ویرگول
ورودثبت نام
آبی
آبی
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

دلتنگی های یواشکی من ...4

من به وجود تو نیاز دارم
روبه رویت بایستم

چشمانم جلوت کم میارن خیلی راحت همه دلتنگیامو با قطره هایی که ازش میچکه لوو میده

میخوام بهت بگم حالم در نبودت خوب نیست نازنینم تورو بدجوری کم آورده ام...

نقاب لبخند به صورتم زدم و تظاهر کردم که همه چی آرومه و بدون تو زندگیم فرقی نکرده
من احساسمو نادیده گرفتم روحمو بدجوری زخمی کردم قلبمو از تپیدن برات منع کردم و این زور زدنا از پا درم آورد و من تورو کم آوردم بدجوری کم آوردم
الان دارم تاوانِ همان تظاهرهایی رو میدم که به زورِ نقاب شادی کردم و بغض های سنگینی که ظالمانه قورتشون دادم..
من فقط نیاز دارم گاهی خودم باشم

بدون قضاوت بقیه برات دلتنگی کنم اشکام بریزن پایین و گاهی ضعیف باشم
الان من پرم از بغضهایی که عین سنگ شدن چون همه رو دارم اما تویی که باید میداشتم و ندارم
و من "تنهاترین" آدمِ این کره ی خاکی ام.

دیوانِگے ما بِه ڪِسے رَبطے نَدارد . . .? دلتنگی های یواشکی من
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید