این مقاله در دو بخش ارائه میشود:
در بخش اول به تحلیل بازار کار و مسیرهای شغلی میپردازیم.
در بخش دوم به بررسی مشکلات و چالشهای موجود در زمینه بازار کار مهندسی نرم افزار و برنامه نویسی
میپردازیم.
بطور کلی بازار کار به دو دسته عمومی و تخصصی تقسیم میشود. اگر بتازگی شغل خود را آغاز کرده اید، ممکن
است در این مقطع زمانی دچار شک و تردید شوید که کدام مسیر را انتخاب کنید. حتی ممکن است در شغلتان
فرد موفقی باشید، ولی ناگهان به این موضوع فکر کنید که آیا مسیر درستی را انتخاب کرده اید یا خیر. در این
مقاله به تفاوتهای این دو مسیر شغلی میپردازیم و جنبه های مثبت و منفی هر یک را بررسی میکنیم. این
مقاله در انتخاب مسیر شغلی به شما کمک میکند و به شما نشان میدهد که کدام مسیر برای شما مناسبتر
است.
اگر به دیکشنری Merriam-Webster رجوع کنیم:
لغت generalist به معنی کسی است که درباره موضوعات مختلف دانش کافی دارد.
(کلی گرا - کلی نگر - همه فن حریف - همه چیز دان)
و لغت specialist به معنی کسی است که درباره یک موضوع یا مهارت خاص دانش زیاد و ویژه ای دارد.
(تخصص گرا - متخصص)
وقتی شما وارد مسیر شغلی خود میشوید، باید به این موضوع فکر کنید که آیا میخواهید دامنه گسترده ای از
مطالب و مباحث را مطالعه کنید و مهارتهای مختلف در زمینه های متفاوت را کسب کنید، یا اینکه میخواهید در
یک مبحث یا موضوع یا مهارت خاصی تخصص پیدا کنید.
برای درک بهتر این مسئله دو سناریو را در نظر میگیریم:
سناریوی شماره یک:
فرض کنید در یک جزیره همراه با دو فرد دیگر (یکی تخصص گرا و دیگری کلی گرا) سعی دارید از جزیره خارج
شوید. شما از هر دو نفر درخواست کمک میکنید. فرد متخصص به شما پیشنهاد طراحی و ساخت یک هواپیمای
کوچک همراه با مشخصات فنی را ارائه میدهد. فرد کلی گرا هم دانش کافی درباره جزر و مد دریا و میوه های
استوایی و شکار کوسه ها و ساخت طناب از تنه درختان و روشن کردن آتش دارد.
سناریوی شماره دو:
فرض کنید امروز اولین سالگرد ازدواج شما و همسرتان است و خسته از محل کار به خانه برگشته اید. میتوانید
یک غذای معمولی دو نفره برای شام تهیه کنید، و یا اینکه به همراه همسرتان به یک رستوران لوکس بروید و
بهترین غذاهای سرآشپز را سفارش دهید.
در هر یک از این سناریوها، یک گزینه منطقی تر و بهتر از دیگری است.
در سناریوی اول، هدف شما در درجه اول زنده ماندن است پس یک متخصص الکترونیک یا مکانیک نمیتواند
شما را به هدفتان برساند. در سناریوی دوم، هدف شما بوجود آوردن یک شب به یاد ماندنی و خاطره انگیز در
یک رستوران لوکس با بهترین غذاهاست پس یک سرآشپز میتواند شما را به هدفتان برساند.
از مقایسه نتایج این دو سناریو به این نکته پی میبریم که داشتن تخصص در هر کاری لزوماً به معنی همه فن
حریف بودن نیست.
نکات مثبت و منفی کلی گرایی:
از نکات مثبت کلی گرایی میتوان به اهمیت گستردگی دانش یک مهندس در دنیای امروز اشاره کرد. یک
مهندس کلی گرا میتواند برای دامنه وسیعتری از مشکلات و مسایل راه حل پیدا کند. مشکلاتی که ممکن است
یک مهندس تخصص گرا قادر به حل کردن آنها نباشد.
از نکات مثبت دیگر کلی گرایی میتوان به دامنه وسیع فرصتهای شغلی اشاره کرد. اگرچه فرد کلی گرا برای
بدست آوردن فرصتهای شغلی مانند مهندس ارشد یا مدیر پروژه، باید در بعضی مهارتها از تخصص و تجربه
کافی بهره مند باشد.
همچنین براساس مطالعاتی که پروفسور Phillip Tetlock در طی بیست سال انجام داده است، افراد کلی گرا
بهتر از افراد متخصص قادر به پیش بینی مشکلات و یافتن راه حل برای آنها (حتی در زمینه های خارج از
محدوده کاری خود) هستند. در دنیایی که آینده آن غیرقابل پیش بینی است کلی گرایی میتواند ارزشمند باشد.
