خواستم کتابم را باز کرده و شروع به خواندن کنم. اما گفتم نخست، پستی در ویرگول بگذارم؛ چون زمان زیادی از آخرین نوشتهام در آن میگذرد.
دیروز جشنوارهی مستند سینما حقیقت در تهران پایان یافت. بنا دارم کمی از دیدهها و شنیدههایم بنویسم: سطح کیفی جشنوارهی امسال نسبت به سال پیش کاهش داشت. البته چند فیلم خوب هم حضور داشتند که تعدادشان از جشنوارهی سال پیش به مراتب کمتر بود. مانند همهی جشنوارهها - یا همهی رویدادهایی که در ایران برگزار میشود - نبود برنامهریزی منظم از نکات منفی سینما حقیقت بود. صفهای طولانی به کنار، افراد زیادی بدون رعایت حقوق دیگران و بدون نوبت وارد سالن میشدند. بدتر از آن، شاهد بروز چنین رفتار ناشایستی از سوی عدهای بودم که خود را چهرههای فرهنگی - هنری مینامند! تازه هنگامی که برای تماشای فیلم وارد سالن میشدم، روبهرو میشدم با صندلیهایی که به وسیلهی کیف، کت، کاپشن و ... اشغال شده بودند: یک نفر برای شش نفر جا میگرفت!
به نظر میرسد «رایگان» بودن نمایش فیلمهای جشنواره، دلیل حضور جمعیت زیادی در پردیس سینمایی چارسو بود که بیشتر، کارشان در حوزههایی به غیر از سینما یا هنر بود. کما این که اکران همین فیلمها در طول سال در سالنهای سینمای کشور با تماشاگرانی بسیار کم صورت میگیرد.
امیدوار ام در دورههای بعد، شاهد پیشرفت این گونه جشنوارههای فرهنگی - هنری از لحاظ کیفیت و نحوهی برگزاری باشیم.