mbeygi.benyaminnum2
mbeygi.benyaminnum2
خواندن ۲۰ دقیقه·۴ سال پیش

راهنمای کامل نحوه نگرش و برخورد افراد در محل کار


در این مقاله از سایت شرکت لباس فرم و لباس کار بن بیگی قصد داریم تا در مورد موضوع مهم وضعیت نگرش افراد نسبت به یکدیگر در محل کار صحبت کنیم. مهمتر از راندمان کاری یک فرد در یک سازمان یا مجموعه خاص، نوع برخورد و نحوه تعامل افراد یک سازمان است که می تواند تمام لایه های مدیریتی و غیر مدیریتی یک مجموعه را در بر بگیرد. یک مدیر لایق می بایست در کنار برند سازی، برقرار کردن نظم و انظبات گروهی در مجموعه، پرداخت حقوق به کارمندان، انتخاب لباس فرم مناسب برای پرسنل، بتواند از لحاظ اخلاقی نیز پرسنل مجموعه خود را هدایت کند و برای پیشبرد اهداف مجموعه خود تعامل خوبی میان اعضا برقرار نماید. یک مدیر خوب باید توانایی انتقال نگرش مثبت در سازمان خود را داشته باشد و این نقش را به خوبی ایفا کند.

بدون کمک و آموزش به افراد نمی توان انتظار داشت که تمامی افراد آنچه ما در ذهن داریم را تمام و کمال انجام دهند. به عنوان یک مدیر نه تنها می توانیم در نگرش افراد تغییراتی را به وجود آوریم، بلکه می توانیم در تاریخچه شرکت هم این نوع نگرش را فراگیر سازیم. فرهنگی که نگرش‌های کاری مثبت را تقویت می‌کند و منجر به دستیابی به مزایای چشمگیری برای کارفرمایان، اعضای تیم و رده های پایین شرکت خواهد شد. فرهنگی که به منفی باشد، باعث ایجاد استرس و قطع رابطه و کاهش راندمان کاری کارمندان می‌شود.


می‌دانید که چگونه با انواع مختلف رفتارها و نگرش‌ها برخورد کنید و اینکه این امر چطور بر محیط کار تاثیر می‌گذارد، به راحتی از مشکلات بالقوه بوجود آمده پیشی میگیرید و تیم خود را در جهت درست هدایت می کنید. و در این مقاله، ما برخی از ابزارهای مدرن را پوشش خواهیم داد که نه تنها به شما در شناسایی برخی از این مسائل کمک می‌کنند بلکه به شما کمک می‌کنند استراتژی‌هایی برای مقابله با آن‌ها ایجاد کنید.

در این مقاله به این موضوعات اشاره خواهیم کرد:

  • انواع نگرش  در محل کار
  • نگرش‌های رایج (مثبت و منفی, با مثال)
  • شناخت مشکلات نگرشی
  • علل به وجود امدن یک برخورد بد
  • عواقب بی‌توجهی به موضوعات رفتاری
  • مدیریت یک کارمند منفی

انواع  نگرش در محل کار

طرز برخورد به معنی “روشی برای تفکر در مورد کسی یا چیزی است، که معمولاً در رفتار یک فرد منعکس می‌شود” است و به خودی خود، نگرش نه مثبت است و نه منفی .

در یک محیط کار مثبت – بهره‌وری موج میزند, رفاه کارمندانش در اوج خود است, و یک احساس خوب کلی شبیه به یک کنسرت ویلون در ان جاری است: تمام سارها باید به خوبی تنظیم شوند تا با تمام ارکستر بتوانند با هم هماهنگ شوند.

البته گفتن بسیار راحت تر از عمل کردن است.

هر گروه کاری شامل شخصیت های متفاوتی است. البته هر فرد اهداف و نیازها و رویکردهای خاصی را برای رسیدن به این اهداف دنبال می کند. در بالای نگرش‌های فردی، تفاوت‌های کلی‌تری نیز وجود دارند که باید در نظر گرفته شوند، مانند سابقه، فرهنگ، آموزش و جنسیت. برخی از ترکیبات این تعامل بهتر از بقیه با یکدیگر در تعامل هستند.

اگر با پنج فاکتور شخصیتی آشنا هستید، احتمالا می‌توانید  هر عضو تیم یا شرکت خود را آنالیز کرده و در هر یک از این فاکتورها به به افراد امتیازات بالاتر یا پایین‌تر بدهید.

