به نظر شما داشتن قدرت تغییر یا همون ریسکپذیری چقدر توی زندگی مهمه؟ چقدر میتونه روی رشد یا موفقیت آدمها تاثیر داشته باشه؟
اگه نظر من رو بخواین، میگم خیلی! چون خودم دقیقا تجربهاش کردم.
تصور کنید چندسال رو توی رشته ریاضی دبیرستان درس بخونین و بعد هم تحصیلات دانشگاهیتون رو توی رشته مهندسی ادامه بدین و وارد بازارکار بشین؛ اما متوجه بشین که این دقیقا همون چیزی نیست که شما دلتون بخواد تا آخر عمر ادامه بدین! چیکار میکنین؟ تغییر مسیر میدین یا با این بهونه که «اینهمه بهخاطرش تلاش کردی، زمان گذاشتی و هزینه کردی پس مسیرت رو ادامه بده» به راهتون ادامه میدین؟
چندسال پیش من دقیقا توی همین دوراهی گیر کرده بودم. با استاد و دوست و آشنا و هرکسی که فکرش رو بکنید کلی مشورت کردم و تقریبا اکثرشون بهم گفتن: «مسیرت رو ادامه بده، اینکه ازین شاخه بپری رو یه شاخه دیگه اصلا خوب نیست و هیچوقت موفق نمیشی!»؛ اما من چیکار کردم؟
مسیرم رو تغییر دادم! نمیخواستم چندسال دیگه صبح بهزور از خواب بیدار بشم و برم سرکاری که اصلا دوستش ندارم و عصر درحالیکه خسته دارم برمیگردم با خودم فکر کنم که: «ای وای! فردا صبح دوباره باید بیام.» خلاصه که رفتم دنبال رشته و کاری که بهش علاقه دارم. کنکور ارشد MBA شرکت کردم و وارد دانشگاه شدم. ازونجایی که از بچگی عاشق نوشتن بودم و چیزی که خیلی بهم آرامش میداد و میده، خوندن کتاب و نوشتنه، شروع کردم به نوشتن؛ اما هنوز اعتمادبهنفس این رو نداشتم که نوشتههام رو با کسی به اشتراک بذارم. بخوام خلاصه کنم در نهایت و با تشویق دوستام کار تولید محتوا رو شروع کردم؛ اما توی این مسیر هنوز خیلی خام و نابلد بودم و برای همین دنبال یه دوره خوب و متفاوت میگشتم.
بهطور کاملا تصادفی و البته از شانس خوبم با باشگاه محتوا آشنا شدم. وقتی توی آزمون اولیهاش شرکت کردم، هنوز هم نسبت به متنهایی که مینوشتم اعتمادبهنفس نداشتم. اینکه نتیجه آزمون و مصاحبهام عالی شد و با یه رتبه خوب وارد باشگاه محتوا شدم، چنان حس خوبی نسبت به خودم بهم داد که ناگفتنیه! وقتی اولین بار توی باشگاه با عبارت مشق عشق روبهرو شدم، برام خیلی عجیب بود! مشق عشق تمرینی بود که بعد از وبینار شنبهها و کلاسهای تقویتی باید انجام میدادیم تا نسبت به مطالبی که یاد گرفتیم سنجیده بشیم، درواقع همون تمرین عملی برای مطالب تئوری بود که تو طول هفته یاد گرفته بودیم، همون چیزی که سیستم آموزشی ما کم داره. باید بگم اون عبارت عجیب حالا دیگه برام عجیب نیست؛ بلکه بهنظرم درستترین اسم براش انتخاب شده، مشق عشق!
من فقط یه دوره آموزشی نگذروندم؛ بلکه توی این دوره علاوهبر آموزشهای درجه یکی که دیدم و مهارتهای عالی که کسب کردم، با آدمهای بینظیری هم آشنا شدم، مامان و بابای دوستداشتنی باشگاه، کمک مربی صبور و مهربونم و کلی دوست فوقالعاده. الان و توی این لحظه از زندگیم میتونم با جرات بگم که انتخاب باشگاه محتوا یکی از بهترین تصمیمهای زندگیم بوده و بهخاطر شجاعتم برای تغییر مسیر و انتخاب باشگاه محتوا توی این مسیر به خودم افتخار میکنم.
اگه تو هم کسی هستی که دنبال رویاهات رفتی یا میخوای مسیرت رو عوض کنی و بری دنبال چیزی که دوستش داری، اگه نوشتن چیزیه که بهت آرامش میده و اگه فکر میکنی باشگاه محتوا میتونه کمکت کنه، ذرهای تردید نکن. من بهعنوان کسیکه این مسیر رو گذرونده بهت میگم که با اطمینان وارد باشگاه شو و این رو بدون که بعدا بهخاطر این تصمیمت از خودت تشکر خواهی کرد؛ چون باشگاه محتوا یعنی تضمین آینده شغلی، یعنی یه مسیر روشن توی زندگیت، یعنی تلاش و اراده و ورزیدهشدن، یعنی افزایش اعتمادبهنفس و درنهایت یعنی لمس موفقیت!
اگه درباره باشگاه محتوا سوالی داشته باشین، خوشحال میشم کمکتون کنم و تجربیاتم رو باهاتون به اشتراک بذارم. پس میتونین به پیچم به آدرس bita.sodaee@ دایرکت بدین.