امروز 12 اکتبر 2022 است و چند هفته از حضور نیروهای ضد شورش و داوطلبان حامی حکومت آبریکا در خیابانهای شهر میگذرد. آنها در خیابان هستند تا جلوی افراد ناراضی از حکومت آبریکا، که حاضر شدهاند صدای اعتراضشان را به کف خیابان بیاورند، با سرکوب و ارعاب و دستگیری بگیرند. نام آن مردم را هم گذاشتهاند اغتشاشگر. اما تعریف صادقانهی آن میشود معترض. انقلابی هم شنیدهام.
در این میان یک سوال، بحث داغی شده است. سوالی که اغلب از طرف حامیان آبریکا مطرح میشود و با قصد ارعاب در معترضان است:
اگر در آبریکا انقلاب شود بعدش چه میشود؟
و بعد خودشان جواب میدهند که اولا هیچ رهبر، حزب یا شیوهی جایگزینی برای ادارهی مملکت نداریم و کشورمان تجزیه میشود و مثل سوریه و تونس و لیبی و یه عالمه کشور دیگر در آسیا به آشوب کشیده میشود؛ و بعد معترضین میگویند نه ما بیدار و آگاه شدهایم و همهمان متحد هستیم و مثل آن آسیاییها نمیشویم.
همانطور که این دو گروه مشغول بحث و زد و خورد بودند ناگهان یک بشقاب پرنده در وسط جبههی آنها فرود آمد. همه سکوت کردند و نظارهگر بودند. هنگامی که گرد و غبار ناشی از فرود تمام شد، درب بشقاب باز شد و همه متحیر دیدند که یک اکیپ از بچههای سیلیکون از آن پیاده شدند.
یکی از آنها با جلو آمد، سکوت را شکست و گفت:
موضوع بحث شما را شنیدیم و برایتان راه حلی از جنس تکنولوژی آوردهایم.
چند لحظهای مکث کرد و بعد ادمه داد: اما قبل از ارائهی آن میگویم این راهحل چه مشکلات مهمی را حل میکند.
مورد اول اینکه انحصار قدرت در هر نقطهای از جهان که وجود داشته باشد، کسی که قدرت در دست اوست را دیکتاتور میکند. خواه یک فرد باشد یا یک حزب. این رفتار طبیعی است که وقتی کسی تمام قدرت را در اختیار دارد برای بقای خودش از آن استفاده کند و مخالفان و منتقدانش را نابود کند.
انحصار قدرت یک مشکل است و پیشنهاد ما آن را حل میکند.
مورد دوم این است که ما همیشه بدون اینکه نیت واقعی یا صلاحیت یک شخص را بدانیم او را به عنوان مسئول یا نماینده انتخاب میکنیم و بعد از اینکه قدرت را در اختیارش گذاشتیم و عملکردش را دیدیم متوجه میشویم که انتخاب درستی داشتهایم یا نه. این هم طبیعی است؛ ولی آنچه سخت میشود پس گرفتن قدرت از اوست هنگامی که دیگر نمیخواهیمش و او در برابر رفتن مقاومت میکند و ناگهان میبینیم سالهای زیادی از عمرمان با حسرت و در خاک و خودن رفته است.
پس گرفتن قدرت، از شخصی که قدرت را به او دادهایم یک مشکل است که پیشنهاد ما آن را حل میکند.
مورد سوم قوانینی است که توسط عدهای قانون گذار فاقد صلاحیت نوشته میشود که بیشتر بدرد خودشان میخورد و در راستای منافع خودشان است تا مردم؛ و بعد از تصویبشان میشوند آش کشک خاله و ابد و یک روز گریبان ملت را میگیرند و میشوند بلای جان.
تصویب قوانینی که خواستهی اکثر ملت و برای منفعت مملکت خوب نیست هم یک مشکل است و پیشنهاد ما آن را حل میکند.
