تاریخ معاصر کشور ایران سندی گویا بر توطئه ها، اقدامات خصمانه و دخالت های آمریکا می باشد؛ که نگاهی گذرا به فهرست آن کافی است تا خوی استکباری این کشور را به نمایش گذاشته و نقاب فریب از چهره آن کنار زند و این کشور را صرف نظر از جنایات ها در سایر کشورها، به عنوان کانون و محور شرارت در جهان معرفی نماید.
هرچند پرداختن به جزئیات طومار بلند توطئه ها و شرارت های آمریکا علیه کشور ایران، مثنوی هفتاد من خواهد شد، اما نیم نگاهی به مهمترین این اقدامات خصمانه، گویای بسیاری از واقعیت هاست.
در دوره معاصر زخم های بزرگی از سوی مستکبران بر پیکر ملت ایران وارد شده که بیانگر ماهیت استکبار و بی ثمر بودن سازش با مستکبر است. امروز دولت آمریکا نماد استکبار است.
البته جنایات آمریکا تنها به پس از پیروزی انقلاب برنمی گردد، بلکه پیش از انقلاب و از سال ۱۳۳۲ با کودتای ۲۸ مرداد شروع شد.
با پیروزی این ملت بر رژیم سلطنتی و وابسته پهلوی، دولت آمریکا در سطح بین الملل با تمام قدرت در مقابل انقلاب اسلامی ملت ایران قرار گرفت. بی تردید بازنده اصلی وقوع انقلاب اسلامی؛ استکبار جهانی به رهبری آمریکاست. چراکه کشوری که تا قبل از انقلاب اسلامی هر کاری که اراده می کرد در ایران انجام می داد و کسی نه تنها مانع آن نمی شد بلکه راهگشای آن هم بود.
انقلاب اسلامی، دست امثال چنین کشورهایی را قطع و راه استقلال و مبارزه با استکبار و استعمار را در پیش گرفت. بر همین اساس در بیش از چهار دههٔ گذشته انواع و اقسام اقدامات خصمانه را از سوی آمریکا از همان روزهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون علیه مردم و نظام جمهوری اسلامی شاهد بوده و هستیم. جنایاتی که چه به صورت مستقیم و چه با حمایت آمریکا علیه مردم ایران صورت گرفته است.
آمریکا به دلیل از دست دادن منافع خود، به شیوه های گوناگون، اعم از دخالت مستقیم و غیر مستقیم، علیه ملت ایران دست به جنایت زد و بدیهی ترین قوانین و عرفیات دیپلماتیک را زیر پا گذاشت.
از کودتای ۲۸ مرداد تاکنون ملت ایران چیزی جز خیانت، جنایت، خباثت، تهدید، تحریم و شیطنت از ایادی استکبار به رهبری آمریکا ندیده است.
نگاهی گذرا به تاریخ معاصر ایران، بیانگر فهرست بلندی از توطئه ها، اقدامات خصمانه و دخالت های آمریکا در کشور ایران است. فهرستی که از «کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲» گرفته تا «تحمیل قانون استعماری کاپیتولاسیون» و «حمایت و تحکیم پایه های حکومت استبدادی شاه» تا «حمله نظامی به طبس»، «کودتای نقاب» و «تحریک و حمایت همه جانبه از صدام در جنگ تحمیلی»، «فشارهای اقتصادی و اقدامات تحریمی»، «حمایت، سازماندهی و هدایت مخالفان نظام»، «فضاسازی سیاسی و تبلیغاتی و جنگ روانی»، «مقابله با دست یابی جمهوری اسلامی به فناوری هسته ای»، «تهاجم فرهنگی و جنگ نرم» و …. و در نهایت آخرین جنایت آمریکا که به «ترور و به شهادت رساندن سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی» منجر شد؛ را در بر می گیرد.
این حجم از کینه توزی و دشمنی، ریشه در ماهیت «سلطه جویانهٔ» آمریکا و موقعیت راهبردی و منابع سرشار کشورمان داشته که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل «ماهیت اسلامی»، «عدالت خواهانه»، «استقلال طلبانه»، «سلطه ستیزانه» و «حمایت گرانه از مظلومان»، جنبه های بسیار عمیقی پیدا کرد.
حضرت امام خمینی (ره) در مورد عمق و کینه و دشمنی آمریکا با نظام اسلامی فرمودند: «نکته مهمی که همه باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخوران تا کی و کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند؟
به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند.
به گفته قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند، مگر این که شما را از دین تان برگردانند.
آری! اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) را با دست های خود ویران نماید، آن وقت ممکن است جهانخوران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمیت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند و ما نوکر، آنها ابر قدرت باشند و ما ضعیف، آنها ولی و قیم باشند، ما جیره خوار و حافظ منافع آنها، نه یک ایران با هویت اسلامی.»
ایادی استکبار باید بدانند که استقامت و پایداری جمهوری اسلامی ایران در مقابل اقدامات براندازانه آمریکا به ضعف توطئه های آمریکا برنمیگردد، بلکه «قدرت و استحکام انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران» است که توطئه ها و جنایات های آنان را یکی پس از دیگری خنثی و نقش بر آب کرده است.