روان شناسی مثبت گرا( به انگلیسی : Positive psychology ) علمی است که به بررسی این نکته می پردازد که چه چیزی ، زندگی را ارزشمند میسازد . (پپترسون ، 2008)
به طور گسترده تر می توان گفت که روانشناسی مثبت گرا رویکردی علمی برای مطالعه افکار ، عواطف و رفتار انسان با تمرکز روی نقاط قوت به جای نقاط ضعف ، ایجاد زندگی خوب به جای تعمیر زندگی بد و رساندن سطح زندگی متوسط به عالی است.
مارتین سلیگمن ، به عنوان پایه گذار روان شناسی مثبت گرا شناخته می شود. تحقیقات سلیگمن در دهه 60 – 70 بنیانگذار نظریه " درماندگی آموختگی " شد. این نظریه توضیح میدهد که انسان ها و حیوانات یاد میگیرند درمانده شوند و احساس کنند کنترلشان را روی اتفاقی که افتاده از دست داده اند.
بسیاری از افرادی که مبتلا به افسردگی هستند ، احساس درماندگی میکنند و به نظر سلیگمن ، درماندگی ارتباط مستقیم با افسردگی دارد.
بعد از این که سلیگمن در سال 1998 به عنوان رئیس انجمن روانشناسی آمریکا منصوب شد ، زیر مجموعه جدیدی به روانشناسی افزود که به جای نقص های زندگی روی داده های آن تمرکز داشت و در سال 2000 اولین مقاله در زمینه روانشناسی مثبتگرا را منتشر نمود و بعد از آن روانشناسای زیادی به ندای سلیگمن برای تمرکز بیشتر روی نکات مثبت زندگی پاسخ دادند و تحقیقات بسیار زیادی روی این پدیده مثبت انجام شد.
هسته تمرکز روانشناسی مثبت گرا
روانشناسی مثبتگرا روی تاثیر رویدادهای مثبت زندگی تمرکز دارد از جمله :
- تجربیات مثبت مثل شادی ، سرخوشی ، انگیزه و عشق
- خصوصیات مثبت مثل قدردانی ، انعطاف پذیری و دلسوزی
- بکارگیری اصول مثبت درون تشکیلات و موسسات
تمرکز اصلی روانشناسی مثبتگرا روی نقاط قوت شخصیت ، خوشبینی ، مثبت اندیشی ، رضایت از زندگی ، خوشبختی ، قدرشناسی ، سلامتی ، دلسوزی برای خود و دیگران ، عزت نفس و اعتماد به نفس ، امید و پیشرفت ، تمرکز می کند تا با کمک این خصوصیات به شکوفایی افراد و داشتن زندگی بهتر کمک کند.
اهداف روانشناسی مثبت گرا , کاربرد روانشناسی مثبت گرا , نقد روانشناسی مثبت گرا
فواید روانشناسی مثبت گرا
مزایای روان شناسی مثبت گرا
روان شناسی مثبت گرا به ما می آموزد که چگونه اطرافیانمان را تشویق کنیم تا بهترین زندگی ممکن را داشته باشند.
مهم ترین مزیت روانشناسی مثبت گرا این است که قدرت تغییر دیدگاه را به ما می آموزد. یک تغییر کوچک در زاویه دید منجر به تغییر جدی در سلامت و کیفیت زندگی می شود. تزریق کمی خوشبینی و قدردانی به زندگی باعث می شود دید به شدت مثبت تری به زندگی داشته باشید.
هدف از روان شناسی مثبت گرا ، ندیده گرفتن جنبه های منفی زندگی نیست بلکه نحوه کنترل قدرت تغییر دیدگاه را به فرد می آموزد تا پتانسیل شادی در رفتارهای روزمره اش را به حداکثر برساند. به عنوان مثال:
شادی باعث ایجاد اتفاقات خوب در زنگی می شود که شادی بیشتری را به دنبال دارند.
تا زمانی که مشغول کار باشیم و برای کارمان هدفی داشته باشیم ، زندگی ارزشمند می شود.
انسان ها روی تاثیر پول بر شادی زیاده روی می کنند ، درست است که پول تاثیراتی در این زمینه دارد ولی به اندازه ای که فکر میکنیم نیست بنابراین اگر کمتر روی ثروتمند نبودن تمرکز کنید ، احساس شادی بیشتری خواهید داشت.
