در این نوشته میخواهم کمی پیرامون «هارمونی منفی» بنویسم. «هارمونی منفی» تکنیکی است پرکاربرد که میتوان آن را با هدفهای گوناگونی از جمله نوشتن وَرتش [واریاسیون] برای موتیفها یا فیگورهای ملودیک، بهکارگیری آکوردهای تازه در زنجیرهی آکوردی[۱]، بکارگیری پلیکوردها و پلیتنالیته و همچنین رسیدن به بافتاری «برونرفته»[۲] بهره برد.
این تکنیک در آغاز از سوی «اِرنست لِوی»[۳] پایهگذاری و پیشکشیده شد ولی سپستر از سوی گسترهی بزرگی از نوازندگان و آهنگسازان با گرایشهای سبکی گوناگون مورد توجه قرار گرفت.
در اینجا تنها به معرفی کوتاه این تکنیک و بنیادهای تئوریک آن میپردازیم و تلاشی در راستای بازشکافیِ چند-و-چونِ آن نمیکنیم.
همانگونه که در ریاضی محورهای مختصات، پهنهی دوبعدی را به دو بخش مثبت و منفی تقسیم میکنند و در برابر هر نقطه یا خطی در پهنهی دوبعدی میتوان هماَرز و آیینهاش را در آن سوی محور داشت، در موسیقی هم میتوان آیینهی هر سازمایهی [عنصر] موزیکی را بر مبنای یک خط تقارن بدست آورد.
پیش از هر چیز باید بدانیم که در هر «فضای تنال»[۴] میتوان در برابر «پایه»[۵] که گرانیگاه و مرکز تنال است، نتی را بهنام «زاینده»[۶] داشت که خاستگاهِ «آوامایه»[۷]ی منفیِ مربوط به آن فضای تنال است. «زاینده» همیشه به فاصلهی پنجم درست بالای «پایه» قرار دارد و منفیِ پایه است.
گفتیم که خاستگاهِ آوامایهی منفی در هر فضای تنال، نتِ زاینده است. بدینگونه که برای بدست آوردنِ منفیِ هر نتی در یک فضای تنال، باید آیینهی نسبت فاصلهایِ آن نت از پایه را از نت «زاینده» بکار ببریم. برای نمونه در مایهی دو ماژور میخواهیم منفیِ نت «می» (درجه سوم) را بیابیم. بَسنده است نسبت فاصلهای نت «می» از نت پایه (در اینجا نت دو) را که سوم بزرگِ بالارونده است در نظر گرفته و آیینهی آن را (یعنی سوم بزرگ پایینرونده) از نت زاینده (در اینجا سُل) بکار ببریم. در نتیجه منفیِ نت «می» در مایهی «دو ماژور» برابر با نت «میبمل» است.
با این حساب میتوانیم بهسادگی منفیِ یک گامِ ماژور یا مینور را بنویسیم و در نتیجه میتوان در برابرِ هر ملودیِ دیاتونیک، یک ملودی منفی داشت. در نگارهی پیشرو منفیِ گامِ دو ماژور را میبینید.
همانگونه که میتوانیم بر روی هر یک از نتهای گام، آکورد برپاسازیم، میتوان در برابر هر آکورد دیاتونیک، یک آکورد منفی داشت.
اکنون میتوان پرسید که چگونه میتوان منفیِ نتها و آکوردهای غیردیاتونیک در یک فضای تنال را یافت. دستورِ کار همانست که برای آوامایهی دیاتونیک بکار بردیم. یعنی آیینهی نسبت فاصلهایِ نت یا آکورد مربطه نسبت به نت پایه، از نت زاینده. برای نمونه در نگارهی پیشرو منفیِ گام دو ماژور و نتهای کروماتیک (در درون کمانک) را میبینید:
در نتیجه میتوان منفیِ هر آکورد غیردیاتونیکی را نیز یافت. تنها بَسنده است که منفیِ تکتکِ نتهای سازندهی آن را بیابیم.
یک راه ساده برای یافتنِ منفیِ هر نتی در یک فضای تنالِ مشخص، بهرهگیری از دایرهی پنجمها است. در این روش باید یک خط تقارن میان نتِ پایه و نت زاینده کشید و برای یافتن منفیِ هر نتی، بَسنده است که از همین خط تقارن بهره ببریم.
بامداد خوشقدمی - آهنگساز و آراستار (آرانژور) با گرایش جَز
میتوانید من را در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، توییتر و لینکدین دنبال کنید و یا به وبسایت من سری بزنید.
[1] Chord Progression
[2] Outside
[3] Ernst Levy
[4] Tonal Space
[5] Tonic
[6] Generator
[7] Tone Material: ماده یا مادههای صوتی