ویرگول
ورودثبت نام
بلوبری
بلوبری
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

50 مورد از مهم ترین اصطلاحات جدید در انگلیسی

یکی از مهم ترین قسمت های مکالمه زبان انگلیسی استفاده از اصطلاحات و ضرب المثل ها است چرا که این عبارات به شما کمک می کنند تا در برخی از شرایط منظور خود را بهتر به شنونده برسانید و بسیار شبیه تر به انگلیسی زبانان بومی صحبت کنید. با ما در این مقاله همراه باشید تا 50 مورد از مهم ترین اصطلاحات جدید در انگلیسی آشنا شوید و بتوانید به کمک این اصطلاحات جدید در انگلیسی راحت تر به زبان انگلیسی صحبت کنید.

اهمیت یادگیری اصطلاحات در زبان انگلیسی

ممکن است برای خیلی از زبان آموزان این سوال تا به حال پیش آمده باشد که چرا باید به یادگیری اصطلاحات جدید در انگلیسی بپردازند؟ پاسخ این سوال مرتبط با میزان تسلط بر زبان، رساندن مفهوم حرف ها و بهتر صحبت کردن است. تا به حال شما فیلم و سریال های زیادی به زبان انگلیسی دیده اید که حرف های آن به گونه دیگری ترجمه می شود درحالی ترجمه تحت الفظی آن عبارات کاملا نامرتبط و حتی نامفهوم است، این زمانی است که انگلیسی زبانان بومی برای صحبت کردن از اصطلاحات استفاده می کنند.

هنگامی که شما اصطلاحاتی را در یک زبان مانند انگلیسی بدانید و بتوانید از آن ها در مکالمات روزمره خود استفاده کند، می توانید نزدیک تر و شبیه تر به انگلیسی زبانان بومی صحبت کنید و به عبارتی اصیل تر صحبت کنید. شما می توانید این اصطلاحات را به کمک فیلم، سریال و حتی کتاب های انگلیسی زبان یاد بگیرید اما ما در این مقاله یک لیست 50 موردی از این اصطلاحات برای شما آماده کردیم که می توانید به یادگیری آن ها بپردازید.

مطالعه مفید: اصطلاحات انگلیسی پر کاربرد

اصطلاحات جدید در انگلیسی

نکته مثبتی که درباره اصطلاحات در زبان انگلیسی وجود دارد این است که آن ها هرگز قدیمی نمی شوند و اصطلاحا از مد نمی افتند پس شما می توانید بدون نگرانی از قدیمی شدن اصطلاحاتی که بلد هستند، در هر زمانی از آن ها استفاده کنید.

Call it a day

متوقف کردن انجام یک کار

Get out of hand

از کنترل خارج شدن

Get your act together

خودت رو جمع و جور کن

Break a leg

موفق باشی

Beat around the bush

طفره رفتن

Bite the bullet

در فارسی این اصطلاحات جدید در انگلیسی به حالت دندان روی جگر گذاشتن استفاده می شود.

مطالعه مفید: اصطلاحات کلمات انگلیسی

Hang it there

تحمل کردن

Miss the boat

بیش از حد دیر بودن

Pull someone’s leg

شوخی کردن با کسی

Speak of the devil

حلال زاده بودن

That’s the last straw

صبر من تمام شده است

To make matters worse

قوز بالا قوز

Wrap your head around something

درک کردن موضوعی پیچیده

A penny for your thoughts

درخواست ارائه دادن نظر از نفر مقابل

A perfect storm

بدترین شرایط ممکن

Action speaks louder than words

اهمیت رفتار بهتر از حرف است.

Breaking up the wrong tee

اشتباه گرفتن یک موضوع

Break the ice

آب شدن یخ کسی و دیگر خجالت نکشیدن

Bite off more than you can chew

این مورد از اصطلاحات جدید در انگلیسی در فارسی به صورت لقمه بزرگتر از دهان برداشتن استفاده می شود.

مطالعه مفید: اصطلاحات فوتبال به انگلیسی

Costs an arm and a leg

قیمت بسیار زیاد برای یک محصول یا خدمات

Every cloud has a silver lining

در ناامیدی بسی امید است

He has a bigger fish to fry

آن فرد ( که می توانید ضمیرش را در ابتدای جمله قرار دهید) موضوعات مهم تری برای پرداختن به آن ها دارد

Hit the nail on the head

زدی تو خال

Piece of cake

بسیار آسان بودن یک موضوع

Kill two birds with one stone

با یک تیر دو نشان زدن

Look before you leap

انجام ندادن کارهای حساب نشده و ریسکی

Once in a blue moon

به ندرت اتفاق افتادن یک موضوع

Put something on ice

متوقف کردن یک عمل یا کار

Saving for the rainy day

ذخیره برای روز مبادا

Spill the beans

صحبت درباره یک راز و فاش کردن آن

Throw caution to the wind

ریسک کردن

There is no such thing as a free lunch

هیچی کاملا رایگان نیست

You can’t judge a book by its cover

قضاوت نکردن ظاهری

A storm in a teacup

سر و صدا برای یک مشکل کوچک

As right as rain

عالی بودن یک موضوع

Come rain or shine

اهمیت ندادن به یک موضوع یا اتفاق

Bum bridges

خراب کردن و از بین بردن روابط

Cut the mustard

به خوبی و درستی کاری را انجام دادن

Fit as a fiddle

صحیح و سالم بودن

Get a second wind

پس از یک شرایط خسته کننده انرژی داشتن

Haste makes waste

عجله کردن برای کارها اشتباه است

He’s not playing with a full deck

او (می توانید ضمیر را مرتبط با شخصی که با آن صحبت می کنید عوض کنید) احمق است

He’s sitting on the fence

کسی که نمی تواند ذهنش را مرتب کند و بهم ریخته است

Jump on the bandwagon

پیروی از جریان در پی یک اتفاق

Leave no stone unturned

به همه جا نگاه کردن

It takes two to tango

کافی نبودن یک نفر برای انجام یک مسئولیت

Let sleeping dogs lie

متوقف کردن بحث درباره یک موضوع

On cloud nine

شاد بودن بیش از حد یک نفر

Snowed under

مسئولیت زیاد و پر مشغله بودن

There are clouds on the horizon

در راه بودن مشکلات برای یک نفر یا یک موضوع

زبان انگلیسیاصطلاحات انگلیسیمکالمه زبان انگلیسیآموزش زبان انگلیسیاصطلاحات در زبان انگلیسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید