یکی از مهم ترین قسمت های مکالمه زبان انگلیسی استفاده از اصطلاحات و ضرب المثل ها است چرا که این عبارات به شما کمک می کنند تا در برخی از شرایط منظور خود را بهتر به شنونده برسانید و بسیار شبیه تر به انگلیسی زبانان بومی صحبت کنید. با ما در این مقاله همراه باشید تا 50 مورد از مهم ترین اصطلاحات جدید در انگلیسی آشنا شوید و بتوانید به کمک این اصطلاحات جدید در انگلیسی راحت تر به زبان انگلیسی صحبت کنید.
ممکن است برای خیلی از زبان آموزان این سوال تا به حال پیش آمده باشد که چرا باید به یادگیری اصطلاحات جدید در انگلیسی بپردازند؟ پاسخ این سوال مرتبط با میزان تسلط بر زبان، رساندن مفهوم حرف ها و بهتر صحبت کردن است. تا به حال شما فیلم و سریال های زیادی به زبان انگلیسی دیده اید که حرف های آن به گونه دیگری ترجمه می شود درحالی ترجمه تحت الفظی آن عبارات کاملا نامرتبط و حتی نامفهوم است، این زمانی است که انگلیسی زبانان بومی برای صحبت کردن از اصطلاحات استفاده می کنند.
هنگامی که شما اصطلاحاتی را در یک زبان مانند انگلیسی بدانید و بتوانید از آن ها در مکالمات روزمره خود استفاده کند، می توانید نزدیک تر و شبیه تر به انگلیسی زبانان بومی صحبت کنید و به عبارتی اصیل تر صحبت کنید. شما می توانید این اصطلاحات را به کمک فیلم، سریال و حتی کتاب های انگلیسی زبان یاد بگیرید اما ما در این مقاله یک لیست 50 موردی از این اصطلاحات برای شما آماده کردیم که می توانید به یادگیری آن ها بپردازید.
مطالعه مفید: اصطلاحات انگلیسی پر کاربرد
نکته مثبتی که درباره اصطلاحات در زبان انگلیسی وجود دارد این است که آن ها هرگز قدیمی نمی شوند و اصطلاحا از مد نمی افتند پس شما می توانید بدون نگرانی از قدیمی شدن اصطلاحاتی که بلد هستند، در هر زمانی از آن ها استفاده کنید.
Call it a day
متوقف کردن انجام یک کار
Get out of hand
از کنترل خارج شدن
Get your act together
خودت رو جمع و جور کن
Break a leg
موفق باشی
Beat around the bush
طفره رفتن
Bite the bullet
در فارسی این اصطلاحات جدید در انگلیسی به حالت دندان روی جگر گذاشتن استفاده می شود.
مطالعه مفید: اصطلاحات کلمات انگلیسی
Hang it there
تحمل کردن
Miss the boat
بیش از حد دیر بودن
Pull someone’s leg
شوخی کردن با کسی
Speak of the devil
حلال زاده بودن
That’s the last straw
صبر من تمام شده است
To make matters worse
قوز بالا قوز
Wrap your head around something
درک کردن موضوعی پیچیده
A penny for your thoughts
درخواست ارائه دادن نظر از نفر مقابل
A perfect storm
بدترین شرایط ممکن
Action speaks louder than words
اهمیت رفتار بهتر از حرف است.
Breaking up the wrong tee
اشتباه گرفتن یک موضوع
Break the ice
آب شدن یخ کسی و دیگر خجالت نکشیدن
Bite off more than you can chew
این مورد از اصطلاحات جدید در انگلیسی در فارسی به صورت لقمه بزرگتر از دهان برداشتن استفاده می شود.
مطالعه مفید: اصطلاحات فوتبال به انگلیسی
Costs an arm and a leg
قیمت بسیار زیاد برای یک محصول یا خدمات
Every cloud has a silver lining
در ناامیدی بسی امید است
He has a bigger fish to fry
آن فرد ( که می توانید ضمیرش را در ابتدای جمله قرار دهید) موضوعات مهم تری برای پرداختن به آن ها دارد
Hit the nail on the head
زدی تو خال
Piece of cake
بسیار آسان بودن یک موضوع
Kill two birds with one stone
با یک تیر دو نشان زدن
Look before you leap
انجام ندادن کارهای حساب نشده و ریسکی
Once in a blue moon
به ندرت اتفاق افتادن یک موضوع
Put something on ice
متوقف کردن یک عمل یا کار
Saving for the rainy day
ذخیره برای روز مبادا
Spill the beans
صحبت درباره یک راز و فاش کردن آن
Throw caution to the wind
ریسک کردن
There is no such thing as a free lunch
هیچی کاملا رایگان نیست
You can’t judge a book by its cover
قضاوت نکردن ظاهری
A storm in a teacup
سر و صدا برای یک مشکل کوچک
As right as rain
عالی بودن یک موضوع
Come rain or shine
اهمیت ندادن به یک موضوع یا اتفاق
Bum bridges
خراب کردن و از بین بردن روابط
Cut the mustard
به خوبی و درستی کاری را انجام دادن
Fit as a fiddle
صحیح و سالم بودن
Get a second wind
پس از یک شرایط خسته کننده انرژی داشتن
Haste makes waste
عجله کردن برای کارها اشتباه است
He’s not playing with a full deck
او (می توانید ضمیر را مرتبط با شخصی که با آن صحبت می کنید عوض کنید) احمق است
He’s sitting on the fence
کسی که نمی تواند ذهنش را مرتب کند و بهم ریخته است
Jump on the bandwagon
پیروی از جریان در پی یک اتفاق
Leave no stone unturned
به همه جا نگاه کردن
It takes two to tango
کافی نبودن یک نفر برای انجام یک مسئولیت
Let sleeping dogs lie
متوقف کردن بحث درباره یک موضوع
On cloud nine
شاد بودن بیش از حد یک نفر
Snowed under
مسئولیت زیاد و پر مشغله بودن
There are clouds on the horizon
در راه بودن مشکلات برای یک نفر یا یک موضوع