تاریخچه پیدایش و استفاده از لباس کار به پوشیدن لباس فرمهای متحدالشکل توسط سربازان و ورزشکاران بر می گردد. اما نزدیکترین مثال برای استفاده از لباس کار به قاره اروپا برمیگردد.
اوائل دوره فئودالی در اروپا برای نشان دادن وفاداری به احزاب و یا گروههای خاص, از بج با علامت و لگوی مخصوص به گروه یا حزب استفاده میشد. تا قرن چهاردهم میلادی استفاده از بج گستردگی و وسعت بیشتری هم پیدا کرد و به عنوان مشخصهای به منظور شناسایی خدمتکاران بر روی لباسی که به عنوان لباس کار به تن داشتند بکار گرفته میشد. به لباس کاری که خدمتکاران به تن میکردند livery گفته میشد که از ریشه کلمه فرانسوی با عنوان livrer به معنی رساندن (delivery ) گرفته شده است ( این نام گذاری به این دلیل انجام شده بود که خدمتکاران در رستوران وظیفه رساندن غذا از آشپزخانه رستوران را بر عهده داشتند). در هرکدام از دربارهای سلطنتی طیف رنگی مخصوصی برای لباس کارهای خدمتکاران مورد استفاده قرار میگرفت و هنوز هم در بعضی از دربارهای متعلق به خاندان سلطنتی, از این مدل لباس کار برای خدمتکاران مورد استفاده قرار میگیرد. مفهوم اساسی که در آن زمان برای پوشیدن لباس کار توسط کارکنان و کارگران وجود داشت, لزوم وجود یکپارچگی و همچنین نظم و انطباط مشخص بود, مفهومی که البته همچنان هم قابل احترام است, ولی امروزه علاوه بر این مفهوم اساسی, در عین حال حقوق بشر و انسانیت در رتبهای بالاتر,در نظر گرفتن استانداردهای امنیت و سلامت در لباس کار کارکنان مورد توجه ویژهای قرار گرفته است.
بیشتر موارد اصلاحی در طول مسیر بهینهسازی و استاندارد سازی لباس کار, پیشرفتهای مناسبی بوده اند. ولی در این مسیر پر ماجرا و پر پیج و خم, مواردی هم بوده که چندان چنگی به دل نمیزده و از منظر موفقیت و ناکامی, شکست محسوب میشد. در ادامه این مقاله تعدادی از این موارد را با هم مرور میکنیم.
شماره ۱ :کلاه پرستاری
تاریخچه پرستاری, وقتی خیلی دقیق به دنبال ردپاهای آن باشیم, ارتباط بسیاری تنگاتنگی با تاریخچه راهبهها در کلیسا دارد. در حقیقت بسیاری از مدارس آموزش پرستاری توسط راهبهها راه اندازی شده است. به همین دلیل, در گذشته بسیاری از اِلمانهای پوشش در بحث لباس کار, میان پرستاران و راهبهها مشترک بود. حالا تصور کنید که یک پرستار با ویژگیهای شغلی و کاری مختص به خودش بخواهد مانند یک راهبه با ویژگیهای لباسی که راهبهها دارد, لباس بپوشد. لباسی که اصلا مناسب شرح وظایف شغلی یک پرستار نیست و آزادی عمل و انعطاف پذیری لازم را برای انجام خدمات مراقبتی و بهداشتی به او نمیدهد. تعجبی ندارد که امروزه پرستاران استفاده از لباسهای پرستاری متعارف مانند گان را به تن میکنند. اما در آن زمان برای پرستاران تصور اینکه روزی از لباسهای به شکل و شمایل راهبهها دست بکشند هم مشکل و دور از دسترس به نظر میرسید.
کلاه, غیر از مواردی که به دلیل حفظ ایمنی میبایست از آن استفاده کرد, بسیار دست و پا گیر است. به سرعت روی سطح پوست سر گرما ایجاد میکند, موجب برهم خوردن حالت موی سر میشود و در کل میتواند نقش یک شیء مزاحم و البته بی مصرف را به خوبی ایفا نماید. کلاه هایی که مهماندارن بعضی از شرکتهای هواپیمایی از آن استفاده میکردند و در بعضی از شرکت ها همچنان هم به عنوان بخشی از لباس فرم مورد استفاده قرار میگیرد هم یکی از همین مزاحمهای بی مصرف است. این مد استفاده از کلاه به عنوان بخشی از لباس فرم هواپیمایی, ریشه در جنگ جهانی دوم دارد. در جنگ جهانی دوم تمامی خدمه هواپیماها از این کلاه که به عنوان کلاه استواری هم معروف است استفاده میکردند. این روند تا اواخر قرن بیستم هم ادامه داشت و رفته رفته کمرنگ تر شد.. البته همانطور که اشاره هم کردیم, همچنان در بعضی از شرکتهای هواپیمایی به عنوان لباس کار مهمانداران مورد استفاده قرار میگیرد. شاید به این فکر کنید که استفاده از این کلاه های استواری خیلی هم بد نیست و در مواقعی که مثلا مهماندار حالت موی درستی ندارد میتواند به صرفه جویی در وقت کمک کند ولی ابداً اینطور نخواهد بود. حتی اینکه خلبانان و کاپیتان هواپیما هم در زمانی که در کابین است از کلاه خسته میشود و آن را کنار میگذارد هم دور از انتظار نیست.