شما احتمالامی‌توانیدً  برخی از کارمندان را که به دنبال تجربیات جدید هستند را, نام ببرید; کسانی که درجات بالایی از برون گرایی را نشان می‌دهند و بیشتر صحبت می‌کنند و پرحرف هستند. هر فردی در تیم شما درجات متفاوتی از هر بعد از مدل پنج فاکتوری را نشان می‌دهد. و وقتی افرادی با این نگرش با دیگر اعضای تیم تعامل دارند, نتیجه آن پویایی تیم است.

این دینامیک‌ها می‌توانند پتانسیل تیم را برای موفقیت، بسته به نگرش هر یک از اجزای آن تحریک و یا تضعیف کنند.

به عنوان یک رهبر، هیچ چیز حس رضایت بیشتری را بابت دیدن اینکه اعضای تیم شما به سمت یک هدف مشترک حرکت می کنند را به شما القا نخواهد کرد، که این امر با دیدن لبخند بر چهره، عرق بر پیشانی، و نگرش‌های شاد و مثبت، از هر اعضای تیم شما کاملا مشهود خواهد بود. اما می‌دانیم که این موضوع به ندرت اتفاق می‌افتد.

شما یک مدیر هستید، می‌دانید چقدر زمان صرف کنید، نه براساس وظایف شرح‌داده‌شده در شرح شغلی تان، بلکه در برخورد با شخصیت‌های مختلف اعضای تیم تان. مهم نیست که تعهد سازمانی شما چقدر بالا باشد، برخورد با مسائل رفتاری منفی از زیردستان خود, می‌تواند بسیار پرهزینه و زمان بر باشد.

اضافه کردن بر این مشکل، واقعیت این است که هیچ یک از افراد, همیشه سرحال و یا همیشه عصبی یا برون گرا نیستند. شخصیت افراد در یک محدوده خاص, کمی سیال و متغیر است. همه ما, برخی یا میزان بیشتری از این ویژگی‌ها را در زمان‌های مختلف و در درجات مختلف نشان می‌دهیم – و این که این جنبه‌های شخصیتی افرادی که در کار هستند، منجر به برخی نگرش‌های کاری شناخته‌شده و قابل‌تشخیص می‌شود. برخی افراد ممکن است شخصیت ویژه‌ای را در محل کار نشان دهند و در خانه کاملاً متفاوت باشند. دیگران می‌توانند بسیار آزادانه در اطراف همکاران خود رفتار کنند وبا یک چرخش ۱۸۰ درجه ای در خانه تبدیل به درون‌گرا شوند.

رفتارهای رایج (مثبت و منفی همراه با مثال)

هر سازمانی شامل بسیاری از انواع نگرش‌های کاری است. در زیر برخی از رایج‌ترین و شناخته‌شده‌ترین آن‌ها آورده شده‌است.

فهرست نمونه‌های رویکرد مثبت:

  • در جستجوی یک تیم محقق:آنها با این نوع نگرش خوب معمولاً می‌خواهند جهان را تغییر دهند. این افراد درکی قوی از هدف دارند و شما می‌توانید آن‌ها را در انواع مختلفی از زمینه‌ها مانند مدارس، بیمارستان‌ها، سالن‌های دادگاه و سازمان‌های غیرانتفاعی پیدا کنید.
  • احترام به دیگران: نه تنها به نحوه تعامل افراد با بالا دستان خود بلکه با همسالان خود، مشتریان آن‌ها، فروشندگان و حتی خود آن‌ها نیز تعمیم می‌یابد. مهم نیست که یک فرد محترمانه با کسی مخالف باشد، آن‌ها همیشه مودب هستند و به صورت حرفه‌ای عمل می‌کنند.
  • این ها مردان و زنانی هستند که اهداف بلند پروازانه ای را تعیین می‌کنند، آن‌ها را یادداشت کرده و هر روز به واقعیت پیوستن آن‌ها را تجسم می‌کنند. شما معمولاً در صدر هر سازمان و نیز مشاغل مانند وکیلان، جراحان، بانکداران ، سیاستمداران و فضانوردان خواهید یافت.
  • هیجان عفونی: افرادی که همیشه نگرش مثبت خود را حفظ می‌کنند، تمایل دارند موج شور و شوق را در میان اطرافیان خود جرقه بزنند. آن‌ها در جمع کردن نیروها عالی هستند و رفتار آن‌ها باعث می‌شود که همه احساس غیرقابل توقف کنند.
  • تعهد شغلی: احساس عالی و شور و اشتیاق کاری معمولاً به وجود افرادی با تعهد کاری بالامنجر می‌شود. برای افرادی با این خصیصه, مشارکت نیروی کار منبع رضایت است.  این کارمندان معمولاً هر کاری را انجام می‌دهند تا وظایف خود را به بهترین شکل انجام دهند و یک رفتار کاری بی‌عیب و نقص را ارائه نمایند.
  • ریسک: با به کار بردن آسان ریسک معمولاً به مشاغل با ریسک بالا / بالای پاداش جذب می‌شوند. آن‌ها به ندرت در یک شرکت می‌مانند و معمولاً به دنبال فرصت بعدی هستند. پول معمولاً یک محرک مهم برای افراد ریسک است.
  • نوآوری: “چه اتفاقی می افتاد اگر”، بذر همه ایده هایی است که توسط نوآوران پرورش داده می‌شود. آن‌ها همیشه به فرآیندهای جدیدی فکر می‌کنند تا کارها را برای دیگران در اداره آسان‌تر کنند. این افراد هرگز به وضع موجود راضی نیستند، به منظور دستیابی به راه‌حل‌های جدید برای هر مشکلی، از تفکر جانبی استفاده می‌کنند.
  • مفید بودن: پرتوان در خدمت مشتری، اعضای تیم که این نگرش خوب را از خود نشان می‌دهند، احساسی را که هنگام کمک به شخص دیگر به دست می‌آورند را دوست دارند. اگر چه ممکن است بیش از حد برونگرا نباشند، وقتی احساس می‌کنند که دیگران به آن‌ها وابسته هستند، رضایت زیادی به دست می‌آورند.
  • بالا رفتن از نردبان: از مقابل مردمی که به دنبال تحقق رویاهایشان هستند، صعود می‌کنند. آن‌ها برای مسافت‌های طولانی در آن هستند و همیشه برای ارتقا بعدی آماده هستند. تحرک رو به بالا بزرگ‌ترین محرک است. “

فهرست نمونه‌های رویکرد منفی:

  • پالس ساعت در مقیاس جاه‌طلبی، معمولاً از وضعیت فعلی بسیار ناراضی هستند، اما به ندرت اقدام عظیمی برای بهبود آن انجام می‌دهند. آن‌ها در مشاغلی کار می‌کنند که نیاز به سطح بالایی از آماده‌سازی ندارند و همیشه در مورد پایان کار کاری خود فکر می‌کنند.
  • واریز چک: اعضای این تیم مزایای خود را گرامی می‌دارند. آن‌ها معمولاً برای ترس از اینکه وضعیت فعلی خود را در معرض خطر قرار دهند، خود را بیش از حد دور نگه می‌دارند.

تشخیص مشکلات برخورد

بنابراین، چگونه افراد را با مشکلات رفتاری منفی می‌شناسید؟

در اینجا نشانه‌های اصلی را برای شما توضیح می دهیم:

