همونطور که در پست قبلی درباره راهنمای خرید اولین گیتار گفتم، خیلی وقت ها بچه هایی که برای آموزش مراجعه می کنند خودشون هم نمی دونند چی می خواهند.
البته بهشون خرده نمی گرم چون اگه می دونستد که پیش من نمیومدند ولی این موضوع ( عدم آگاهی از نوع انتخاب) چند تا خطر بزرگ داره.
البته منظورم از خطر تعریفی صحنه ای مثل تصادف ماشین نیست!! منظورم اینه که وقتی خود بچه ها به درباره مسیری که پیش روشون هست چیزی نمی دونند احتمال انیکه راهنمایی های اشتباه اون رو به ورطه فراموشی آرزوهاشون ببره زیاده.
یکی از سخت ترین کارهایی که همیشه دارم این هست که یه مسیر شفاف از واقعیت های نوازندگی، سبک ها و نوع تدریس و مقدار زمان لازم برای تمرین و ... به بچه ها نشون بدم.
سخت تر از موضوع، فهمیدن این هست که واقعا این بچه ها برای چی تصمیم گرفتن گیتار زدن رو شروع کنند و هدف نهاییشون رو چی می بینند.
بارها دیدم هنرجویانی که مراجعه کردند و انگیزشون فقط دیده شدن بوده. یعنی ماهیت عملکرد موسیقی براشون خیلی مهم نبوده و یادگیری گیتار رو بیشتر به عنوان یه ابزار برای بهتر دیده شدن، جلب توجه کردن یا باوقار و آرتیستیک به نظر رسیدن انتخاب کردند.
به نظرتون این انگیزشون اکی هست ؟ ( اگه در این باره نظری دارید تو کامنت ها برام بنوسید)
اوایل فکر می کردم که بچه هایی که میخوان موسیقی یاد بگیرند فقط باید فلسفه هنر برای هنر براشون مهم باشه و فقط باید به موسیقی و ماهیت وجودی اون فکر کنند. ولی بعد از یه مدتی دیدم این دسته از افراد هم که دوست دارند موسیقی را به عنوان یه ابزار استفاده کنند هم حق دارند از موسیقی لذت ببرند و تصمیم گرفتم به اونها هم کمک کنم.
برنامه ای که برای دسته دارم کمی متفاوت با بقیه هست چون انگیزشون فرق می کنه اینا خیلی دوست ندارند تمرین کنند و بیشتر نتایج کار و آهنگ زدم براشون مهم هست و من هم بهشون کمک می کنم تا سریع تر (گرچه سرسری) یاد بگیرند و بتونند خودشون رو نشون بدهند.
البته خیلی هاشون رو دیدم که در ادامه به موسیقی علاقه مند میشند و این موضوع دیده شدن براشون میره تو حاشیه ( یه جورایی عادت می کنند و می بینند که خیلی هم خبری نیست !!!! و همه چی عادیه :))
البته این تنها روش من برای مواجه با این موضوع نبوده و موارد مختلف و کیس های دیگه و متفاوت تر هم داشتم که اگه زمان مجال داد بعدا دربارش می نویسم.