شماره ۳ : روسری مردانه
استفاده از اکسسوریها برای همه جالب و دوست داشتنی نیست. وقتی بعضی ها از یک نوع اکسسوری خاص استفاده میکنند (مهم نیست چه کسی دقیقاً), موقعیت خیلی به طنز نزدیک میشود. واقعیت این است که هر اکسسوری الزاما برای همه مناسب و شیک نیست. ترندها در ارتباط با طول روسری, طرح پارچه و همینظور الگوها با سرعت تغییر میکنند. با سرعت بیشتری نسبت به آنچه فکرش را هم بکنید. روسری همانطور که از اسمش هم بر میآید, برای خانم ها ساخته شده(البته اگر با ذکر این نکته متهم به نابرابری حقوق زن و مرد نشویم). استفاده از روسری به عنوان بخشی از لباس کار برای آقایان جالب نیست. اما چه باور کنید چه باور نکنید در زمانی از روسری به عنوان لباس کار استفاده میشد.
مثل بسیاری از ترندهای مد, استایل یقه ها هم به سرعت در حال تغییر است. امیدوار کننده ترین خبری که در این مورد وجود دارد این است که کارفرمایان متوجه شدند که خیلی نباید از ترندها و مد روز پیروری کنند. کارمندان دهه ۷۰ مجبور بودند لباس کارهایی را بپوشند که علاوه بر اینکه یقه پروانه ای بودند, از جنس پارچههای پلی استر نیز ساخته میشدند. لباس کارهایی که از جنس پلی استر تولید میشوند باعث تعریق بسیار زیاد و در کنار این باعث بوی ناراحت کننده بدن میشوند. خوشبختانه امروز در تولید لباس کار ها دقت بیشتری به خرج داده میشود و معمولا تلاش میگردد تا حد امکان از جنس پارچههایی مورد استفاده قرار بگیرد که درصد پلی استر کمتری نسبت به میزان پنبه داشته باشد.
شماره ۵: کلاه ایمنی چرمی!
در اواخر دهه ۷۰ میلادی, استفاده از این کلاههای ایمنی بامزه بسیار رواج داشت. باور کنید یا نه, افرادی که در عکس مشاهده میکنید, از اینکه این کلاهها را به سر دارند راضی و خشنود هستند. تاریخ اختراع آن به سال ۱۹۱۵ و به شهر لندن بر میگردد. در بریتانیا, آتش نشانها نیز از این نوع کلاهها استفاده میکردند. کلاه های ایمنی برودی یک قدم بسیار بلند از کلاه هایی که در اوایل جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرار میگرفت جلوتر بودند. کلاه هایی که سربازان در ابتدای جنگ جهانی دوم استفاده میکردند, در واقع از بدوی ترین و ابتدایی ترین (و شاید هم بی مصرف ترین) کلاههای ایمنی در طول تاریخ است. آنها معمولا از سرپوشهای چرمی و یا کلاههای پارچهای استفاده میکردند. بعد از اینکه سربازان زیادی از خط مقدم با جراحتهای جدی از ناحیه سر به عقب باز میگشتند, بالاخره متوجه شدند که کلاههای ایمنی بوردی گزینه به مراتب بهتری نسبت به قبلی ها است.
از نظر ما, این ۵ مورد برندگان بی چون و چرای جوایز بدترین لباس کارهای استفاده شده در تاریخ هستند. البته که اینها تنها برندگان نخواهند بود و شاید برای شما هم پیش آمده باشد که شاهکارهایی از این دست را به چشم دیده باشید. در نهایت اینکه فلسفه استفاده از لباس کار در کنار ایجاد حس یکپارچگی و هماهنگی بین اعضای تیم, میبایست راحتی و مهمتر از همه ایمنی و سلامت کارکنان را در نظر بگیرید. انسانیت به ما حکم میکند که امنیت و سلامت افراد را در بالاترین درجه ممکن مد نظر قرار دهیم.