  1. رسیدن سریع به نتیجه‌گیری: این افراد سریع قضاوت می‌کنند. آن‌ها قبل از اینکه به نتیجه‌ای برسند که اغلب نادرست، یک جانبه، و یا حتی جانبدارانه باشد، به همه جوانب یک داستان گوش می‌دهند.
  2. بد بینی ابدی:در هر شرایطی این عضو تیم همیشه طرف تاریک یک داستان را پیدا می‌کند. این به نوبه خود انگیزه خود را می‌کشد و آن‌ها را وادار می‌کند قبل از اینکه حتی شروع کنند، روی یک پروژه رها شوند. از آنجا که نگرش آن‌ها در کار بسیار آسیب‌دیده و فرسوده شده‌است، این افراد به قلب آن‌ها اعتقاد دارند که چیزها هرگز به مسیر خود نمی‌روند.
  3. سر سختی: افراد با مشکلات رفتاری معمولاً بسیار سرسخت هستند. آن‌ها ذهن خود را در مورد مسایل مختلف منفی نگه می دارند و در مواجهه با همکاران مختلف اعتقادی به تغییر عقیده خود ندارند. این طرز فکر باعث می‌شود اعضای تیم همیشه باور داشته باشند که درست هستند و هرگز سازش نمی‌کنند.
  4. خیلی کم است، خیلی: دیر زمانی که تصمیم می‌گیرید که وارد شوید و “تبادل ایده‌ها و پیشنهادها” داشته باشید ” یا به عبارت دیگر، این فرد همیشه راهی برای صبر کردن پیدا می‌کند تا زمانی که زمان درست از راه برسد.
  5. رضایت خاطر: افراد شاغل در محیط کار با رضایت قلبی از نوع عملکرد خود، باعث بروز خود بینی و کم کردن راندمان کاری خواهد شد.
  6. ناپایداری عاطفی: افرادی که زیر این پرچم قرمز سقوط می‌کنند به طور نامتناسبی از هر چیزی که در نظر انها ناخوشایند باشد, دیوانه می‌شوند. سبک لباس یک فرد دیگر یا آواز خواندن ” تولدت مبارک ” برای همکاران آن‌ها یا ممکن است آن‌ها را به جنون برساند.
  7. کاهش تعامل اجتماعی: افراد منفی به ندرت در اداره روابط طولانی‌مدت دارند. آن‌ها معمولاً با انتخاب و سایر اوقات با بیرون راندن هم‌تیمی خود با محیط احساس سرما, تنها هستند.
  8. به آسانی ازرده شدن: به هر حال, آن‌ها زمانی می‌توانستند مدیر تحت استخدام خود را قانع کنند که آن‌ها برای سازمان شما مناسب هستند. در حالی که آن‌ها گاهی از غار بیرون می‌آیند و کار خوبی برای فرد دیگری انجام می‌دهند, به خاطر سابقه بد آن‌ها با روابط اداری, کاره‌ای تصادفی آن‌ها معمولاً بدون توجه باقی می‌ماند و آن‌ها عمیقاً آسیب می‌بینند.
  9. نگرانی مداوم: نگرانی به خودی خود یک مشکل نیست, گاهی اوقات همه چیز غلط پیش می‌رود و نگرانی درباره آن چیزها می‌تواند منجر به راه‌حل‌هایی برای مشکلات شود – نگران چیزهایی که فراتر از کنترل فرد هستند مشکل است. این نوع نگرانی می‌تواند تمرکز خود را از کار در دست بگیرد و بهره‌وری آن‌ها ضربه بزند.
  10. احساس حقانیت : اعضای تیم به ندرت زمانی که کسی یک کار خوب برای آن‌ها انجام می‌دهد، سپاسگزار هستند. نه تنها این، قوانین جهان باید همیشه به نفع آن‌ها عمل کند. وقتی کسی به کارمندان این مشکل را می گوید، آن‌ها معمولاً آن را قبول می‌کنند انگار که چیزی بدهکار آن‌ها باشد.
  11. احساس ناامنی: از سوی دیگر، افرادی که با این مشکل برخورد می‌کنند ممکن است زمان زیادی را صرف تعجب کردن کنند چرا که چیزهای خوب هرگز برای آن‌ها اتفاق نمی‌افتد و زمان کافی برای انجام اتفاقات خوب ندارند. احساس ناامنی و حقارت به فرد این امکان را می‌دهد که وقتی اتفاقی برای شخص دیگری می‌افتد شادی واقعی را پیدا کنند.
  12. قربانی کردن مردم: ذهنیت قربانی احساس می‌کند که دنیا علیه آن‌ها توطئه می‌کند. این کارمندان تمایل دارند همیشه به دنبال مقصر باشند و دیگران را به خاطر مشکلات خودشان سرزنش کنند. این افراد همیشه خود را قربانی عدم صلاحیت یا سهل‌انگاری می‌دانند.

علل عادت های بد

شما هرگز فردی را استخدام نمی‌کنید که به شما مظنون باشد یا هیچ کدام از ۱۲ علامتی که در بالا ذکر شد را نشان دهد، درست است؟

آن فردی که در هر جلسه افراد حاضر را ترور شخصیتی می کرد, هر جلسه ای را با طوفان فکری خراب می‌کرد و هر تلاش خلاقانه ای را نابد می کرد, زمانی یک انسان, خندان و مهربان بوده است.

خب، همه چیز به طرز وحشتناکی اشتباه پیش رفت؟ چه چیزی باعث می‌شود که کارکنان چنین ذهنیت منفی را ایجاد کنند؟

در اینجا ۶ دلیل معمول مشکلات رفتاری در محل کار را بررسی میکنیم:

  1. احساس قدردانی
  2. ناامیدی
  3. مدیریت بد
  4. نبودن دوستی و رفاقت
  5. ضرب و شتم
  6. تغییر در تناسب افراد

۱- احساس قدردانی نکنید

به آخرین باری که کار بزرگی کردید فکر کنید. شما در یک ظرفی از زمان اضافی قرار دارید, تحقیقات خود را انجام می دهید, گزارش خود را می نویسید و ان را بازنویسی می کنید. در ذهن خودتان, همه بلند میشوند و برایتان فریاد می‌زنند, تشویقتان می کنند و شما را بر روی شانه‌های خود بلند می‌کنند و در حالی که توپ بر روی زمین حرکت می‌کنند شما را به اطراف می‌چرخانند. اما در واقع, رئیس شما به زحمتی که برای کار کرده اید نگاه نمی‌کند و به جای تحسین آن اشاره می‌کند که از فونت درست شرکت برای زیرنویس ها استفاده نکردید. چه احساسی پیدا می کنید؟

