشیم چی؟!
اگه ویروس ها و باکتری های بیماری زا! آنتی ویروس هایی برای حذف ما و حفظ تعادل شبیه سازی باشن چی؟
اینارو از کجا میارم من!؟
مغزم معیوبه!
چه ویروس چه فایل ، ما جزوی از شبیه سازی ایم! حالا خواسته یا ناخواسته!
و
بیرون از شبیه سازی هیچی نیستم!
ترسناک تر از همه ش اینه که فایل یا ویروس تو کامپیوترمون خودشون نمیدونن وجود دارن! فقط وجود دارن! چون ما خواستیم وجود داشته باشن!
این حجم از خودآگاهی ای که ما داریم پس چیه؟ ناهنجاری، یا سطحی از شبیه سازی و اطلاعات که ما قادر به درکش نیستیم؟!
همه اینا رو گفتم و ذهنتونو درگیر کردم! اما سوال اخر اینه که اصلا دونستن اینا مهمه!؟
از نظر من!؟ نه!
قسمتای اخر فصل اول سریال وست ورلد، یه جا رباتی از انسانی که ساختتش میپرسه اگه من انقدر درک میکنم! اگه حس میکنم ناراحت میشم به این عمق زیاد! فرق من با توی انسان چیه!
خالقش میگه فرق تو با منه انسان هیچی نیست!
به این معنی که اگه حس وجو داشتن میکنیم!
پس وجود داریم!
حتی اگه فایلهایی تو یک شبیه سازی از پیش تعیین شده باشیم!
هر ثانیه ای که میگذره رو تو مقیاس خودمون درک میکنیم!
علارقم یک فایل تو یک کامپیوتر!
ماسک به جو روگان میگفت از کجا میدونی الا اصلا اینجایی!؟
از کجا معلوم واقعا تو استودیوییم؟
شاید هیچکدوم ازین اتفاقا واقعا نمی افته و ما صرفا یک کد تو شبیه سازی هستیم!
اما به نظر من این نگاه درست نیست! جذاب هست! اما درست نیست!
اگه اینطور بخوایم نگاه کنیم داریم از دید سازنده ی شبیه سازی بهش نگاه میکنیم!
از دید من یک فایل فیلم ۲ ساعتته به همون اندازه ی فیلم دو ساعته ارزش داره!
اما ما فایل هایی هستیم که حس میکنیم باید یه ارزشی داشته باشیم و همین به معنی بودنه!
وقتی هم که نباشیم ! متوجه نبودمون نمیشیم!
شایدم مثل فایل فیلمی که از هارد به هارد دیگه منتقل میشه!
فقط بعد وجودیمون عوض بشه!
کی میدونه!
شب بخیر