و فرد سیلیکونی ادامه میدهد: تمام نظامهای موجود در دنیا برای قبل از اینترنت و تکنولوژیهای نو است و صاحبان قدرت هم از این وضعیت بسیار خرسند هستند چرا که اگر خواص اینترنت را در مملکتداری آن طور که امکانش هست دخیل کنند انحصار قدرت را از دست میدهند. پس هیچ وقت به خودی خود این کار را نمیکنند. بلکه این راه حل باید توسط خود مردم پیاده شود و مورد استفاده قرار گیرد. راه حل ما یک سیستم بر بستر اینترنت است که دو بخش اصلی دارد:
الان در آبریکا 3 سازمان و یک ریئس کل وجود دارد که میتوانیم ریئس کل را برداریم و سازمانها را تا حدی منطقی افزایش دهیم.مثلا بشوند سازمانهای پیشرفت و توسعه، نظارت و بررسی، بانک و اقتصاد، امنیت و آرامش(پلیس)، دفاع، آموزش و تعالی، محیط زیست و ... . البته که این سازمانها صرفا مثال بود. بعد با استفاده از یک پلتفرم مبتنی بر اینترنت برای هر کدام یک مدیر(یا شورا) انتخاب کنیم. هر کسی که خواست برای مدیریت یک سازمان کاندید میشود و هر کس که بیشترین رای را آورد، قدرت اجرایی به وی داده میشود. نکتهی مهم و متمایز این پلتفرم این است که ریئس کل یا یک حزب خاص قدرت را در اختیار ندارد و هر زمانی که حتی یک نفر از این مدیر ناراضی باشد میتواند رای به برکناری مدیر بدهد و آن مدیر هم با توجه به سطح رضایت مردم وقت دارد خودش را اصلاح کند. مثلا فرض کنید یک نفر به عنوان مدیر با حداکثر آراء انتخاب میشود ولی بعد از چند وقت مردم متوجه میشوند این مدیر صلاحیت کافی را ندارد یا خلاف وعدههاش عمل میکند و هر وقت هر کسی به این نتیجه برسد به عزل مدیر رای میدهد و زمانی که بیشتر مردم درخواست عزل این مدیر را بدهند مدیر بر کنار میشود. مدت مدیریت هر مدیر زمان مشخصی ندارد و صرفا به رضایت مردم از او بستگی دارد.
سیستم مجلس و نمایندگان وجود داشته باشد. هر نماینده با روش بالا انتخاب یا عزل شود. در این سیستم کار نمایندهگان مجلس بیشتر شفافسازی، توضیح تمام ابعاد و اثرات جانبی و تاخیری یک قانون خواهد بود. به این صورت که وقتی قانونی برای تصویب شدن ارائه شود هر کس مثلا 24 ساعت (مدتی محدود و ثابت) زمان دارد که با استفاده از این پلتفرم رای موافق یا مخالف به آن قانون بدهد. بعد از آن زمان نماینده رای خواهد داد که رای وی برابر با افراد حوزهی انتخابی آن نماینده است که در طی 24 ساعت گذشته به هر دلیلی رای ندادهاند. در نهایت رایها با هم جمع میشود و تعیین میشود که این قانون توسط مردم پذیرفته شود یا نه.
به عنوان مثال فرض کنیم قانونی قرار است تصویب شود و تعداد کل رای دهندها 10 نفر است. در طی 24 ساعت 7 نفر از مردم رای میدهند که 5 نفر از آنها موافق و 2 نفر مخالف آن قانون هستند. بعد از 24 ساعت نماینده رای موافق میدهد که رای وی ارزش 3 رای را خواهد داشت. در نهایت این قانون دارای 8 رای مثبت و 2 رای منفی بوده و تصویب میشود.
نکته ی مهم این سیستم پویا بودن آن است. یعنی هر زمانی که اکثریت مردم یک قانون یا مدیر را نخواهند میتوانند خیلی راحت نظرشان را نسبت به آن اعمال کنند.
هنگامی که صحبتهایش تمام شد ناگهان کسی داد زد: این سیستمی که تو گفتی سراسر اشکال است. وی در پاسخش گفت: حق با تو است ولی شدنی است و به مرور زمان همه چیز بهتر میشود و افراد شایسته و وطن پرست مدیریت امور را بدست میگیرند. تغییر، انجام کارهای جدید و خروج از دایرهی امن زندگی ترسناک به نظر میرسد ولی هنگامی که از آن خارج شوی میگویی ای کاش زودتر این کار را میکردی.
شخصی دیگر پرسید: چه کسی این سیستم را برایمان بسازد؟
در پاسخش گفت: در ایران متخصصان زیادی وجود دارد که ظاهرا آنها را نمیخواهند. یکی نامش #جادی است و آنقدر نمی خواهندش که در زندانش کردهاند. از او استفاده کنید.
بعد از پاسخ به این سوال اکیپ بچههای سیلیکون به بشقابشان سوار شدند و در گرد خاک پرواز ناپدید شدند.