امروزه فضای مجازی و رسانهها در جامعه بروز و ظهور گستردهای پیدا کردهاند و در این بین خانوادهها نیز تأثیرات فراوانی از آن گرفتهاند. یکی از این تأثیرات، گرایش زیاد کودکان و نوجوانان به این فضا است که والدین را دچار چالش کرده است. بسیاری از والدین بر این عقیدهاند که باید دسترسی به این فضا را برای فرزندان باید محدود کرد. اما باید دانست که این راهکار درستی نیست و راهکار درست این است که به فرزندان در این زمینه باید مسیر و جهت داد؛ چون بچهها ناگزیر به این فضا وصل شدند و در این زمینه از ما جلوتر هستند. تبلت و موبایل دیگر دست فرزندان رفته و نمیتوانیم آن را کاملاً از آنها بگیریم؛ بلکه باید به این قضیه مسیر و جهت داد.
نکتۀ دیگر این است که پدر و مادر خودشان در این زمینه ناآگاهیهایی دارند که باید اصلاح شود؛ مثلاً پدر اولین کاری که میکند این است که میگوید موبایل حریم شخصی افراد است. در حالی که اصلاً موبایل حریم شخصی نیست، بلکه سیمکارت حریم شخصی است. هرچیزی که قابل هککردن و رصدکردن باشد، دیگر حریم شخصی به حساب نمیآید. لذا فرزندان میتوانند با گوشی او به اینترنت بروند و عکسهای گالری را نگاه کنند اما حق ندارند که با شمارههای داخل گوشی با کسی تماس بگیرند. این حریم شخصی است.
متأسفانه ما میآییم و کلمهای به نام حریم شخصی درست میکنیم و بعضی وقتها با این کار فساد بیشتری حاصل میشود. ما در اینجا معضل سواد رسانهای داریم. اگر ما یک سری مباحث را در خانواده بهعنوان سواد رسانهای مطرح کنیم، میتوان با یاددادن آن به خانواده، در امر تربیت مؤثر بود.
مادر نقش الگویی دارد. چراکه بچه از رفتارهای مادر الگو میگیرد. لذا نقش پدر نقش نفوذی و قلبی است و نقش مادر یک نقش الگویی است.
این را باید دانست که هرگونه برخورد قهری و اجباری واکنش منفی دارد. متأسفانه بحثی که کمتر مطرح میشود این است که ارزشهای اجتماعی امر جامعهشناختی هستند و بحث روانشناختی نیستند. ارزشهای اجتماعی زیرمجموعۀ فرهنگ بوده و کاملاً جامعهشناختی هستند. این ارزشها نباید از دیدگاه خود شخص و سلیقۀ او بررسی شود، بلکه باید در نگاه جامعه و فرهنگ دیده شود. لذا اینها باید از حیطۀ شخص بیرون بیایند و نباید جنبۀ فردگرایانه داشته باشند.