بعد از ماین خاص، تاثیر پول روی شادی مخرب می شود ولی میتوانیم با خرج کردن پول برای دیگران، شادی بخریم.
اگر پولتان را صرف بدست آوردن تجربه های جدید کنید نسبت به زمانی که خرج مادیات می کنید ، شادی بیشتری به سوی شما می آید.
قدردانی سهم زیادی در احساس شادی از زندگی دارد ، هر چه بیشتر قدردان باشید ، شادتر هستید.
هورمون اکسیتوسین باعث برانگیخته شدن احساس اعتماد ، دلسوزی ، مروت و خوشبختی در انسان ها می شود و هورمون استرس یا کورتیزول را خنثی می کند . این هورمون را با بغل کردن و لمس فیزیکی ترشح می شود ، برای بهتر شدن حالتان یکدیگر را در آغوش بگیرید ، ببوسید و نوازش کنید.
افرادی که عمدا احساس خوب در خود ایجاد میکنند و ظاهرشان را شاد نشان میدهند از مزیت های حس و حال مثبت برخوردار می شوند. ظاهر شاد داشتن لزوما باعث خوشحالی نمی شود ولی اگر کمی تلاش کنید به خوشحالی درونی هم خواهید رسید.
شادی مسری است ، افرادی که دوستان شاد دارند ، بیشتر احساس شادی میکنند.
کسانی که نسبت به دیگران مهربان هستند ، نه تنها احساس خوشبختی و سلامت بیشتری دارند بلکه توسط همنوعان خودشان بیشتر مورد پذیرش قرار می گیرند.
انجام امور داوطبانه در زمینه هایی که به آن ها باور دارید ، سلامتی و رضایت از زندگی را افزایش میدهد و میتواند علایم افسردگی را کاهش دهد.
کسی با پولش دیگران را خوشحال می کند ، احساس بهتری خواهد داشت.
برای داشتن یک زندگی خوب ، رضایت روانی از رفتار مهم تر است تمرکز صرف روی لذت و احساسات مثبت است.
همه روزهای خوب ، سه چیز مشترک دارند ، احساس استقلال ، شایستگی و ارتباط با دیگران .
داشتن زندگی خوب ، آموختنی است.
نقد روانشناسی مثبت گرا , مدل PERMA در روانشناسی مثبت گرا
تاثیر روانشناسی مثبت گرا در محل کار
تاثیر روانشناسی مثبت گرا در محل کار
احساس مثبت باعث بهتر شدن عملکرد کاری می شود.
احساس مثبت در محیط کاری مسری است یعنی یک فرد مثبت این احساس را مانند موج به تمام موسسه منتقل میکند.
اقدامات کوچک و ساده تاثیر زیادی روی شادی محیط کار دارد و نیازی نیست برای تشویق همکاران و داشتن محیط شاد و مثبت تلاش زیادی کنید.
یکی از مزایای اجزای روان شناسی مثبتگرا رسیدن به موفقیت است. موفقیت نه تنها ما را خوشحال تر می کند بلکه شاد بودن و تجربه عواطف مثبت ، احتمال موفقیت را افزایش میدهد.
اهداف روانشناسی مثبت گرا
ایجاد تاثیر مثبت روی زندگی فرد
افزایش تجربه فرد از عواطف مثبت
کمک به فرد برای شکوفاسازی نقاط قوت و استعدادها
بالابردن توان هدف سازی و تلاش برای هدف
ایجاد احساس امید در چشم انداز آینده
تقویت احساس شادی و سلامتی
کمک به فرد برای برقراری و حفظ روابط سالم و مثبت
کمک به فرد برای این که قدر هر لحظه را بداند
تمام اهدافی که گفته شد در واقع برای رسیدن به هدف اول یعنی ایجاد تاثیر مثبت روی زندگی فرد است.
