من از خودشانم!
چرا زیباکلام با بعضی از چیزها موافق نیست؟ با نظر مخالف او چه باید کرد؟ آیا باید نقدهایی را که بر یکسری از موضوعات وارد میکند، پذیرفت؟ نکند او از خودشان است؟
زیباکلام دست به کار شده تا خودش، پاسخی به این سوالها بدهد. او در این اثر، به شرح مصائب و چالشهایی میپردازد که از پس از اخذ مدرک دکترا و بازگشت به ایران در سال ۱۳۷۰ با آن مواجه شده است و روایت آن روزهایی را میگوید که چگونه هیچ دانشگاهی حاضر به پذیرش وی نبوده و حتی برخی اساتید از پاسخ به سلام او خودداری میکردند. سپس، نحوه ورود خود به گروه علوم سیاسی دانشکدهی حقوق و تعاملاتش با دانشجویان و همکاران را شرح میدهد. درنهایت به این میپردازد که چطور در سال ۱۴۰۱ اجازهی تدریس از او سلب شد.
این کتاب با افشای برخی حقایق و پردهبرداری از رویدادهای پشت پرده، به خواننده امکان میدهد تا درک بهتری از فضای دانشگاه تهران و حوادث مختلفی که طی سالیان متمادی بر آن گذشته، به دست آورد. همچنین، مخاطب میتواند نگاهی به اوضاع اجتماعی ایران در دهههای اخیر داشته باشد.
روایت چالشها و دغدغههای صادق زیباکلام از سال ۱۳۶۳ تا ۱۴۰۱ را میتوانید در کتاب «چرا شما را نمیگیرن و آخرش چی میشه؟» بخوانید.