حدود دو هفته پیش مطلبی را در ویرگول منتشر کردم با عنوان ۱۲ قانون ساده برای یادگیری یک زبان کدنویسی که تجربه خودم در طول یادگیری زبان برنامهنویسی جدید و ترجمهای کاربردی از
12 Simple Rules for Learning to Code
Dr. Angela Yu
Head of iOS Course Development at London App Brewery www.londonappbrewery.com
هست که امروز بخش دوم آن را با هم مرور میکنیم.
اگر بخش یک با عنوان « بخش ۱ . مغزتون رو با قانون ۲۰دقیقهای گول بزنید » را هنوز مطالعه نکردهاید تنها ۴دقیقه زمان برای مطالعه آن نیاز دارید.
یادم هست وقتی شروع کردم برای یادگیری کدنویسی، دفعات زیادی پیش اومد که شروع کردم و پس از چند روز بیخیال شدم و این مرتب برای من تکرار شد. خب شاید اکثر شما موافق هستید که این یک داستان تکراری است برای افرادی که در دهه سوم زندگیشون تلاش میکنند برنامهنویس شوند. وقتی به گذشته مینگرم، بعد از مطالعه و مشورت بالاخره متوجه شدم جریان از چه قرار است! بسیاری در اول کار، با انتخاب یک زبان، به یادگیری کد می پردازند و به کمک آموزشها ادامه می دهند. کپی کردن کد خط به خط، یا برخی اوقات نوشتن کد برای کار کردن دنباله فیبوناچی و یا برای پیدا کردن همه اعداد تمرین میکنند. اما میدانید موضوع چیست؟ واقعیت این است که من می توانم با یک جستجوی ساده در گوگل دنباله فیبوناچی را بسیار سریعتر پیدا کنم و حقیقتا این روش جالبی برای یادگیری یک زبان کدنویسی نیست.
حقیقت این است که اگر صرفا کدنویسی را برای یادگیری کدنویسی می خواهیم فرا بگیریم،خیلی دشوار است تا به آن مرحلهی عالی برسیم.
بنابراین من توصیه میکنم یادگیری کدنویسی را با دنبال کردن دورههای آموزشی (ویدیو،اسلاید و ...) که در پایان واقعاً چیزی خلق میکند، شروع کنید و یاد بگیرید.
البته امکانش نزدیک به صفر است که در همین گام نخست بتوانیم Clash of Clans را کدنویسی کنیم! ولی قادر خواهیم بود چیزهای جالبی بسازیم. مانند یک بازی ساده تاس و یا یک فلش کارت. اما اگر در پایان آموزش شما توانسته باشید چیزی بسازید که با آن بازی کنید یا از آن استفاده کنید، در اینصورت شما انگیزه خواهید یافت تا کدنویسی را ادامه دهید.
در پایان تمام دورهها، ما از دانشآموزان میخواهیم راجع به یک برنامه ساده که میخواهند بسازند،فکر کنندو چیزی که بتوانند از مهارتهایی که یاد گرفته اند استفاده کنند و در عین حال کمی آنها را به چالش بکشد تا بتوانند موارد کاربردی جدیدتری به آن اضافه کنند. به عنوان نمونه دوستی داشتیم که برنامهای طراحی کرد که فردا را هر روز یک دقیقه زودتر بیدار میکند تا مشکل عادت کردن به زود بیدار شدن را حل کند(راحتتر کند). دوست دیگری که برنامه اسلاید شوی خاصی به عنوان هدیه روز مادر طراحی کرد. فرد دیگری برنامه ای طراحی کرد که مانند یک تایمر برای پختن کافی و لازم استیک بر اساس وزن و ضخامت عمل میکرد.
هیچ محدودیتی برای تصورات و ایده های شما وجود ندارد،کمی مشکل خواهد بود وقتی شما آغاز به کار بر روی پروژهی خودتان میکنید چون هیچ آموزش گام به گامی وجود ندارد. اما در عین حال بزرگترین پیشرفت در توانایی کدنویسی شما خواهد بود.
در روزهای آتی خواهید خواند: بخش ۳ . زبانی به عنوان « زبان کدنویسی کامل » وجود ندارد.
پ.ن: ایرادات نگارشی ممکن است در نوشتار باشد که لطفا اگر مشاهده کردید گوشزد کنید تا اصلاح کنم.
پ.ن: همیشه با بحث و تبادل نظر راهکارهای خاصی میتوان یافت و از تجربیات یکدیگر بهره برد پس حتما نظر خودتون رو به اشتراک بگذارید.