کل صحبت این اثر اینه که میشه با یه کار ساده دشمنت رو به دوستت تبدیل کنی ، یکی از سیاست مدارای آمریکا که نقش مهمی تو قانونگذاری داشتهدل خوشی از بن فراکلین نداشته و همیشه سعی می کرده باهاش مخالفت کنه. بن فراکلین دنبال راهی بوده که نظر اون شخص رو نسبت به خودش تغییر بده و با اون شخص دوست بشه برای همین وقتی متوجه میشه که اون شخص کتاب خونه ای داره که توش پر از کتاب های کم یابه ازش خواهش میکنه که برای چند روز یکی از کتاب هاش رو به اون قرض بده اون شخص هم قبول کرد که کتاب رو برای چند روز کتاب رو به بن فراکلین امانت بده، بن فراکلین بعد چند روز کتاب رو به همراه یه نامه به اون شخص میده و از اون شخص به خاطر لطفش ازش تشکر میکنه.
جالب اینجاس که دفعه بعد که این دو نفر همدیگه رو ملاقات کردن فراکلین متوجه میشه که اون فرد دیگه باهاش دشمن نیست و با حرفاش مخالفت نمیکنه و طولی نکشید که تبدیل به دوستای خوب و صمیمی شدن.
وقتی از بقیه بخواین لطف کوچیکی در حق شما بکنن اونا شمارو بیشتر دوست دارن.