یورگن توروالد با نام اصلیِ هاینس بونگارتز یک نویسنده آلمانی، روزنامه نگار و تاریخدان بود که بیشتر برای تحقیقاتش در تاریخ پزشکی قانونی و جنگ جهانی دوم مشهور است. جراح دیوانه شرح حال اواخر زندگی فردیناند زائربروخ و به قلم یورگن توروالد به رشته تحریر در آمده است. نویسنده برای نوشتن شرح حال این پزشک مشهور به شاگردان و دستیارانش و بیمارستان هایی که زائر بروخ در آنجا کار کرده بود و بخصوص بیمارستان شاریتی در برلن شرقی مراجعه نموده است.قهرمان اصلی این کتاب یعنی زائر بروخ پزشک و جراح نابغه ای است که در آخر عمر دچار جنون ادواری گردیده و فجایع حیرت انگیزی بدست وی به وقوع پیوسته است.
کتابی که اینک برای خواندن به دست میگیرید، تألیف مردی است آلمانی به نام (ژارگن توروالد) که در سال ۱۹۱۶ میلادی در ایالت راین که امروزه از ایالات آلمان غربی میباشد متولد شد. بعد از تحصیلات مقدماتی وارد رشته پزشکی گردید و در آلمان و فرانسه و انگلستان رشته پزشکی را تعقیب کرد. لیکن حرفه پزشکی را انتخاب ننمود.
ژارگن توروالد، در سال ۱۹۳۹ میلادی که آلمان به لهستان حمله کرد
جنگ جهانی دوم آغاز شد وارد خدمت نیروی دریایی آلمان گردید و مشاهدات خود را در جنگهای زیر دریایی برای روزنامههای آلمان مینوشت. پس از اینکه جنگ جهانی دوم به اتمام رسید و وی از خدمت سربازی مرخص گردید، شروع به نویسندگی کرد و در آغاز، خاطرات خود را در جنگ جهانی دوم، در چند کتاب منتشر نمود و آنگاه درصدد برآمد که شرح حال زائربروخ جراح بزرگ آلمان را به رشته تحریر درآورد. وقتی توروالد مصمم شد که شرح حال زائربروخ را در کتابش منتشر نماید آن جراح معروف زندگی را بدرود گفته بود و نویسنده به خود آن مرد دسترسی نداشت. برای نوشتن شرح حال او به شاگردان و دستیارانش و بیمارستانهایی که زائربروخ در آنجا کار کرده بود و به خصوص بیمارستان شاریتی در برلین شرقی مراجعه کرد.
توروالد نمیخواست در این مجموعه یک کتاب پزشکی بنویسد ولی چون کتابش مربوط به شرح حال یک جراح بزرگ است، بطور طبیعی اطلاعات پزشکی و زیست شناسی وارد بافت کتاب گردیده و خواننده از آن اطلاعات بهرمند میشود. قهرمان اصلی این کتاب یعنی زائربروخ در آخر عمر دچار جنون ادواری میشود. این عارضه در سالهای پایان عمر عارض بعضی از مردها و زنها میشود و ساده ترین پدیده آن، نسیان دوره پیری است که برخی از سالخوردگان بدان مبتلا میگردند و حتی آن عارضه ساده هم برای دیگران بدون خطر یا ضرر نیست زیرا یک زن یا مرد سالخورده ممکن است وعدهای را که به دیگری داده فراموش کند و او را دچار بلاتکلیفی یا خطر نماید.
آزموده شده کسانی که تا آخر عمر حافظه خود را بکار میاندازند دچار نسیان دوره پیری نمیشوند.
استادان دانشگاه از این قبیل هستند و چون در دوره سالخوردگی مثل دوره جوانی از حافظه خود استفاده مینمایند و همچنان آن را بکار میاندازند، گرفتار فراموشی دوره پیری نمیشوند. زائربروخ چون مردی دانشمند بود و مثل دانشمندان دیگر در دوره پیری کتاب میخواند و نمیگذاشت که حافظه اش تعطیل شود، نباید دچار فراموشی که مبدل به جنون ادواری گردید، بشود. لذا وضع روحیش یک پدیده استثنایی بوده و مردی چون او نبایستی در آخر عمر دچار جنون ادواری شود و بر اثر دیوانگی وی، فجایعی که در این کتاب میخوانیم رو بدهد!
می توانید این کتاب را رایگان و به صورت PDF از لینک زیر دانلود کنید :
gestyy.com/eqvSw3