۲ – نا امیدی ساده قدیمی

هر کسی  پیشرو در سفر نیست، باید میلیون‌ها نفر را مورد پرسش قرار دهید و رویای راک اند رول را زنده نگه دارد. برخی از ما به سادگی از محیط کار خسته می‌شویم. انجام یک کار مشابه برای هر روز می‌تواند احساسی را در ما ایجاد کند که ما واقعاً در جهان فرو رفتگی ایجاد نمی‌کنیم. مگر اینکه این یکنواختی را با چیزهای دیگر جبران کنیم، جنبه‌های بهتر کاری، افکار بد به راحتی در افکار خود غوطه‌ور می‌شوند. البته، هیچ‌کس نمی‌تواند انتظار داشته باشد که یک شرکت هر عنوان و موقعیت را به اندازه پرواز به ماه جذاب کند، اما چندین تکنیک، رفتارها و فعالیت‌هایی وجود دارد که می‌تواند باعث ایجاد هیجان در محیط‌های کاری خسته‌کننده شود. در اینجا فقط چند منبع خوب برای شروع کار وجود دارد:

  • ده روش برای تزریق لذت در محل کار
  • ۱۵ روش برای لذت بردن از کار
  • ۲۵ روش برای لذت بردن از کار
  • ۸۷ بازی و فعالیت‌هایی که به صورت عالی کار می‌کنند.

۳ – مدیریت نامناسب

طبق مطالعه گالوپ, ۷۷ % کارمندانی که داوطلبانه شغل خود را ترک می‌کنند, به این دلیل نیستند که از شرکت یا کارهایشان خوششان نمی‌آید, بلکه به این دلیل که از رئیس خود خوششان نمی‌آید. مشکل اینجا این است که هر کسی بلافاصله پس از پیدا شدن از سرپرست خود استعفا نمی‌دهد. نه! معمولا, این افراد برای مدت طولانی تحمل خواهند کرد تا اینکه آن‌ها جرات ترک یا پیدا کردن یک کارفرمای بهتر را داشته باشند. در این میان, رضایت شغلی آن‌ها به صفر کاهش می‌یابد و نگرش مثبت آن‌ها به پایین می‌رود و اغلب نگرش‌های دیگران را باخود می‌برد.

یک بررسی رضایت از کارمندان خوب مانند موج وضوح همیشه شامل سوالاتی در مورد سرپرستان و مدیران خواهد بود و هر نقطه بحرانی را که می‌تواند فوری حل شود, شناسایی خواهد کرد.

۴ – فقدان ارتباطات و رفاقت

بسیاری از ما زمان بیشتری را در کار با خانواده مان و یا حداقل زمان با کیفیت صرف می‌کنیم. داشتن دوستان کاری نزدیک که ما اوقات خوب را با آن‌ها تقسیم می‌کنیم و بد است که حس تعلق و هویت را حس کنیم. اگر تیم کاری شما احساس یک خانواده را داشته باشد (حتی یک خانواده ناکارآمد) ارتباط بین کار شما و زندگی شما ضعیف‌تر و ضعیف‌تر می‌شود. ما از تبدیل شدن با همه افراد و به دست گرفتن خالکوبی شرکت حمایت نمی‌کنیم – مگر اینکه در هارلی دیویدسون کار کنید – البته اگر شما در هارلی دیویدسون کار کنید – اما درجه خاصی از پیوستگی و صمیمیت باعث می‌شود که هر دوشنبه صبح به سر کار برگردند.

۵ – فرسودگی شغلی

مداوم کار کردن معمولاً یک خط خوب بین دستیابی به موفقیت و آتش زدن و سوختن ایجاد می کند. وقتی که این اتفاق می‌افتد، فرد با رفتارهای خود  می‌تواند هاله‌ای از منفی‌ها را ایجاد کند که بقیه اعضای تیمش را می‌کشد.

۶ – تغییر در تناسب فرد

این  مورد به عنوان درجه تناسب فرد و ویژگی‌های محیطی آن‌ها تعریف می‌شود. در برخی موارد, یک عضو تیم می‌تواند ویژگی‌های نامطلوب رفتاری را هنگامی که چیزی تغییر کند در تناسب فرد – محیط ایجاد کند. برای مثال, ممکن است به یک تابع کاری متفاوت تخصیص داده شوند که آن‌ها را برآورده نکند, ممکن است به شهری دیگر نقل‌مکان کنند که دوست ندارند, یا ممکن است یک رئیس مورد علاقه داشته باشند یا جایگزین شوند.

عواقب بی‌توجهی به موضوعات برخورد

بزرگ‌ترین عواقب تحمل, تحمل اعضای تیم با یک نگرش بد چیست؟

اینها تنها چند پیامد مشترک هستند:

  1. افزایش اصطکاک در تیم‌های کاری
  2. افت جریان ارتباطی
  3. تعهد کم‌تر کارمند
  4. خلاقیت کم‌تر
  5. کاهش کارایی
  6. ناراضی بودن اعضای تیم
  7. تنش در محیط کار
  8. مشتریان ناراضی

۱ – افزایش اصطکاک در تیم‌های کاری

هیچ‌کس دوست ندارد با نگرش بدی در اطراف مردم باشد. مهم نیست که آن‌ها احساسات ناخوشایند خود را به سمت فرد خاصی هدایت کنند – مانند سرپرست خود – یا در کل شرکت. اطراف کسی هستی که مدام به دنبال جنبه تاریک همه چیز است. نظرات آن‌ها معمولاً از طعنه‌آمیز و زننده و زننده است و اجبار به تحمل کار در کنار این افراد می‌تواند تاثیر منفی بر دیگر اعضا داشته باشد. به یاد داشته باشید که بدبختی, شرکت را دوست دارد, و مطمئن باش که اجازه نمی‌دهد نگرش‌های بدی کثیف شود.

۲ – افت جریان ارتباط

افزایش تنش بین هم‌تیمی‌هایش باعث کاهش جریان ارتباطات می‌شود. مردم فقط سعی خود را می‌کنند تا از صحبت کردن با فرد تلخ اجتناب کنند. چرا زحمت پرسیدن یک فرد با طرز فکر بد برای کمک به یک پروژه را به خود زحمت می‌دهید اگر هر فعل و انفعال تبدیل به یک موضوع تکراری شود .”

۳ – تعهد کم‌تر کارمندان

با شکست در ارتباطات, اعضای تیم به زودی حرکت مثبت خود را از دست می‌دهند که آن‌ها را درگیر کار می‌کند. وقتی تیمی که دارای یک یا دو عضو سمی است, هم‌کاری نمی‌کند و تنها در مورد مسایل کاملاً ضروری صحبت می‌کند, همه بیشتر و بیشتر منزوی می‌شوند.

۴. خلاقیت کم‌تر

وقتی همه احساس امنیت می‌کنند، خلاقیت بهتر می‌شود. معمولاً جلسات طوفان فکری با ناراحتی شروع می‌شوند و بعد، همانطور که مردم احساس می‌کنند که می‌توانند ریسک بیشتری بکنند و ایده‌های دیوانه وار را مطرح کنند. اگر شما تا به حال در یک جلسه خلاقانه شرکت داشته‌اید که در آن یکی از دو نفر “این نگرش احمقانه” را دارند، پس متوجه شده‌اید که چگونه بقیه پیشنهادها خود را به امن‌ترین و most راه‌حل‌ها محدود می‌کنند. هیچ‌کس دوست ندارد مورد قضاوت قرار گیرد، به خصوص توسط دفتر curmudgeon.

۵. کاهش کارایی

آیا یک نگرش منفی در اداره می‌تواند بر عملکرد تاثیر بگذارد؟ یا همان راه دیگری است؟ مایکل ، روانشناس، مطالعه‌ای را در ژورنال روان‌شناسی کاربردی منتشر کرد که در آن یک مرور تحلیلی از ۱۶ مطالعه انجام داد که عملکرد و نگرش‌های شغلی را ارزیابی می‌کرد. او به این نتیجه رسید که نگرش‌های شغلی بیشتر بر عملکرد تاثیر می‌گذارد تا بالعکس.

۶ – ناراضی بودن اعضای تیم

همانطور که قبلاً گفتیم، بدبختی شرکت را دوست می‌دارد و همه در معرض خطر جاذبه نسبت به فردی قرار دارند که همیشه نسبت دیگران را سرزنش می‌کند.

به خاطر داشته باشید که همه ما روزگار بدی داریم. اما اگر به اتاقک یک مقام اداری پناه ببریم, به یقین بیشتر افسرده, شکست‌خورده و ناراضی خواهیم شد.

