این معیارها براساس محورهای چهارگانه DSM هستند که مشخصه هایی جهانی و تعریف شده اند .
1- خلق و خوی افسرده. برای اطلاق افسرده بودن به فرد، او باید تمام روز و تقریباً هر روز این حالت را داشته باشد.
این خلق و خوی افسرده توسط خود شخص با احساس اندوه، پوچی و افسردگی حس می شود یا توسط اطرافیانش مشاهده می گردد.
در میان کودکان یا بزرگسالان، این خلق و خو می تواند با تندخویی بروز پیدا کند.
2- روزانه و مداوم حس بی علاقگی یا لذت نبردن از فعالیت هایی که معمولاً لذت بخش و جالب اند را ندارد .
3- حس خودکم بینی یا احساس گناه بیش از حد و نامتناسب. این احساس تقریباً همیشه و تقریباً هر روز حضور دارد.
4- داشتن ایدۀ خودکشی به طور مکرر ، خواه با نقشه یا بدون نقشۀ دقیق یا با اقدام به خودکشی ، فکر به مرگ نیز از این دسته محسوب می شوند.
5- مشکلات خواب ممکن است به شکل بی خوابی یا پرخوابی بروز کند. این مشکلات هر روز در میان افراد افسرده دیده می شود.
6- آشفتگی یا کندشدن روانی حرکتی نشانه هر روز حضور دارد که یا توسط خود فرد افسرده گزارش می شود یا اطرافیانش مشاهده می کنند.
در افسردگی، حرف فقط بر سر یک احساس بی قراری یا کندشدگی ساده نیست، بلکه این آشفتگی یا کندشدگی قابل ملاحظه و مشهود است.
7- مشکلات اشتها که هم به شکل بی اشتهایی و کاهش وزن و هم بالعکس با افزایش اشتها و اضافه شدن وزن می تواند روی دهد.
8- مشکلات تمرکز این مورد اغلب با مشکل در اندیشیدن و حتی تردیدهای تکراری ظاهر می شود .
پدیده ای قابل مشاهده و روزانه است و تنها احساس عدم موفقیت در متمرکز شدن نیست .
9- احساس خستگی روزانه و نداشتن انرژی برای مطرح کردن افسردگی با یک تشخیص جدی باید حداقل 2 مورد از 4 مورد اول در شخص دیده شود.