مزایای روان شناسی مثبت گرا , تاثیر روانشناسی مثبت گرا در محل کار , اهداف روانشناسی مثبت گرا
مدل PERMA در روانشناسی مثبت گرا
مدل PERMA در روانشناسی مثبت گرا
مدل PERMA در روانشناسی مثبت گرا ، به عنوان مدلی تاثیر گذاربرای تعریف سلامتی و خوشبختی شناخته می شود . سلیگمن برای توضیح و تعریف مفهوم عمیق سلامتی ، این مدل را تنظیم کرده است که مخفف 5 سرفصل اصلی سلامتی و خوشبختی است.
P احساسات مثبت : با این که نمیتوند گفت صرفا جستجوی احساسات مثبت روشی موثر برای افزایش سلامت نیست ولی تجربه احساسات مثبت عامل مهمی است. لذت بردن در لحظه و تجربه احساسات مثبت ، بخشی از سلامت روانی است.
E مشارکت : شرکت در کارهایی که به آن ها علاقمند هستید و باعث می شود کاملا جذب کار شوید و زمان از دستتان در برود یا احساس لذت از انجام کاری که در آن تبحر دارید، قسمت مهمی از سلامت روحی محسوب می شود. اگر درزندگی به چنین فعالیتی مشغول نباشید ، به سختی احساس سلامت روحی خواهید داشت.
R روابط مثبت : انسان موجودی اجتماعی است که برای خودشکوفایی نیاز به ارتباط با دیگران دارد. داشتن روابط عمیق و با معنی برای سلامت روحی و احساس خوشبختی ما حیاتی است.
M معنا : خیلی اتفاق می افتد با افرادی مواجه می شوید که اکثر اوقات سرخوش هستند ولی معنایی در زندگی ندارند ، این افراد معمولا احساس سلامت روحی یا خوشبختی ندارند. زمانی که خودمان را وقف یک علت میکنیم یا متوجه چیزی مهم تر و بزرگ تر از خود می شویم ، به درکی از معنا و ارزش میرسیم که هیچ چیز نمی تواند جای آن را بگیرد.
A دستاورد : همه ما برای موفقیت و رسیدن به هدف و بهتر شدن خودمان تلاش میکنیم. اگر هدفی برای دستیابی نداشته باشیم یکی از تکه های اصلی پازل سلامت روحی را از دست داده ایم.
بر اساس مدل ارائه شده توسط سیگلمن ، اگر میخواهید احساس سلامت روحی و خوشبختی در زندگی را تجربه کنید باید روی موارد زیر تمرکز کنید.
برای این که احساسات مثبت بیشتری را تجربه کنید ، کارهایی که خوشحالتان می کند را انجام دهید و لذت را وارد برنامه روزانه خود کنید.
برای تقویت مشارکت به دنبال سرگرمی هایی بروید که دوست دارید و مهارت های خود را افزایش دهید یا به دنبال کاری بگردید که متناسب علایق شما باشد.
کیفیت ارتباط خود با دیگران را بالا ببرید و سعی کنید روابط مثبت و حمایتگرانه تری با دوستان ، خانواده و پارتنز خود برقرار کنید.
به دنبال معنا بگردید ، اگر از کارتان بهاین معنا نمی رسید از فرصت های داوطلبانه ، سرگرمی های شخصی یا فعالیت های تفریحی و مربیگری برای رسیدن به معنا استفاده کنید.
روی رسیدن به اهدافتان تمرکز کنید ولی نه اندازه ای که همه چیزهای مهم دیگر زندگی را کنار بگذارید.
رسیدن به شکوفایی در روانشناسی مثبت گرا
زمانی که استعداد و نقاط قوت خود را تقویت کنید ، روابط عمیق ، حمایت گرانه و معنا دار ایجاد کنید ، احساس لذت و خوشی داشته باشید و خدمت با ارزشی به دنیا کنید ، شکوفا می شوید.
زمانی که در حال انجام کاری هستید که با علاقمندی ها و مهارت های شما هماهنگی دارد و غرق در انجام آن فعالیت می شوید و قدم به قدم به سمت موفقیت پیش می روید به شکوفایی استعداد و رضایت درونی می رسید.
شکوفا شدن زمانی اتفاق می افتد که در کنار رسیدن به اهداف سنتی موفقیت ، بتوانید احساس خوبی از زندگی دشته باشید و موفقیتتان همراه با احساس رضایت درونی باشد.