قبل از این که به موضوع اجماع در بلاک چین اشاره کنیم اجازه بدهید به صورت کوتاه در مورد مفهوم غیرمتمرکز در بلاک چینها صحبت کنیم. عدم تمرکز گرایی در سطح شبکه همتا به همتا باعث میشود تا هر شرکت کننده، یک کپی کامل از دفتر کل را داشته باشد. بدون عدم تمرکز گرایی دفتر کل، بلاک چین فقط یک دیتابیس خواهد بود. ویتالیک بوترین سازنده اتریوم به خوبی عدم تمرکز گرایی بلاک چین را توضیح میدهد:
بلاک چینها از نظر کنترل غیرمتمرکز (کسی آنها را کنترل نمیکند) و از نظر معماری هم غیرمتمرکز (هیچ نقطه مرکزی برای نفوذ وجود ندارد) هستند اما از نظر منطقی تمرکزگرا هستند (باید اجماع شرکت کنندهها برای یک حالت وجود داشته باشد و سیستم مثل یک رایانه عمل میکند).
نبوغ این پایگاه داده این است که نیازی به هیچ بانک یا شرکت مرکزی ندارد و شما مجبور نیستید به هیچ موسسه مالی اعتماد کنید. نیازی به هیچ واسطهای نیست.
اگر بخواهیم بیشتر توضیح دهیم، این پایگاه داده متعلق به هیچ فرد یا سازمانی نیست. این اطلاعات متعلق به همه افرادی است که یک کپی از آن اطلاعات را دارند. اما این بدان معنا نیست که هر یک از افرادی که دارای کپی هستند، کنترل دارند.
علاوه بر این، ما این پایگاه داده را «تغییرناپذیر» مینامیم یا بهطور عام آن را غیرقابل برگشت میدانیم. هر رکوردی که ساخته شده است تا زمانی که اینترنت هست، بهطور دائم وجود خواهد داشت. حال اگر نفر دوم بخواهد پول نفر اول را پس بدهد، این یک رکورد جدید است.
به خاطر تصمیمات مربوط به طراحی فناوری، دست بردن در رکوردهای این پایگاه داده غیرممکن است. اگر شخصی که یک یا چند نسخه از این اطلاعات را در رایانههای خود داشته باشد و سعی کند بهطور غیرقانونی آن را تغییر دهد، آن تغییرات توسط بسیاری از رایانههای دیگر در روند تأیید این تغییرات، رد میشود و دادهها با هم تطابق نخواهند داشت.
بلاک چینها میتوانند عمومی (هر کسی میتواند در آنها مشارکت کند) خصوصی یا مشارکتی باشند (افرادی که اجازه دسترسی به آن را دارند)
مدل مشارکتی به گرههای شبکه اجازه میدهد تا تصمیم بگیرند چه واقعیتی در سیستم حاکم شود. این فناوری، در یک سیستمی که کسی به آن اعتماد ندارد، اعتماد را ایجاد میکند و باعث افزایش اعتبار اطلاعات میشود. این ترکیبی است که بلاک چین را قابل اعتبار میکند. مکانیزمهای مختلفی برای ایجاد اجماع وجود دارد: اثبات هویت، اثبات فضا، الگوریتم تحمل خطای بیزانس، اثبات کار، اثبات سهام و … هر کدام از مکانیزمها روش خود را برای اجرای فرایند اجماع دارند.
به عنوان مثال: بیت کوین از مکانیزم اثبات کار استفاده میکند. کار آنها حل مسائل پیچیده ریاضی است که به آن اشاره شد. هزینه انجام شده برای این پردازش، باعث میشود تا جلوی درخواستهای جعلی به بلاک چین گرفته شود. همچنین با اینکه ۵۰ درصد شرکت کنندهها با صداقت روی زنجیره کار میکنند این افراد تصمیم میگیرند که کدام بلاک به بلاک چین بیت کوین اضافه شود. این اقدام باعث طولانیتر شدن زنجیره بلاک چین میشود و در دنیای بیت کوین، طولانیترین زنجیره به عنوان زنجیره درست در نظر گرفته میشود.
همچنین هایپرلجر فابریک که ساختار بلاک چین از شرکت IBM است، از نرم افزار منبع باز آپاچی کافکا برای جمع آوری و مدیریت تراکنشها از منابع مختلف استفاده میکند. بلاکها یا دستهای از تراکنشها شکل میگیرند و زمانی که حجم بلاک از یک حجم معین عبور کرد، بلاک بعدی شکل میگیرد.
ماینرهای بیت کوین، این تراکنشها را پردازش میکنند، آنها یک بلاک جدید را زمانی به زنجیره اضافه میکنند که جواب درستی را برای حل مساله ریاضی پیدا کرده باشند. در این فرایند، ماینر هم با دریافت بیت کوین جدید، پاداش میگیرد.
با رشد زنجیره، بلاکهای قدیمی بیشتر و بیشتر در بلاک چین فرو میروند. بلاکهای جدید، بلاکهای قدیمی را به شدت متراکم میکنند و تغییر یا حذف آنها را خیلی مشکل میکنند چرا که آخرین بلاک حاوی دیتای مرتبط با بلاک قبلی است و به این صورت ایمنی دادهها تضمین میشود.
* انجمن بلاک چین ایران *