۷ – تنش کلی در محیط کار

فضای کاری شاد نیازمند تعادل بسیاری از ابعاد است. ابزار درگیری شغلی کارکنان ما از مدلی استفاده می‌کند که شامل: هویت, برابری, احترام, اعتبار, تندرستی, عملکرد و فرهنگ است. فرد منفی معمولاً در بیش از یکی از این ابعاد نمرات پایین می‌دهد – معمولاً احترام, دوستی و هویت. با این حال, نرم‌افزار ما ادراک کلی از آب و هوای شرکت را هر روز اندازه‌گیری می‌کند. ما به راحتی می‌توانیم ببینیم که چگونه یک کارگر سمی کل تیم را پایین می‌آورد.

۸ – نارضایتی مشتریان

تمام پیامدهای بالا منجر به نابودی  می‌شود: مشتریان ناراضی.

آن برنامه معروف تلویزیونی برای شیر کالیفرنیا را به خاطر می‌آورید؟ شعار این بود: ” شیر بزرگ از گاوی خوشبخت می‌آید. گاوهای خوشحال از کالیفرنیا می‌آیند. ” خدمات مشتری با کیفیت مناسب باعث ایجاد مشتریان خوشحال و کارمندان خوشحال تری می‌شود که خدمات مشتری خوبی را ارائه می‌دهند!

مدیریت یک کارمند منفی

مهم نیست که روند استخدام شما چقدر خوب است و یا تیم منابع انسانی شما چند حق اشتراک در ژورنال روان‌شناسی کاربردی و  … دارد، شما در نهایت فردی را استخدام خواهید کرد که نگرش وحشتناکی را ایجاد خواهد کرد.

خب، با آنها چه خواهید کرد؟

در اینجا ۷ استراتژی برای برخورد با یک کارمند منفی وجود دارد:

  1. رفتار خود را توجیه می‌کنند
  2. آن‌ها را متحد کنید
  3. بگذارید آن‌ها راه‌حل خود را اجرا کنند
  4. بهانه هایشان را قبول میکنند
  5. تمرکز خود را تغییر دهید
  6. به آن‌ها یک چالش بدهید

۱ – نگرش خود را توجیه می‌کنند

زمانی که یک کارمند را برای مدتی می‌شناسید، به راحتی به دام می‌افتد و برای آن‌ها بهانه می‌آورد. چون ممکن است آن‌ها را بیرون از محل کار بشناسید، ممکن است با موقعیت آن‌ها همدل باشید. شاید آن‌ها در حال عبور از یک فروپاشی باشند و یا مشکلات مالی داشته باشند و شما به سادگی آن را توجیه کنید چون ” زمان سختی دارد، یک استراحت به او بدهید. ”

در حالی که همه از میان وصله‌های خشنی عبور می‌کنند و مهم است که نسبت به نیازهای کارکنان توجه داشته باشید، به همان اندازه مهم است که بدانید چه زمانی باید بگویید: ” تیم از یک رئیس دلسوز و فهیم قدردانی می‌کند، اما آن‌ها می‌خواهند برای یک هدف آسان کار کنند. یک فرد با رفتار ضعیف, بیشتر از آنچه که می‌توانید تصور کنید، به تیم تان آسیب می‌رساند. بنابراین زمانی که یک کارمند به کمک و درک نیاز دارد، سوال کنید که چه کاری می‌توانید برای آن‌ها انجام دهید و یک چارچوب زمانی مناسب برای آن‌ها تعیین کنید تا شروع به کار بهتری بکنند. و زمانی که آن زمان به پایان می‌رسد، با حقایق رو به رو شوید .

۲ – با آن‌ها متحد شوید

زمانی که با اعضای تیم کنار بیایید، از آن‌ها بخواهید به شما بگویند که چه احساسی دارند، اما اگر آن‌ها در کفش شما بودند چه کار می‌کردند. سعی کنید با یک راه‌حل کنار بیایید. اگر می‌توانید، سعی کنید سناریوهای نقش بازی را در نظر بگیرید تا به آن‌ها کمک کنید وضعیت را درک کرده و حتی فرایندها و توالی‌های تصمیم‌گیری را بهبود بخشد.

