زمانی که حالمان خوب است، کارهایی که میکنیم ممکن است به اندازه زمانی که خسته ایم ارزشمند نباشند.
بهتر است این گونه بگویم که ارزش کار زمانی مشخص میشود، که نتنها در زمان حال خوب، که در زمان بی حالی و خستگی میز انجام شوند. اینگونه است که هویت ما شکل میگیرد.
بیان دیگر:
کار کردن در زمانی که حالمان خوب است را عموم جامعه انجام میدهند، اگر میخواهیم به فراتر از سطح عموم برویم و اندکی متمایز باشیم، یکی از روش های آن انجام دادن کارهایی است که عموم مردن در زمان خستگی انجام نمیدهند. مثلا اگر متعهد به انجام یک حرفه یا یادگیری یک مهارت هستیم، برای بهتر بودن از رقبا باید ، آن را بیشتر و بهتر انجام دهیم. به این فکر کنیم که آنها (رقبای ما) حتی در زمان خستگی نیز دارند تمرین انجام میدهند. همین.