کلی گرایی میتواند نکات منفی نیز داشته باشد. یکی از نقدهایی که در مورد کلی گرایی وجود دارد این است که
با افزایش پیچیدگی موضوعات و مطالب دستیابی به عمق آنها سخت تر میشود. بدون یادگیری عمیق مطالب
نمیتوان مهارتی را بصورت کامل بدست آورد. این امر ممکن است امنیت شغلی فرد را به خطر بیاندازد.
نکات مثبت و منفی تخصص گرایی:
از نکات مثبت تخصص گرایی میتوان به بالا بودن میزان درآمد و دستمزد فرد متخصص اشاره کرد. فرد
متخصص به دلیل سپری کردن زمان یادگیری بیشتر و کسب کردن مهارت و تجربه بیشتر از میزان درآمد
بیشتری نیز برخوردارند. افراد متخصص دارایی های با ارزش و قابل اعتماد هر شرکت و یا سازمان هستند و به
همین دلیل این افراد از مرتبه شغلی بالاتر و قدرت بیشتر بهره مند هستند. نقش این افراد در مدیریت و
رهبری پروژه ها بسیار مهم است.
تخصص گرایی نیز همانند کلی گرایی میتواند دارای نکات منفی باشد.
برخلاف افراد کلی گرا که از دامنه وسیع فرصتهای شغلی بهره میبرند، تمایل افراد تخصص گرا در تمرکز بر روی
محدوده مشخصی از مهارتها و موضوعات باعث کاهش انعطاف پذیری و در نتیجه کاهش دامنه فرصتهای
شغلی آنها میشود. از طرف دیگر، در فرصتهای شغلی که برای متخصصان وجود دارد رقابت برای استخدام در
یک موقعیت شغلی خاص افزایش میابد.
خلاقیت و بهره وری:
در مقاله ای که در مجله تحقیقاتی دانشگاه هاروارد Harvard Business Review به چاپ رسیده است، به
اهمیت شناخت و مقایسه نقاط قوت و ضعف این دو گرایش تأکید شده است. برای مثال به عقیده نویسندگان
این مقاله، کلی گرایان در زمینه هایی با تغییرات آهسته دارای بیشترین میزان خلاقیت هستند چون
متخصصان در این زمینه ها به سختی میتوانند ایده پردازی کنند. در حالیکه در زمینه هایی با تغییرات سریع،
کلی گرایان برای بروز رسانی اطلاعات خود باید زمان بیشتری نسبت به متخصصان صرف کنند و در نتیجه دارای
کمترین میزان بهره وری هستند. پس به عبارت دیگر، میزان خلاقیت کلی گرایان در زمینه هایی با تغییرات
آهسته بیشتر از متخصصان است و به همین ترتیب، میزان بهره وری متخصصان در زمینه هایی با تغییرات
سریعتر بیشتر از کلی گرایان است.
کارفرمایان در جستجوی چه کسانی هستند؟ کلی گرایان؟ یا متخصصان؟
اگرچه در انتخاب زمینه های کاری علاقه نقش مهمی دارد، توجه به نیازهای کارفرمایان نیز حائز اهمیت است.
بازار کار همیشه در حال تغییر است و آمادگی و آینده نگری برای شرایط بی ثبات و غیر قابل پیش بینی بسیار
مهم است.
بنظر عده ای از کارشناسان، بازار کار مدرن امروز تخصص گراست در حالی که به عقیده برخی دیگر امروزه
کارمندان علاوه بر زمینه های کاری خود در زمینه های دیگر نیز مهارت کسب میکنند.
براساس مطالعاتی که توسط وبسایت تحقیقاتی منابع انسانی بریتانیا hrreview.com در سال ۲۰۱۳ انجام
شده، کارمندان بریتانیایی بر این باور بوده اند که تخصص گرایی به تنهایی نمیتواند تضمین کننده امنیت شغلی
آنها باشد. طبق نتایج این مطالعات کارمندان و کارفرمایان در اینکه کلی گرایی در موقعیتهای شغلی بالا به حفظ
امنیت شغلی کمک میکند همنظرند. به علاوه شرکتها و سازمانها تعداد محدودی از متخصصان را استخدام
میکنند.
کدام مسیر بهتر است؟
در این مقاله جنبه های مختلف این دو مسیر شغلی را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دادیم. اما براستی
کدام مسیر بهتر است؟
به پیشنهاد نویسنده مقاله ای با همین عنوان در مجله Forbes ترکیبی از هر دو مسیر در وضعیتهای مناسب
میتواند بهترین انتخاب باشد.
به این ترتیب که:
فهرست منابع:
https://hbr.org/2018/07/when-generalists-are-better-than-specialists-and-vice-versa