۳ – بگذارید راه‌حل‌های خود را اجرا کنند

به ندرت ایده بهتری وجود دارد – یا یک ایده که ما بیشتر نسبت به آن چیزی که به خود فکر می‌کنیم، متعهد هستیم. این موضوع به ویژه برای شخصی صادق است که فکر می‌کند بهترین چیز از زمان برش نان است. اگر در مورد این قضیه صادق باشید، آن‌ها را به یک برنامه تبدیل کنید. یک نفر عاقل زمانی گفت: ” هر زمان که  با یک تصمیم دشوار مواجه می‌شدم، از خودم می‌پرسم: چه کسی باهوش‌تر از من خواهد بود؟ و سپس من به سادگی این کار را می‌کنم. ” با کمال نزاکت از کارمندی که در حال حاضر رفتار مشکل را نشان می‌دهد و فکر می‌کند که چه فرد مثبتی در موقعیت خود خواهد بود، سوال می‌کند. از نتایج جادویی این تمرین شگفت‌زده خواهید شد.

۴ – عذر و بهانه نیاورید.

بله, افراد دیگر در کار ممکن است بی‌ملاحظه, بلند, دیرهنگام, تنبل و لال باشند. بله, از آن زمان به بعد, این شرکت حقوق مناسبی دریافت نکرده است. اما تنها چیزی که می‌توانیم کنترل کنیم نگرش ما نسبت به هر موقعیتی است. رفتار خشن, عدم احترام و یا زبان بد از کسی را قبول نکنید. شخص به اندازه دیگران کارمند شرکت است و ما همگی با هم هستیم.

۵. توجه آن‌ها را جلب کنید

هر بار که فرد چیز بدی درباره هر چیزی به شما می‌گوید، تمرین شفاهی کلامی را تمرین کنید و توجه خود را به چیز مثبتی معطوف کنید. از قبل به آن‌ها بگویید که نمی‌توانند یک چیز بد را بیان کنند مگر اینکه آن‌ها بتوانند آن را با چیزی همانند خوب خنثی کنند.

۶- به آن‌ها یک چالش بدهید

یک‌بار داستان باب هوور, خلبان نمایش هوایی را شنیدم که تقریباً دچار سانحه شده بود, زیرا یکی از اعضای خدمه پرواز او را با نوع اشتباهی از سوخت پر کرده بود. وقتی فهمید او کیست, به سمت او رفت و گفت: ” من مطمئن هستم که دیگر هرگز این اشتباه را انجام نخواهید داد. به همین دلیل است که می‌خواهم مطمئن شوم که تو تنها کسی هستی که فردا به هواپیمای من سوخت. ”

مانند “باب هوور”، سعی کنید یک پروژه مشکل‌دار را با یک پروژه بزرگ ایجاد کنید. کسی که آن‌ها را در مورد دستیابی به چیزی عالی برای شرکت به هیجان می‌آورد. در بسیاری از موارد، مردم نگرش‌های ضعیف خود را گسترش می‌دهند، زیرا آن‌ها unappreciated و undervalued را احساس می‌کنند. با دادن احساس تازه‌ای به آن‌ها، آن‌ها احساس انرژی بیشتری خواهند کرد. با این حال، مطمئن شوید که احساس می‌کنند که احساس می‌کنند فقط کار بیشتری را روی بشقاب خود انباشته می‌کنند.

نمی دونم کی هستی.

گاهی اوقات, مهم نیست که چقدر تلاش می‌کنید, مردم به سادگی مسیر خود را در شرکت اجرا می‌کنند. بدانید وقت خداحافظی است. احتمالاهرً  دو حزب طرفدار بزرگی هستند.

نتیجه‌گیری

همه ما روزهای خوب و بدی را در اداره داریم و همه ما به روش‌های منحصر به فرد خود سر و کار داریم، به خصوص وقتی که از کار راضی نیستیم.

اغلب اوقات شما نیاز به مدرک در روان‌شناسی ندارید, و یا حتی یک ارائه پاورپوینت تا بتوانید یک عضو سمی تیم خود را شناسایی کنید. گاهی اوقات نشانه‌ها می‌توانند لطیف باشند.

این جایی است که تعامل، رضایت و نظرسنجی مانند Wave Clarity می‌تواند به شما کمک کند تا اعضای تیم را با نگرش‌های مثبت و منفی شناسایی کنید.

برخی افراد ممکن است بهترین اخلاق کاری دنیا را داشته باشند اما هنوز توانایی آن را دارند که اکسیژن را از هر تیمی که با آن‌ها کار می‌کنند، بیرون بکشد.

نگرش آن‌ها در محیط کار، چه مثبت باشد چه نه، به تعیین شانس موفقیت شغلی آن‌ها کمک می‌کند.

منبع: Ben Beygi

لباسکارلباس اداری
بندوز(بن بیگی)شرکت تخصصی لباس فرم اداری و لباس کار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید