قلب تپندهٔ من،
مطالبه گری یکی از ابزار های مردمی برای پیگیری امور از مسئولین است. در جامعه ما مطالبهگری معمولا بار معنایی منفی دارد. علت آن این است که به طور معمول مسئولین از پاسخ گویی و مورد مواخذه قرار گرفتن گریزان هستند.
همچنین به سبب اینکه به طور غلط مطالبهگری، با انتقاد و بعضاً تخریب همراه بوده و به منظور مچگیری از مقام مسئول استفاده شده است، لذا طعم تلخی دارد. تجربه نشان داده که این نوع متداول از مطالبه گری اثربخش برای مردم نیست، اما برای شخص مطالبه کننده ممکن است سودمند باشد، پست، پول یا اعتبار به او بدهند تا دهانش چند صباحی بسته شود.
شیوه صحیح مطالبهگری که هدف آن تحول، اصلاح ساختاری عیوب و جلوگیری از ترک فعل مسئولین است، را میتوان « مطالبهگری تخصصی » نامید. در مطالبهگری تخصصی هدف، داد و فریاد، فحاشی، تهمت زدن، تخریب افراد، کسب قدرت و ثروت نیست. بلکه هدف شناسایی دقیق معضلات و ارائه راهکار به مسئول مربوطه و پیگیری جدی، برای حل شدن مشکلات مردم است.
شناخت هندسه وضع موجود و ترسیم چشمانداز حالتِ مطلوب، و طراحیِ جریانی برای حرکت از وضع موجود به نمای مطلوب، از جمله شاخصه های مطالبه گری تخصصی میباشد.
در یک تقسیم بندی، به نوعی، مطالبه گری در هفت مرحله خلاصه میشود که به اختصار آن را در ادامه شرح خواهیم داد.
مرحله اول، مسایل را لیست کن
مرحله اول احصای شبکه مسائل است. مجموعه مشکلاتی که در حوزه جغرافیایی مدنظر وجود دارد باید لیست شود و ریشه اصلی آنها به عنوان مسئله شناسایی شود. سپس مشکلاتی که ریشه اصلی آنها به یک مسئله واحد برمیگردد در یک دسته بندی قرار گیرند. در واقع آخرین عملیات این مرحله دستهبندی مسائل ذیل موضوعات مشترک است.
مرحله دوم، اولویت بندی و مطالبهٔ مسئله محور
مرحله دوم، مطالبه گری مسئله محور است، در این مرحله نیاز است تا مسائل استخراج شده در مرحله قبل اولویت بندی شود. اولویت ها میتواند در یک بستر کاملا دموکراتیک و مردمسالارانه براساس برگزاری جلسات متعدد با مردم تعیین شود که خواست اصلی اکثریت جامعه چیست.
سومین قدم؛ مطالبه، علمی میشود
در این گام، شناخت دقیق مسئله های اولویت دار توسط فرد مطالبه گر موضوعیت دارد؛ در این مرحله فرد مطالبه کننده باید درباره موضوعی که میخواهد مطالبه کند اطلاعات صحیحی داشته باشد و همه ابعاد و زوایای مسئله را بشناسد، در واقع به منظور طراحی راهکار، برای حل مشکل نیاز به آمار و ارقام دقیق، مستند و مستدل است. این اطلاعات آماری مطالبه گر را از سطح یک فرد عامی به یک مطالبهگر متخصص تبدیل میکند و نوع مطالبه را از مطالبهگری عمومی به سطح علمی ارتقا میدهد. داشتن اطلاعات درست و کافی، نوع نگاه مسئول مطالبهشونده را نسبت به فرد مطالبه کننده تغییر میدهد و متوجه میشود که در مواجه با این نوع مطالبهگری دیگر خبری از پاسخ های کلی و مبهم، برای دور زدن مطالبهگر نیست.
چهارمین گام، مطالبهٔ نقطهزن!
مرحله چهارم، مرحله شناخت جغرافیای اداری و نقطه زنی است. یعنی مطالبهگر بعد از شناخت مسئله، باید بداند که این مسئله را از کدام نهاد یا سازمان مطالبه کند. ممکن است یک مسئله به دلیل ترک فعلِ یک مسئول خاص، در یک سازمان باشد، یا هدف گذاری غلط در مجموعه یک سازمان، یا وجود اختلاف نظر و حتی تعارض منافع بین چند سازمان سبب ایجاد مشکلات شده باشد. دانستن جغرافیای اداری و ارتباط میان سازمانها با هم و ترتیب رجوع به آنها بسیار مهم است و نه تنها رسیدن به نتیجه را تسهیل میکند بلکه از اتلاف وقت و انرژی مطالبهگر نیز جلوگیری میکند.
مرحله پنجم، ساخت شبکه اجتماعی قدرتمند
مرحله پنجم، شبکه سازی اجتماعی در مطالبه گری است. مطالبهگر باید پایگاه اجتماعی خوبی در واقعیت و همچنین در فضای مجازی داشته باشد. او باید تمام ظرفیتهای موجود در حوزه جغرافیایی خود مانند نخبگان و افراد تاثیر گذار را بشناسد و با خود همراه کند. اینکه یک مسئول بداند که فرد مطالبهگر تنهاست یا نماینده هزار نفر باشد و نامهای با امضای آنها داشته باشد و هر لحظه اراده کند این تعداد در جلوی ارگان مربوطه تجمع کنند تاثیر زیادی در نوع برخورد با مطالبه گر دارد. پایگاه اجتماعی یک نوع پشتوانه برای مطالبه کننده است و پیامی که برای مسئول دارد این است که این مطالبه یک امر شخصی نیست و مشکل مبتلا به یک جامعه است. ترس مسئولین از فضای مجازی هم بر کسی پوشیده نیست، پس طبعاً پاسخگویی آنها به مطالبهگری که، شبکه اجتماعی مجازیِ قدرتمندی داشته باشد، با کیفیت بهتر و سرعت بیشتری خواهد بود.