اون چیه که سخته ولی آسونه؟
صبح از خواب بیدار که میشه، میپره تو دسشویی، جیش و پی پی، خلاص.صورتش رو آب میشوره،.. میره سمت رو تختی، تر و تمیز و مرتب که شد، به قوس و کشی به خودش میده...
حالا نوبت کتریه که قل قولش رو راه بندازه... یه فنجون پر از عسل و آب جوش، معجون صبح امروزش...
آسون بود همه ی اینا، هر روز انجامش میداد... سخت کی میشه؟ وقتی یه کار جدید اضافه میشه... انقد باید تکرارش کنه که بشه عادت.
عادت سخت است و آسان، گاه عادتی را مچاله کردن، زور میخواهد و گاه، عادتی دگر را از سر گرفتن، زوری بیشتر ولی همان که عادت شد، آسان ترین است...